per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
2
9
2305
Research Paper
بررسی اثر پیش ازنزنی بر حذف کربن آلی کل در تصفیه آبهای سطحی
Preozonation Effect on Total Organic Carbon Removal in Surface Water Treatment
علی ترابیان
atorabi@ut.ac.ir
1
علیاصغر قدیمخانی
2
عبدا... رشیدی مهرآبادی
3
مهری شکوهی هرندی
4
رسول جانبگلو
5
دانشیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
استادیار گروه مهندسی عمران، دانشگاه صنعت آب و برق
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه تهران
کارشناس پژوهشی دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
در تصفیه آب شرب، پیش ازنزنی اغلب برای کنترل میکرو ارگانیسمها و مواد مولد طعم و بو به کار میرود که میتواند با پیشاکسیداسیون و جذب، باعث حذف مواد آلی شود. در این تحقیق با به کار بردن ماده آلی هیومیک صنعتی و طبیعی، اثر پیش ازنزنی به عنوان کمک منعقدکننده برای حذف کربن آلی کل بررسی شد. مطالعات به صورت آزمایشگاهی و آزمایش جار با pH متغیر، دوز متغیر منعقدکننده و غلظتهای متفاوت کربن آلی کل (TOC) یعنی 4، 8 و 12 میلیگرم در لیتر انجام شد. همچنین دوز بهینه پیش ازنزنی تعیین گردید. نتایج نشان دادند که پیش ازنزنی بسته به غلظت TOC ورودی آبهای سطحی میتواند باعث بهبود انعقاد و لختهسازی شود. وقتی که کلرور فریک به عنوان منعقدکننده استفاده شد، پیش ازنزنی باعث کاهش کدورت و TOC آب تهنشینی در شرایط آزمایش گردید. همچنین نتایج نشان داد که پیش ازنزنی درTOC پایین (4 میلیگرم در لیتر) نسبت به TOC بالا (12میلیگرم در لیتر) بهتر عمل میکند. وقتی که از کلرور فریک به عنوان منعقدکننده استفاده گردید، دوز منعقدکننده مورد نیاز با افزایش TOC افزایش یافت. همچنین دوز خاص پیش ازنزنی تقریبا 0/5 میلیگرم بر هر میلیگرم TOC (که در تحقیق مقادیر 2، 4/5 و 5/5 میلیگرم در لیتر به کار برده شد) به حذف TOC کمک کرد. در نهایت با توجه به اینکه اثر پیش ازنزنی بر واکنشهای منعقدکننده- ذرات- مواد آلی طبیعی پیچیده است، اثر پیش ازنزنی به عنوان منعقدکننده نمیتواند مشابه کاربرد اولیه آنها (پیشگندزدایی) مورد توجه قرار گیرد.
In drinking water treatment, preozonation is often applied in order to control the microorganisms and taste and odor causing materials, which may influence organics removal by preoxidation and adsorption. Using commercial and natural water humic substances, the positive effect of preozonation as an aid to coagulation-flocculation of these compounds was confirmed by removal of TOC removal in Tehranpars Water Treatment Plant in Tehran. These experiments were conducted as bench-scale studies through a series of jar tests using different pH coagulant dosages and total organic carbon concentration of approximately 4, 8 and 12 mg/L. In addition to TOC removal, the existence of an optimum preozonation dose (OPZD) was also confirmed. Experiments show that preozonation can improve coagulation and flocculation depending on influent TOC concentration of raw water. The results demonstrate different effects of preozonation on removal of influent TOC. Preozonation showed a positive effect on a system with low influent TOC and very low molecular weight (noncolloidal) humic substances.
https://www.wwjournal.ir/article_2305_2c201a29d61d1d9cc3d8bac8ae897857.pdf
پیش ازنزنی
TOC
منعقدکننده
کدورت
آبهای سطحی
پیشاکسیداسیون
Preozonation
TOC
Coagulant
Turbidity
Surface water
Preoxidation
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
10
18
2306
Research Paper
نگهداری و تعمیرات پیشگویانه در ایستگاههای پمپاژ آب
Predictive Maintenance in Water Pump Stations
مهدی بهزاد
m_behzad@sharif.edu
1
علی قاسمی
2
علیرضا ابراهیمی
3
عباس روحانی بسطامی
4
دانشیار دانشکدة مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف
معاون بهرهبرداری شرکت آب و فاضلاب تهران
دانشجوی دکترای مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف
دانشجوی دکترای مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف
این مقاله به بررسی روش نگهداری و تعمیرات پیشگویانه و کنترل شرایط در مورد ایستگاههای پمپاژ آب میپردازد. روش کار، اندازهگیری ارتعاشات در محلهای مناسب و بررسی روند این ارتعاشات و طیفهای فرکانسی آنهاست. با استفاده از روند ارتعاشات، بروز عیب در ماشینآلات قابل تشخیص است. طیفهای فرکانسی به دست آمده نیز گویای نوع عیب به وجود آمده هستند. در این مقاله نتایج عملی پیادهسازی چنین سیستمی در یکی از ایستگاههای پمپاژ آب تهران ارائه گردیده است. با استفاده از این روش، عیوب موجود، قبل از رسیدن به حالت بحرانی تشخیص داده شده و تعمیرات لازم بر روی ماشینآلات انجام میشود. استفاده از سیگنالهای ارتعاشی در تعیین وضعیت و عیبیابی الکتروپمپهای شرکت آب و فاضلاب استان تهران برای اولین بار به صورت پایلوت آغاز شده و با توجه به نتایج مثبت آن، میتوان به تعمیم آن در سایر شرکتها پرداخت.
In this paper predictive-based maintenance and condition-based maintenance have been studied for water pump stations. Measurements of vibrations in suitable places, analysis of the vibration trend and spectrums have been dealt with in details. Using the trend of vibrations, existence of a fault in machinery can be detected. The vibration spectrums can also be used in fault diagnosis. Furthermore, in this paper the practical results of using a condition-based monitoring system in one of Tehran’s water pump stations has been presented. Using this method, the existing faults have been detected before the critical situations and the proper repair has been done on the machinery. Using vibration signals for condition monitoring and fault diagnosis started for the first time at Tehran Water and Wastewater Company. Promising results of this method can be used for other water and wastewater companies.
https://www.wwjournal.ir/article_2306_e13c9f34d2e6e4d8b00da182550426ca.pdf
نگهداری و تعمیرات پیشگویانه
ارتعاشات
عیبیابی
وضعیتسنجی
الکتروپمپ
Predictive Maintenance
Vibrations
Fault Diagnosis
Condition Monitoring
Electro Pump
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
19
31
2307
Research Paper
کاربرد مدل WSBM در حوضه آبریز زایندهرود (اصفهان)
Application of WSBM Model in Zayanderood Basin (Isfahan)
حمیدرضا سالمی
hr_salemiuk@yahoo.com
1
منوچهر ترابی
2
شهرام اشرفی
3
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، کرج
ایران مانند اکثر مناطق دنیا، با مشکل کمبود آب و بحران شوری به عنوان دو عامل محدود کننده آبیاری پایدار روبروست. از این رو، مدلWSBM به منظور به کارگیری تفکر جامع استفاده از منابع آب (دیدگاه حوضهای) و تجزیه و تحلیل سریع فرآیند تأثیر متقابل آب و نمک، تهیه گردید. در مرحله اول اقدام به واسنجی مدل برای دوره آماری 98-1988 شد و سپس با استفاده از آمار، منابع آب در زمان حال و گذشته مورد آزمایش قرار گرفت. علیرغم سادگی این مدل، مقادیر جریان مشاهداتی و شبیه سازی شده به هم نزدیک بودند که این موضوع نشانگر قابلیت و کارآیی مدل برای آزمایش سناریوهای مختلف بود. اولین سناریو، بررسی تأثیر افزایش آب تخصیصی به اصفهان بزرگ در کل حوضه بود. از نظر میزان کمّی آب در حوضه، این افزایش قابل چشمپوشی بود، زیرا میزان مصرف آب شرب و بهداشتی، درصد زیادی از کل آب مصرفی حوضه را به خود اختصاص نمیدهد. از سوی دیگر میزان آب برگشتی در این بخش، بالاست. دومین سناریو، انتقال آب از حوضههای مجاور، به درة زایندهرود به منظور تأمین آب مورد نیاز شبکه آبیاری جدیدالاحداث رودشتین بود. اگر کاهش کیفیت آب رودخانه مشکل ساز نبود، افزایش آب خروجی از سد محدودیت نمیداشت. نتایج حاکی از آن بود که به منظور حفظ کیفیت آب در سطح شوری 2 دسی زیمنس بر متر، دبی متوسط رودخانه باید از 52 مترمکعب بر ثانیه به 64 مترمکعب بر ثانیه افزایش یافته و حداکثر نیاز آبی در فصل آبیاری از 85 مترمکعب بر ثانیه به 112 مترمکعب بر ثانیه برسد. در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت که روش اتخاذ شده و مدل تهیه شده برای تجزیه و تحلیل سریع و روشن شرایط گذشته، حال و آینده در خصوص مسائل آب و شوری، خشکسالیهای اخیر در سطح حوضه و اجرای سناریوهای محتمل مفید میباشد.
Water scarcity and salinization are major threats to sustainable irrigation in Iran as well as other parts of the world. Irrigation schemes are part of a basin and as such, irrigation research must be conducted in a basin context. For the Zayanderood basin in central Iran, a simplified Water and Salinity Basin Model (WSBM) was developed for a quick analysis of river basin processes. The model was calibrated and used for current and past water resources analyses. Despite the simplicity of the model, observed and simulated stream flows were similar, proving that the model could be used for scenario analyses. The first scenario was defined where the effect of an increase of water extraction for Isfahan was evaluated. In terms of basin scale water quantity aspects this increased extraction is negligible as extractions are relatively low and return flows are high. A second scenario was developed to study the additional releases required from the reservoir to provide sufficient water for expansion of the Rudashtain irrigation scheme. If no restriction is imposed on water quality, additional releases from the reservoir are limited. However, if salinity levels are not to exceed 2ds m-1, mean annual water release requirements from the reservoir will increase from 52 to 64 m3 s-1, and peak requirements during the irrigation season will increase from 85 to 112 m3 s-1. Finally, it was concluded that the methodology and the model developed were useful for a swift and transparent analysis of past, current and future water and salt resources, and performing scenario analyses.
https://www.wwjournal.ir/article_2307_f6367bdf233e2b13cf18898b7e4f8731.pdf
آبیاری
شوری
مقیاس حوضه آبریز
مدل شبیه سازی
irrigation
Salinity
Basin Scale
Simulation Model
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
32
37
2308
Research Paper
بررسی امکان تجزیه فتوکاتالیستی فنل با استفاده از فرآیند UV / TiO2
Investigation of Photocatalytic Degradation of Phenol through UV/TiO2 Process
علیرضا رحمانی
rahmani@umsha.ac.ir
1
عالیه عنایتی موفق
a.moafagh59@yahoo.com
2
دانشیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
کارشناس بهداشت محیط، گروه بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی همدان
فنل یکی از ترکیبات آروماتیک بوده که به دلیل سمّیت بالا و حضور آن در پسابهای صنایع، بایستی نسبت به حذف آن و جلوگیری از آلودگی آبهای پذیرنده اقدام نمود. در حال حاضر این ترکیب با استفاده از فرآیندهای کربن فعال و بیولوژیکی حذف میشود. هدف اصلی در این تحقیق بررسی امکان تجزیه فتوکاتالیزوری فنل با استفاده از فرآیند UV / TiO2 و تبدیل آن به مواد پایدار نظیر آب و دی اکسید کربن میباشد. در این تحقیق محلول فنل با غلظت 50 میلیگرم در لیتر در مراحل جداگانه در مجاورت هوا، اشعه فرابنفش و دی اکسید تیتانیوم و ترکیبی از هر سه مورد فوق قرار گرفت و تأثیر زمان مجاورت، pH و مقدار دی اکسید تیتانیوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایشها نشان داد که در بین فرآیندهای مورد مطالعة حذف فنل, فرآیند ترکیبی هوادهی, اشعه فرابنفش همراه با دی اکسید تیتانیوم دارای بالاترین راندمان نسبت به سایر فرآیندها میباشد. این نتایج همچنین نشان داد که افزایش pH باعث افزایش راندمان حذف فنل میگردد. بالاترین راندمان، در pH برابر 11, زمان تماس نُه ساعت تابش UV و 0/1 گرم دی اکسید تیتانیم، در حدود 83 درصد به دست آمد. همچنین مشخص گردید که راندمان حذف فنل بعد از سه ساعت در pH فوق تنها نُه درصد کمتر میباشد. با توجه به امکان بازیافت دی اکسید تیتانیوم از فرآیند, هزینه پایین و راندمان نسبتا بالا، استفاده از روش فوق را میتوان برای تصفیه پسابهای حاوی فنل توصیه نمود.
Phenol is one of the important contaminating materials that has high toxicity level receiving in water resources. Photocatalytic degradation process is one of the developing technologies in treatment of wastes containing persistent organic materials. Investigations show that oxidative degradation of organic compounds with oxygen reduction is caused under irradiation of photocatalysts such as TiO2 suspended in aqueous solution containing organic compounds and oxygen. The main objective of this research is the study of photocatalytic oxidation of phenol in the presence of TiO2 and the factors affecting the process. In this study phenol solution (50 mg/L) was prepared and in separate stages was exposed to air, UV, TiO2 and a combination of them and various parameters such as exposure time, pH, and amount of TiO2 were studied in terms of their effects on reaction progress. The results show that UV/TiO2 process is most effective. This study shows that 83% of phenol was degraded by irradiation and air exposure for 9 hr in the presence of 0.1g TiO2 in alkaline medium (pH=11). It is also showed that the efficiency of phenol degradation is less than 9 % with a 3 hr exposure and pH of 11. Based on the results, UV/TiO2 process may be effectively applied in phenol removal from polluted water which is both technically and economically efficient.
https://www.wwjournal.ir/article_2308_7091b09b0030453824f9cfd99500fdab.pdf
فنل
اشعه UV
دی اکسید تیتانیوم
فتوکاتالیست
Phenol
UV light
TiO2
Photocatalysis
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
38
43
2309
Research Paper
تصفیه هیدروکربورهای نفتی با بیوراکتورهای غشایی در مقیاس آزمایشگاهی
Oily Hydrocarbons Treatment by Membrane Bioreactor in Bench Scale
منوچهر وثوقی
vosoughi@sharif.edu
1
پریوش مصلحی مصلحآبادی
2
فرود نوروزی
3
استاد دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف تهران
مربی دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف تهران
کارشناس ارشد دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف تهران
فناوری بیوراکتور غشایی (MBR) میتواند به عنوان فرآیندی یک مرحلهای برای تصفیه انواع فاضلابها به کار گرفته شود و پسابی با کیفیت نسبتاً خوب و مناسب، برای استفاده مجدد تولید نماید. در این تحقیق قابلیت کاربرد فرآیند MBR در فاضلابهای نفتی مورد بررسی قرار گرفته است. غشای مورد استفاده یک غشای میکروفیلتراسیون لولهای بود که برای جداسازی و برگشت دادن بیوماس، مواد جامد سوسپانسه و مولکولهای سنگین خروجی از بیوراکتور به کار رفت. دمای راکتور در محدوده 36-34 درجه سانتیگراد حفظ شد. در محدوده غلظت COD 500-2000 میلی گرم بر لیتر، راندمان حذف بین 93تا 97 درصد حاصل گردید و غلظت MLSS نیز به تدریج تا 16/2 گرم بر لیتر افزایش یافت.
Membrane Bioreactor Technology (MBR) can be used as a one-stage process for treatment of various kinds of wastewater which produces good effluents for reuse. In this research using MBR for oily wastewater has been investigated. A tubular micro filtration membrane was used for separating and recycling biomass, suspension, and heavy molecules which leave the bioreactor. The temperature was maintained between 34-36 Cº and COD ranges 500-2000 mg/L. The removal efficiency was between 93-97 percent, and MLSS concentration in bioreactor gradually increased to 16.2 g/L.
https://www.wwjournal.ir/article_2309_db0894cb99531dbbeb31251dbacbff70.pdf
: بیوراکتور غشایی
فاضلاب نفتی
غشای میکروفیلتراسیون
لجن فعال
Membrane bioreactor
Oily wastewater
Micro Filtration Membrane
Activated sludge
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
44
53
2310
Research Paper
بررسی پارامترهای مؤثر بر افزایش راندمان زوال طبیعی سیانور در خاک
Investigation of the Effective Parameters on the Cyanide Fate in Soil
علیرضا زاده بافقی
ar_zadehbafghi@yahoo.com
1
امیر تائبی
2
مجید افیونی
afyuni@cc.iut.ac.ir
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان
دانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
زوال طبیعی سیانور یکی از قدیمیترین روشهایی است که برای تصفیه سیانور موجود در فاضلاب صنایعی همچون صنایع آبکاری و معادن طلا و نقره استفاده شده است. مهمترین مکانیسم مؤثر بر زوال طبیعی سیانور, فراریت (تبخیر) است که پارامترهایی همچون سطح تماس با هوا، تخلخل و رطوبت خاک، غلظت اولیه و شرایط جوّی روی آن اثر میگذارند. هدف از این تحقیق، مطالعه روی میزان اثر آن دسته از پارامترهای مؤثر در امر زوال طبیعی سیانور در خاک است که بتوان آنها را به راحتی در طراحی یا بهرهبرداری برکههای باطله برای رسیدن به شرایط بهینه تغییر داد. آزمایشهای این تحقیق، به صورت طرح آماری فاکتوریل کاملاً تصادفی اسپلیت در زمان با به کارگیری چهار متغیر زمان, نسبت سطح به عمق, عملیات خاکورزی و غلظت آلودگی اولیه سیانور صورت گرفت. با در نظر گرفتن سه سطح برای متغیر نسبت سطح به عمق, دو سطح برای خاکورزی, دو میزان برای غلظت آلودگی اولیه, و با سه تکرار, تعداد سی و شش پایلوت احداث و غلظت سیانور خاک در آنها در چهار مرحله زمانی اندازهگیری شد. تحلیل آماری آنالیز واریانس دادههای جمعآوری شده بر غلظت سیانور خاک نشان داد که زمان، بیشترین تأثیر را نسبت به دیگر متغیرها بر کاهش غلظت سیانور خاک دارد. انجام عمل خاکورزی و نیز افزایش میزان آلودگی اولیه، هر دو باعث افزایش راندمان حذف سیانور خاک شدند. برای یک حجم مشخص خاک آلوده به سیانور, با افزایش نسبت سطح به عمق, میزان غلظت سیانور باقیمانده در خاک سریعترکاهش یافت. از تحلیل رگرسیون دادههای این تحقیق, مدلی به دست آمد که میتوان آن را برای پیشبینی غلظت سیانور خاک نسبت به متغیرهای زمان, غلظت آلودگی اولیه و نسبت سطح به عمق, به کار برد.
Natural degradation of cyanide is one of the oldest methods used to remove the cyanide present in industrial wastewater of electroplating and extraction processes in gold and silver industries. The most important mechanism involved in the natural degradation of cyanide is volatilization which is affected by parameters such as impoundment surface, soil porosity and density, initial concentration, and atmospheric conditions. The objective of the present study was to determine the effects of those parameters involved in natural degradation that can be varied to optimize the design or operation of tailings impoundment. The experiments carried out in this study were of the completely random, statistical factorial, and time-split design using the four major variables of time, surface to depth ratio, tillage operations, and soil cyanide initial concentration. The experiments included 3 levels for surface-depth ratio, 2 levels for tillage operation, and 2 levels for initial concentration with three replications to yield a total number of 36 pilots. Cyanide measurements were performed at four intervals. Statistical analysis and variance of the data obtained on soil cyanide concentration showed that time had the highest effect on soil cyanide removal. Tillage and increased initial contamination both increased cyanide removal efficiency. For a given volume of cyanide contaminated soil, increased surface-depth ratio led to a faster reduction of soil cyanide residual. The regression analysis of the data obtained from this study resulted in the development of a model that can be used to predict soil cyanide concentration with respect to such parameters as time, initial contamination, and surface-depth ratio.
https://www.wwjournal.ir/article_2310_7c69d2be908ba3aefbc683e356e18de6.pdf
سیانور
زوال طبیعی
برکه باطله
خاکورزی
آلودگی خاک
Cyanide
Natural Degradation
Tailings Pond (impoundment)
Tillage Operation
Soil pollution
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
54
61
2311
Research Paper
افزایش تجزیهپذیری بیولوژیکی محلولهای مائی متیل ترشیری- بوتیل اتر (MTBE) به وسیله اکسیداسیون پیشرفته
Enhancement of the Biodegradability of Methyl tert- Butyl Ether (MTBE) by Advanced Oxidation
مهربان صادقی
sadeghi1ir@yahoo.com
1
علیرضا مصداقینیا
2
احمد بادکوبی
3
رامین نبیزاده
4
استادیار دانشکده بهداشت،دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
استاد دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
استادیار دانشکده بهداشت،دانشگاه علوم پزشکی تهران
تأثیر تصفیه ازنی روی افزایش تجزیهپذیری بیولوژیکی آلایندههای مقاوم به تجزیه، به وسیله تحقیق بر روی واکنش ازناسیون متیل ترشیری- بوتیل اتر ( MTBE) به عنوان یک ترکیب اکسیژنه بنزین که مقاوم به تجزیه بیولوژیکی است، مورد آزمایش قرار گرفته است. این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی، در درجه حرارت اتاق و به وسیله حبابزایی به مدت 120 دقیقه، بر روی هوای حاوی ازن (ppm/min3/4) در داخل 3 لیتر از یک محلول مائی قلیایی (11/5=pH) حاوی 100 میلیگرم در لیتر MTBE انجام گرفت. نتایج تجربی نشان داد که در طول ازناسیون، MTBE در مدت 100 دقیقه به طور کامل تجزیه شد و پس از این زمان، ازن با روند بسیار کندی مصرف شد. در پایان ازناسیون پس از 100 دقیقه شاخصهای تجزیه پذیری بیولوژیکی محلول MTBE که به صورت کاهش در CODو تغییر در نسبت (BOD5/COD) تعریف شد، نشان داد که میزان COD اولیه از 256 میلیگرم اکسیژن در لیتر به 98 میلیگرم در لیتر کاهش یافت (حذف نسبی حدود 62درصد ) و نسبت (BOD5/COD) در طول 90 دقیقه اول به طور منظم، از کمترین حد خود ( 0/01) تا حداکثر 68/0 افزایش یافت که مصرف 25/1 میلیگرم ازن به ازای هر میلیگرم COD اولیه موجود در محلول را باعث شد. این تحقیق نشان داد که تجزیه ناقص MTBE در فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته منجر به افزایش تجزیهپذیری بیولوژیکی آن می شود، اما اکسیداسیون بیشتر، نسبتهای پایینی از BOD5/COD را نتیجه میدهد. همچنین تحقیق نشان داد که برای ایدهآل سازی شرایط اکسیداسیون شیمیایی MTBE به 46-68درصد کاهش در COD قبل از تجزیه بیولوژیکی نیاز است. نتایج تجربی برای تعیین میزان MTBE حذف شده به واسطه فراریت به هوا نشان داد که حدود 14درصد از MTBE پس از یک ساعت حبابزایی با گاز اکسیژن از محیط خارج شد. مقدار MTBE اکسید شده و یا خارج شده از محیط، وقتی همزمان در همان مدت ازناسیون نیز صورت گرفت، به حدود 28درصد (7=pH) و 70درصد (11/5=pH) افزایش یافت.
The effectiveness of ozone treatment for improving the biodegradability of recalcitrant pollutants has been proved by investigating the ozonation reaction of Methyl tert-Butyl Ether (MTBE) as a bioresistant gasoline oxygenate. Laboratory scale experiments have been carried out at room temperature by bubbling for 120 minutes ozonated air (3.4 ppm/min) into 3 liter of an alkaline (pH=11.5) aqueous solution (100 mg/L) of MTBE. The experimental results indicated that during the ozonation, complete MTBE degradation occurs in 100 minutes and after this time, ozone consumption goes on very slowly. At the end of the ozonation, after 100 minutes, the initial value of COD (256 mg O2/L) is 98 and corresponds to a relative removal of about 62%. As for MTBE solution biodegradability expressed as (BOD5) / (COD) ratio, during the first 90 minutes, its value regularly increases from lowest 0.01 up to a maximum of 0.68 that corresponds to an ozone consumption of 1.25 mg per each mg of COD initially present in the solution. The research showed that partial degradation of MTBE in the advanced oxidation processes results an increase in its biological degradation. But more oxidation results lower (BOD5) / (COD) ratio. Also the research showed that for idealization of the chemical oxidation conditions of MTBE, it needs to decrease COD to 46-68% before the biological degradation. The experimental results for determining the rate of MTBE removal due to stripping showed that about 14% of MTBE strips out after an hour of sparging with oxygen gas. The fraction of MTBE oxidized and/or striped increases to about 28% (in pH=7) and 70% (in pH=11.5) with ozonation over the same time period.
https://www.wwjournal.ir/article_2311_55d0611a7823a364bc5f497f0ce921ed.pdf
متیل ترشیری – بوتیل اتر(MTBE)
ازناسیون
تجزیه پذیری بیولوژیکی
اکسیداسیون پیشرفته
Methyl tert-Butyl Ether (MTBE)
Ozonation
Biodegradability
Advancced Oxidation
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
62
69
2312
Research Paper
استفاده از ماهی قزل آلا برای سنجش سمّیت ناشی از آرسنیک در آب
Using Rainbow Trout to Measure Arsenic Toxicity in Water
کاظم ندافی
knadafi@tums.ac.ir
1
رامین نبیزاده
2
مسعود یونسیان
3
غلامرضا جاهد
4
ایوب بیکی
5
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران
استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران
استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران
استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران
کارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی گلستان
برای ارزیابی اثرات مواد و ترکیبات سمی موجود در آب و فاضلاب ، انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی به تنهایی کافی نیست و باید آزمایشهای سمّیت نیز انجام شود. هدف از انجام آزمایشهای سمّیت ممکن است سنجش سمّیت کل یا سمّیت ناشی از یک ماده سمی معین باشد که این آزمایشها ترجیحاً با استفاده از موجودات زنده بومی آب پذیرنده انجام میشود. هدف از این تحقیق تعیین سمّیت آرسنیک (As) آب روی ماهی قزل آلای رنگینکمان بومی کشور بود. سمّیت حاد آرسنیک به وسیله اندازهگیری اثرات مرگ و میر آن روی ماهی قزل آلای رنگین کمان در شرایط استاتیک تعیین شد. در پنج آکواریم به ابعاد 30*30*25 سانتیمتر، پنج غلظت 5 ،10 ،15 ،20 و25 میلی گرم در لیتر از محلول تست آرسنیک تهیه و به هر غلظت ده عدد ماهی اضافه شد و یک آکواریوم با شرایط یکسان که فاقد محلول آرسنیک بود به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. مقدار آرسنیک ، اکسیژن محلول، دما و pH محلول تست در زمانهای 2 ،4 ،6 ،8 ،24 ،48 ،72 و96 ساعت اندازه گیری شد. دمای آب آکواریوم از طریق گردش آب در داخل یخچال به صورت غیرتماسی با نمونهها تنظیم میشد. مقدار LC50 در زمانهای 24 ،48 ،72 و 96 ساعت به ترتیب برابر28/13 ،21/77 ،15/78، و 12/72 میلیگرم در لیتر تعیین شد و منحنی پروبیت با استفاده از نرمافزار هاروارد چارت ایکس ال و منحنی LC50 بااستفاده از نرم افزار اکسل رسم شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق با نتایج مطالعات انجام شده توسط بعضی از محققانی که بر روی همین گونه در سایر کشورها مطالعه نمودهاند، مطابقت دارد
The purpose of this study is to determine arsenic toxicity on rainbow trout. Acute toxicity of arsenic was determined by measuring the lethal effects on rainbow trout in static conditions. Five aquariums of 25×30×30 cm with five concentrations of 5,10,15,20 and 25 mg/L of arsenic were prepared and then ten fishes were added to each concentration. Also one aquarium with similar conditions was considered as a control with no arsenic solution. Hardness, temperature and dissolved oxygen of dilution water were determined by standard methods, and concentration of dissolved oxygen, pH and temperature of solution test in time periods of 2,4,6,8,24,48,72 and 96 hrs were measured. Water temperature of aquarium was regulated by circulation of water in refrigerator through indirect conduction with solution test. LC50 was measured at intervals of 24,48,72 and 96 hrs by SPSS software and respectively showed 28.13,21.77,15.78 and 12.72 mg/L.Probit curve was drawn by Harvard Chart XL software, and LC50 curve was drawn by Excel software.
https://www.wwjournal.ir/article_2312_10d0eb38836427e590cfb35a2212165c.pdf
ماهی قزل آلا
سمیت آرسنیک
آلودگی آب
rainbow trout
Arsenic Toxicity
Water Pollution
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2006-06-01
17
2
70
77
2313
Technical Note
بهینهسازی فرآیندی لاگونهای هوادهی تصفیه فاضلاب خوی در شرایط آب و هوایی سرد
Process Optimization of Khoy Wastewater Treatment Plant Aerated Lagoons in Cold Climate Conditions
یوسف رحیمی
you. rahimi@gmail.com
1
امیرحسین محوی
2
علیرضا مصداقینیا
3
عضو هیئت علمی مهندسی بهداشت محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
دانشیار دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات، مرکز مطالعات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی تهران
استاد دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات، مرکز مطالعات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی تهران
تصفیهخانه فاضلاب خوی در یک منطقه سردسیر در شمالغرب ایران اجرا شده است. عملکرد این تصفیهخانه از فروردینماه 1381 به مدت 24 ماه به منظور تعیین کارآیی سیستم مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و کارآیی تصفیهخانه در فصول مختلف مقایسه و بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که راندمان لاگونهای اختیاری در ماههای گرم سال مطلوب بوده اما در ماههای سرد سال میزان غلظت آلاینده ها از محدوده مجاز استانداردهای تخلیه پساب به آبهای سطحی فراتر میرود. به منظور بهینه سازی فرآیند موجود و تعیین آلترناتیوی مناسب جهت ارتقای آن، تغییرات دمای هوا، دبی ورودی و راندمان تصفیه در سه نوع مختلف لاگون هوادهی (اختیاری، هوازی و هوادهی دوگانه) شبیه سازی گردید. بر اساس نتایج حاصله هر دو آلترناتیو لاگونهای هوادهی هوازی و هوادهی دوگانه قادر به تولید پساب با کیفیت بالاتر نسبت به لاگونهای اختیاری موجود می باشند. اما با توجه به اینکه لاگونهای هوادهی دوگانه با کمترین هزینه سرمایهگذاری و حداقل تغییر در سیستم موجود قابل اجراست، جهت انطباق پساب خروجی در ماههای سرد سال با استاندارد تخلیه پساب و همچنین افزایش ظرفیت سیستم ، تبدیل سیستم موجود به فرآیند لاگون هوادهی دوگانه با افزایش توان هوادهی در لاگون اول توصیه گردید.
The efficiency of Khoy WWTP located in the cold region in northwest of Iran has been studied from April 2002 to April 2004. The efficiency of WWTP in different seasons has been compared. It was found that facultative aerated lagoons efficiency in warm months was favorable but in cold months the level of pollutants was higher than discharge standards. In order to optimize the existing process, a model which takes into account the variability of air temperature and flow-rate at three types of aerated lagoons: facultative, aerobic and dual-powered has been developed to simulate the performance of various alternatives of aerated lagoons. Results show that both aerobic and dual-powered aerated lagoons can produce the effluent with higher quality than facultative aerated lagoons. Since the dual-powered process costs less and is more compatible with the existing lagoons, this process is proposed for upgrading the existing system to enhance its effluent quality and also WWTP's capacity.
https://www.wwjournal.ir/article_2313_1ded259da7453990befa1c0ec8a174bc.pdf
لاگونهای هوادهی اختیاری
دما
بهینه سازی
هوادهی دوگانه
Facultative Aerated Lagoons
Temperature
optimization
Dual- powered