per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
2
14
1821
Research Paper
حذف آرسنیک از آب آشامیدنی با استفاده از آلومینای فعال اصلاح شده
Removal of Arsenic from Drinking Water Using Modified Activated Alumina
محمد مسافری
mosaferim@tbzmed.ac.ir
1
علیرضا مصداقی نیا
2
استادیار دانشکده بهداشت و تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
استاد دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی و علوم پزشکی دانشگاه تهران
مصرف آب آشامیدنی حاوی آرسنیک قادر است در دراز مدت باعث بروز انواع ضایعات پوستی، فشار خون بالا، سرطان پوست و نهایتاً سرطانهای داخلی گردد. نظر به آلوده بودن آبهای مصرفی به آرسنیک در تعدادی از روستاهای کشور از جمله در استان کردستان، در تحقیق حاضر کارآیی یک نوع آلومینای فعال اصلاح شده با ترکیبات آهنی محصول شرکت آلکان کانادا به اسم AAFS-50، با هدف توسعه فناوری ساده تصفیة خانگی آب در مناطق روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشهای تعادلی در حالت منقطع با استفاده از بهمزن انجام گرفت و آرسنیک با روش SDDC آنالیز شد. در مدت انجام تحقیق، تأثیر غلظت اولیه آرسنیک، دُز جاذب، حالت اکسیداسیون آرسنیک و pHبر عمل جذب بررسی شد. نتایج حاصله نشان داد که ضریب همبستگی مدلهای فروندلیچ و لانگمیر به ترتیب برابر 0/964 و 0/991 برای As(V) و 0/97 و 0/978 برای As(III) است که مشخص میکند جذب آرسنیک بر روی آلومینای فعال اصلاح شده بالاترین همخوانی را با مدل لانگمیر دارد. با دو برابر شدن دز جاذب، راندمان حذف As(V) در زمانهای 0/5 ، 1 و 2 ساعت به ترتیب از 44/8 به 72درصد ، از 69/6 به 90/8درصد و از 92/4 به 98 درصد افزایش یافت. آزمایش با غلظتهای مختلف آرسنیک نشان داد که عمل جذب این ماده توسط آلومینای فعال به نوعی، از واکنش درجه یک پیروی نموده و نرخ واکنش وابسته به غلظت اولیه است. برای غلظت اولیة 0/250 میلیگرم بر لیتر با چهار برابر شدن زمان از 15 دقیقه به 60 دقیقه، راندمان حذف با ضریب 1/54 برابر افزایش یافته و به 94 درصد رسید. در مدت دو ساعت مقدار حذف As(V) و As(III) به ترتیب به 96 درصد و 16درصد بالغ شد که با استفاده از کلر به میزان 1/5 میلیگرم بر لیتر راندمان حذف As(III) به 94 درصد افزایش یافت. از نظر تأثیر pH مشاهده شد که مقدار جذب آرسنیت با افزایش pH تا 8، افزایش یافته و سپس با افزایش بیشتر pH کاهش مییابد به گونهای که مقدار جذب، در pH برابر 14 تقریباً برابر 2 است. بیشترین مقدار جذب برای As(V) در pH بین 6 تا 8 مشاهده شد. اعداد به دست آمده نشان میدهد که در صورت استفاده از آلومینای فعال حاضر نیازی به تنظیم pH آب ورودی و کاهش آن وجود ندارد و آلومینای فعال استفاده شده میتواند به عنوان یک جاذب مطمئن در حذف آرسنیک از آب آشامیدنی در سیستمهای ساده تصفیه خانگی و در قالب ستونهای جذب به کار رود.
Considering contamination of drinking water to arsenic in some villages ofIran. In order to develop a simple method for household water treatment in rural areas, efficiency of modified activated alumina with iron compounds- a product of Alcan Company with trade name of AAFS-50- was studied Equilibrium batch experiments were carried out using shaker incubator and arsenic was analyzed with SDDC method. Effects of initial concentration of arsenic, adsorbent dose, oxidation state of arsenic, pH and oxidation with chlorine on adsorption were studied. Correlation coefficient of Freundlich and Laungmuier isotherms for As(V) and As(III) were 0.964 , 0.991 and 0.970, 0.978 respectively . These results show that adsorption of arsenic on modified activated alumina is compatible with both models specially Laungmuier models. Removal efficiency of As(V) at 0.5 ,1 and 2 hr increased with doubling the adsorbent dose from 44.8 to 72%, 69.6 to 90.8 and 92.4 to 98% ; respectively. Experiments using different concentrations of arsenic showed that adsorption of arsenic on activated alumina are a first order reaction that is, rate of reaction is dependent on intial; concentration of arsenic. Removal efficiency for concentration of 0.250 mg/L of arsenic, with increasing of reaction time from 15 min to 60 min, increased 1.54 times and reached from 61% to 94%. During 2hrs, removal of As(V) and As(III) were 96% and 16% respectively. Using 1.5 mg/L Chlorine as oxidant agent, removal of As(III) was increased to 94%. In the case of pH effect, rate of adsorption increased for arsenite, with increasing of pH to 8 and decreased with more increasing, so that adsorption at pH 14 was equal to pH 2. For arsenate, the most adsorption was observed at pH between 6 to 8 . These results show that by using the studied activated alumina, there will not be need for adjustment of pH and the activated alumina used in this study could have application as a safe adsorbent for removal of arsenic from drinking water in simple household treatment systems in form of adsorptive column.
https://www.wwjournal.ir/article_1821_4238a02a733cbbaaa0d8428592067076.pdf
حذف آرسنیک
آب آشامیدنی
آلومینای فعال
مدل فروندلیج
مدل لانگمیر
ARSENIC
Removal
Activated Alumina
Drinking Water
Freundlich Model
Laagmuier Mode
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
15
23
1822
Research Paper
بررسی تأثیر عوامل محیطی بر راندمان حذف بیولوژیکی آلایندههای نفتی از خاک وتعیین شرایط بهینه عملکردی
The Effects of Environmental Factors on Biological Remediation of Petroleum Hydrocarbon Contaminated Soil
محمد رضا مسلمی
reza_moslemi@yahoo.com
1
منوچهر وثوقی
vosoughi@sharif.edu
2
علی پاک
pak@sharif.edu
3
محمد تقی جعفر زاده
4
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی عمران- مهندسی محیط زیست، دانشگاه صنعتی شریف
استاد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف
کارشناس ارشد شرکت ملی صنایع پتروشیمی، بخش بهداشت ایمنی و محیط زیست
یکی از پیامدهای تخلیه فاضلابها و زائدات صنعتی در خاک و منابع آب، تجمع ترکیبات شیمیایی سمّی در خاک و آب زیرزمینی است. تجمع و انتقال این آلاینده ها در محیط زیست تهدیدی جدی برای سلامت انسان و محیط زیست به شمار میآیند. حذف بیولوژیکی، یک روش مؤثر برای مقابله با این نوع آلودگیها خصوصاً آلودگیهای ناشی از هیدروکربنهای نفتی و همچنین یکی از امید بخشترین و اطمینان پذیرترین فناوریهای پاکسازی خاک و آب آلوده به شمار میآید. از این رو هدف از این تحقیق، بررسی روش درمان بیولوژیکی خاکهای آلوده به آلایندههای هیدروکربنی نفتی و ارزیابی تأثیر شرایط و عوامل عملکردی از جمله دما، غلظت اکسیژن محلول و pH بر نرخ حذف آلاینده مورد نظر در داخل راکتور طراحی شده میباشد. به علت نرخ تولید و مصرف بالای گازوئیل در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر، این برش نفتی به عنوان آلاینده اصلی انتخاب گردید. همچنین در این تحقیق از تستهای TOC و COD به منظور اندازهگیری و بررسی تغییرات غلظت آلاینده در داخل راکتور استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمایشها نشان میدهد که میکروارگانیسمهای بومی جدا شده از خاک پس از گذشت 30 روز قادرند 50 الی 83 درصد از آلاینده مورد نظر را بسته به شرایط عملکردی، تجزیه و حذف نمایند. در ادامه بر پایه نتایج به دست آمده، مقادیر بهینه برای پارامترهای دما، غلظت اکسیژن محلول و pH ، با توجه به مشخصات و شرایط آزمایشگاهی مورد بحث در این تحقیق، به ترتیب برابر با 35 درجه سانتیگراد، 4 میلیگرم در لیتر و 7 به دست آمدند.
Among the consequences of discharging industrial wastes to land and water bodies, is the widespread accumulation and migration of toxic chemical mixtures in soil and groundwater resources. It is believed that the accumulation of contaminants in the environment constitutes a serious threat to ecological and human health. Bioremediation is an effective measure in dealing with such contaminations particularly those from petroleum hydrocarbon sources; moreover bioremediation is emerging as a promising technology for the treatment of soil and groundwater contamination. Therefore the goal of this study is discussing the theory and practice of biological remediation of petroleum hydrocarbon contaminated soils and assessing the effects of operational conditions and parameters such as: temperature, dissolved oxygen concentration and pH on the removal rate of the target contaminant which is handled in the designed reactor. Due to large production and consumption rate of diesel fuel inIran and many other countries, diesel fuel has been selected as target contaminant. In this study TOC and COD testing methods have been used to measure and assess the removal rate of the contaminant in the reactor. The experimental results indicate that, considering the operational conditions the indigenous microorganisms which have been separated from the soil are able to remove 50 to 83 percent of the contaminant after 30 days. Thereafter on the base of the results and considering the laboratorial specifications and conditions applied in this project, the optimum values of temperature, dissolved oxygen concentration andpH were respectively determined as 35°C, 4mg/L and 7.
https://www.wwjournal.ir/article_1822_09f4b33aa85d91ebe7828996de8b2404.pdf
: خاک آلوده
هیدروکربنهای نفتی
درمان بیولوژیکی
گازوئیل
راکتور
Contaminated Soil
Petroleum Hydrocarbons
Bioremediation
Diesel fuel
Reactor
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
24
30
1823
Research Paper
شناسایی باکتریهای هوازی تجزیه کنندة فنل در سیستم ترکیبی بیوفیلتر و لجن فعال
Identification of Phenol Degrader Aerobe Bacteria in Combined Biological Phenol Treatment System of Biofilter and Activated Sludge
رضا شکوهی
Shokoohia@yahoo.com
1
مسعود حاجیا
2
احمد جنیدی
3
عبدالرحیم پرورش
4
دانشجوی دکتری بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و عضو هیئت علمی گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت همدان
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه بقیها... (عج)
استادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت همدان
استادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت اصفهان
شناسایی باکتریهای هوازی تجزیه کننده مواد سمی، گام مهمی در روند تکاملی سیستمهای تصفیه فاضلاب محسوب میشود. باکتریهای مؤثر در تصفیه و حذف آلایندهها متناسب با نوع آلاینده و نوع سیستم و شرایط محیطی حاکم برآن متفاوت است. با شناسایی این باکتریها میتوان شرایط بهینه برای عملکرد سیستم را تعیین و به حداکثر راندمان دست پیدا کرد و با استفاده از روشهای بیوتکنولوژی نسبت به تقویت آنها برای تصفیه آلایندههای مورد نظر اقدام نمود. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی باکتریهایی است که توانایی تجزیه فنل و حذف آن در سیستم بیولوژیکی ترکیبـــی بیوفیلتـــر و لجن فعـــال (BF/AS) را دارند. برای انجام این پژوهش ابتدا مقداری لجن بیولوژیکی تصفیهخانه فاضلاب شهری به عنوان منبع اولیه میکربی، به داخل سیستم تلقیح شد و با تزریق مداوم محلول شیرخشک و هوا تعداد آنها افزایش داده شد. سپس با تزریق تدریجی فنل در مدت سه ماه به تدریج فنل جایگزین شیر خشک گردید. نمونهبرداری پس از سازگاری میکربها با فنل و استفاده از آن به عنوان تنها منبع مواد غذایی صورت گرفت. به منظور تفکیک میکروارگانیسمها ابتدا نمونهها در محیطهای کشت اختصاصی و افتراقی کشت داده شد و پس از تشکیل و تکثیرکلنیها، با انجام آزمایشهای متعدد باکتریهای هوازی مورد شناسایی قرار گرفتند. در بررسی میکروسکوپی اولیه پس از رنگآمیزی اسمیر مستقیم انواع باسیلها و کوکوباسیلهای گرم منفی،قارچ، آمیب، باکتریهای رشتهای و اسپیروکتها مشاهده گردید. آزمایشهای بعدی نشان داد که تمامی باکتریهای هوازی موجود در این سیستم غیر تخمیری بوده و نتیجه تست OF گلوکز آنها منفی میباشد. باکتریهایی که در این مطالعه شناسایی شدهاند عبارتاند از: سودوموناس آئورژیناز، اسینتوباکتر، مورکسلا، سودوموناس آلکالیژنز، برواندیوموناس ویسیکالریس. نظر به اینکه در محلول ورودی به سیستم بجز فنل هیچ ماده دیگری وجود نداشته است, لذا می توان نتیجه گرفت که باکتری های موجود در این سیستم از فنل به عنوان تنها منبع تأمین کربن و انرژی استفاده کردند. ضمناً با توجه به آنکه باکتری بی هوازی اجباری در این مطالعه شناسایی نگردید، مشخص شد که تجزیه فنل در این سیستم در شرایط کاملا" هوازی انجام میشود؛ چون تمام باکتریهای جدا شده هوازی هستند. دستاورد مهم دیگر اینکه باکتری برواندیوموناس ویسیکالریس برای اولین بار به عنوان باکتری تجزیه کننده فنل گزارش شد.
Disposal of chemical and toxic pollutants via industrial wastewaters into the environment has always been a hazard to water resources. According to scientific reports, biological systems are the most suitable method for treatment of such wastewaters. Obviously various effective organisms depend on the type of pollutants, treatment plant system and environmental conditions. Identification of the most effective microorganism is necessary for determination of optimum conditions, method of control and monitoring of bioreactor to access the maximum efficiency and improvement of operation. The objective of this study was to identify phenol degrader aerobe bacteria in combined biological phenol-treatment system of biofilter and activated sludge. Some amount of biological sludge was provided from domestic wastewater treatment as a primary source of microbe and was added to the designed reactor. Then samples were collected after growth of microbial mass. Phenol concentration and environmental condition (i.e. dissolved oxygen and pH) were stabilized after gradually adaptation of the system to phenol All samples were collected by sterile glass container. These samples were cultured on enrichment media and identified by various differential tests. dentification results proved phenol degrader bacteria are aerobe, nonfrementer but had negative result for of test with glucose as substra. These isolated bacteria were Pseudomonas aerginosa, P.alcaligenes, Moraxella sp, Acinetobacter sp, and Brevundiomonas vesicularis Because phenol was the only substrate and nitrogen and phosphorus as necessary factor in this system, all biodegrader bacteria used only Phenol as their both carbon and energy source. Phenol is degraded in a completely aerobic condition and dissolved oxygen concentration is sufficient since all the bacteria are aerobes.
https://www.wwjournal.ir/article_1823_cbb36efd06740bb30051b843d8e9bfc3.pdf
فنل
سیستمهای ترکیبی
باکتری های تجزیه کننده فنل
بیوفیلتر
لجن فعال
Phenol
Combined System
Phenol Degrader Bacteries
Biofilter
Activated sludge
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
31
38
1824
Research Paper
بررسی کارآیی فرآیند بستر بیهوازی لجن باجریان روبه بالا (UASB) درتصفیه فاضلاب صنایع نوشابهسازی
The Efficiency of Upflow Anaerobic Sludge Blanket (UASB) in Soft Drink Industry Wastewater Treatment
احمدرضا یاری
Yari1-Ahr@yahoo.com
1
علیرضا مصداقی نیا
2
کاظم ندافی
k_naddafee@yahoo.com
3
فروغ واعظی
for_vaezi@yahoo.com
4
مرتضی صفدری
5
محمد عزیزی فر
6
مربی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم
استاد- دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
استاد یار- عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
استاد یار- عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
کارشناس آزمایشگاه دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم
کارشناس آزمایشگاه دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم
این تحقیق به منظور بررسی کارآیی فرآیند بستر بیهوازی لجن باجریان رو به بالا (UASB) برای تصفیه فاضلاب صنایع نوشابهسازی انجام شد. درمدت 8 ماه،یک دستگاه راکتورUASB در مقیاس آزمایشگاهی به حجم5/8 لیتر و با قطر 8 سانتیمتر و ارتفاع 170 سانتیمتر به کار برده شد. برای بارور کردن اولیه راکتور ازترکیب فضولات گاوی و لجن فعال تصفیه خانه فاضلاب صنعتی ( کارخانه زمزم کرمان ) و لجن هاضم بیهوازی تصفیهخانه فاضلاب بهداشتی با نسبت VSS/TSS برابر 0/63 استفاده شد. راه اندازی راکتور با میزان بار گذاری آلی kgCOD/m3 1 و در محدودة دمایی مزوفیلیک ( 38/2-24/8 درجه سانتیگراد)، انجام و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. مطالعه در چهار مرحله و چند دوره انجام شد. در مرحله اول طی چهاردوره درCOD ثابت 2000 گرم بر مترمکعب میزان بار آلی ازkg COD/m3.day 1تا kg COD/m3.day2/1 افزایش یافت. کارآیی حذف COD در این مرحله به 78 درصد رسید. درمرحله دوم غلظت COD ازmg/L 2000 به mg/L 2500 افزایش یافت و طی دو دوره، بارگذاری آلی از kgCOD/m3.day 2/1 به kgCOD/m3.day2/8 افزایش یافت. درپایان این مرحله با زمان ماند 21/4 ساعت، کارآیی حذف COD به 78/4 درصد معادل kgCOD/kgVSS.day 0/329رسید. در مرحله سوم غلظت COD به mg/L3000 افزایش داده شد. بارگذاری آلی دراین مرحله ازkgCOD/m3.day 2/8 به kgCOD/m3.day5 افزایش داده شد. در پایان این مرحله با زمان ماند14/3 ساعت و سرعت خطی مایع m/hr 0/12، کارآیی حذف COD به 78 درصد معادل kgCOD/kgVSS.day 0/389 رسید. در مرحله چهارم pH فاضلاب خام درچند دوره تا مرز 10 رسانده شد. در ابتدا روند حذف کاهش یافت ولی درپایان این مرحله راکتور توانست خود را با شرایط جدید سازگار کند و کارآیی حذف 78 درصد را به دست آورد. مشاهدات انجام شده بر روی لجن نشان دهنده این است که لجن راکتور، از نوع لختهای تاگرانول ریز میباشد. نسبت VSS/TSS لجن راکتور به 73 / 0 رسید. مقدار گاز اندازهگیری شده 0/15 مترمکعب به ازای هر کیلوگرمCOD حذف شده میباشد.
This study was performed with the purpose of determining the efficiency of process of UASB (upflow anaerobic sludge blanket) in treating the wastewater of soft drink industry. The experiment was carried out during 8 months. The cylinder reactor dimensions were 170cm in height with 8 cm internal diameter and total capacity of 8.5 liters. The reactor was inoculated with a mixture of cow wastes, activated sludge of an industrial wastewater treatment –plant (Zam Zam factory ) and the sludge of an anaerobic digester. The ratio for VSS/ TSS was adjusted at 0.63 , and the loading rate at startup was fixed on 1 kg COD /m3day loading rate .The Reactor was uprated and operated in mesophilic (24.8-38.2 ºC) temperature. The experiments then performed in three phases. The first phase of the study was carried out in four steps, the loading rate increased up to 2 kg COD /m3 .day at the constant COD concentration of 2000 mg/l. The efficiency of COD removal was found upto 78% in this phase. In the second phase, and the two steps the loading rate increased up to 2.8 kg COD /m3.day with an increase of COD concentration and 2500 g/m3 .At the end of this phase, the efficiency of COD removal was found to be 78.4 % and equivalent to 0.329 kg COD/kg VSS.day. The detention time was 21.4 hours . At the third phase and in four successive steps , the concentration COD and organic loading rate were increased to 3000 mg/l and 5 kgCOD /m3 .day respectivly .At the end of this phase , the efficiency of COD removal was 78 % (equivalent to 0.389 kgCOD/kg VSS.day). The detention time at this phase was 14.3 hours and the linear velocity of wastewater flow was about 0.12 m/h .Finaly , at the fourth phase of this study the pH of raw wastewater had been increased in few steps up to 10, in order to determine the effect of new conditions on efficiency of the process. The results show that the COD removal efficiency has decreased in the beginning of this phase but again increased to about 78% after adaptation had taken place.The gas generation rate was 0.15 m3/kgCOD removed. Considering the sludge formed in the top of reactor , it could be concluded that the sludge is flocculant and pellet type.
https://www.wwjournal.ir/article_1824_0e73f6f823bf1b5fce8f36c587deae92.pdf
تصفیه فاضلاب
فاضلابهای صنعتی
فرآیند بستر بیهوازی لجن باجریان رو به بالا (UASB)
صنایع نوشابهسازی
Wastewater Treatment
Industrial Wastewater
Upflow Anaerobic Sludge Blanket (UASB)
Soft Drink Industry
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
39
48
1958
Research Paper
بررسی تطبیقی شاخصهای کیفی و پهنهبندی کیفی رودخانة کارون و دز
The Comparison of Water Indices and Zoning Quality in Karoon and Dez Rivers
شاخصهای کیفی آلودگی یکی از روشهایی است که در مدیریت کیفی آب میتوان از آن به عنوان یک ابزار مدیریتی قوی برای تصمیمگیریهای مربوطه استفاده کرد. در این مقاله پس از بررسیهای انجام شده توسط شاخصهای کیفی و آلودگی آب بر روی رودخانة کارون و دز، مشخص شد در مواردی که حساسیت زیادی در قبال تصمیمگیریها وجود ندارد و یا این حساسیت در استانداردهای محلی گنجانده شده است، و نیز در صورت وجود تعداد ایستگاههای مناسب و دفعات اندازهگیری کافی درمحلهای مناسب، استفاده از شاخص BCWQI مفید است؛ اما هنگامی که یک یا چند پارامتر ویژه بر روی تصمیمگیریهای اخذ شده از شاخص مربوطه تأثیر قابل توجهی داشته باشد، به دلیل دخالت مستقیم پارامترهای اندازهگیری شده در ساختار زیرشاخص و شاخص کل و در نظر گرفتن اثر وزن برای مورد توجه قرار دادن این حساسیت، استفاده ازNSFWQIm ترجیح داده میشود. نحوة به کار بردن شاخص OWQI نیز مانند NSFWQIm میباشد با این تفاوت که کلیه پارامترها از اثر و اهمیت یکسانی در تصمیمگیری براساس میزان شاخص، برخوردار هستند. لازم به ذکر است که تحقیقات یاد شده براساس آمارگیری ماهیانه در سه سال 1381 ، 1382 و 1383 انجام شده است.
One of the methods can be use in water quality management as a strong tool for decision making is Water Quality Indices. In this article the water quality indices for Karoon and Dez rivers were determined. Where there is less reaction to dicision or this reaction considered in local guideline and also at the times which there are adequate stations and enough sampling frequencies at the right stations, the use of BCWQI indice is recommended. Howere, when one or a few specific parameters are dominated on the decision and these parameters affect directly the infrastructure of sub-indices or total indices and also considering the effect of weighting rate on the reaction the use of NSFWQIm is preferred. The method of using OWQI is the some as NSFWQI with the difference of all parameters have equal value in decision making. The study was carried out during three years started from 2001 and statistical data were taken montly.
https://www.wwjournal.ir/article_1958_4c41bb034c25f5e3b94a0269844cd8e1.pdf
شاخص زیست محیطی
شاخص کیفی آب
نمایانگر زیست محیطی
NSFWQI
OWQI؛ BCWQI
Water Quality Indices
Environmental Indicator
NSFWQI
OWQI
BCWQI
Environmental management
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
49
59
2143
Research Paper
شبیهسازی دینامیکی سیستم توزیع آب شهری در جهت کاهش و کنترل آب به حساب نیامده فیزیکی
Dynamic Simulation of Water Networks to Control and Reduce Physical Unaccounted-for Water
نیما ذوالریاستین
Nima_Z177@yahoo.com
1
سید محمود برقعی
mahmood@sharif.ir
2
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
دانشیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف
نشت از شبکههای توزیع آب در ایران، درصد قابل توجهی از تلفات آب به حساب نیامده را تشکیل میدهد. در حال حاضر، روشهای مختلفی برای نشتیابی از طریق اندازهگیری مقدار آن به کمک دستگاههای نشتیاب به کار برده میشوند. دراین مقاله، مکانیابی نشت و تعیین مقدار آن، از طریق مجموعه عملیاتی مرکب از"فشارسنجی" و "شبیهسازی دینامیکی" به کمک یکی از نرمافزارهای موجود مدلسازی سیستم توزیع آب شهری صورت گرفته است. مدلسازی محل و مقدار نشت درلوله، از طریق نسبت دادن یک روزنه به گره ابتدا یا انتها و یا به نسبت مساوی به گرهها میسر میگردد. واسنجی مدل در این تحقیق، براساس بیشینه نمودن ضریب همبستگی و کمینه نمودن مجموع مربعات خطا بین دادههای اندازهگیری شده و محاسبه شدة فشار، انجام گرفته است که اولی از طریق اطلاعات موجود و دومی توسط نرمافزار، به دست آمده است. نتایج به دست آمده از شبیهسازی شبکه پایلوت و مقایسه آن با نتایج واقعی اندازهگیری شده، نشان میدهد که"شبیهسازی دینامیکی" میتواند به عنوان یک روش کارآمد، برای کاهش وقت و هزینه جستجوی بیمورد سراسر شبکه برای نشتیابی، با دقت مناسب مورد استفاده قرارگیرد.
A significant percentage of unaccounted-for water consists of leakage in water distribution networks in Iran. To detect leakage area with less costs and time spending and then identify the exact place of it with special instruments, would be economical and a better water resource management. In this research, a real case has been selected and examined with dynamic simulation using MIKE NET. The method that has been carried out in this research based on maximizing the correlation coefficient and minimizing the sum of error squares between pressure measured inputs (observed data) and calculated pressure (by model). According to the results, dynamic simulation of municipal water distribution system can be used as a guide to determine the place and the amount of leakage.Thereby the area of large leakage can be simulated with appropriate accuracy through measured pressure. Therefor from management aspect, dynamic simulation can be used to decrease time consumption and to save costs for detecting leakage.
https://www.wwjournal.ir/article_2143_9a91703f538777709b7df65da99cf12b.pdf
آب به حساب نیامده
نشت
فشار
شبیه سازی
شبکه توزیع آب
Unaccounted-for-Water
Leakage
pressure
Simulation
Water Distribution Network
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
60
68
2144
Research Paper
برآورد دبی فاضلابروهای مدور با استفاده از مدل ترکیبی سرریز- دریچه
Discharge Estimation of Circular Sewer Using Combined Device of Weir-Sluice Gate
محمود فغفور مغربی
magrebi@yahoo.com
1
میرسجاد رضایی نسب
2
استادیار دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد
کارشناس ارشد سازه های هیدرولیکی دانشگاه فردوسی مشهد
در بسیاری از موارد، دسترسی به مجرای فاضلابرو در طول مسیر به سهولت امکانپذیر نمیباشد. از این رو برای اندازهگیری دبی جریان با استفاده از روشهای هیدرولیکی، فضای محدود منهولها مناسبترین محل میباشد. سیستمهای متعارف سرریز و یا دریچه میتوانند به صورت بالقوه برای اندازهگیری دبی به کار گرفته شوند، لکن به علت آنکه فاضلاب ماهیتاً حاوی مواد رسوبی و قابل تهنشینی و نیز مواد شناور میباشد؛ با انباشتگی این مواد، سیستمهای فوق نمیتوانند گزینه مناسبی به عنوان محل اندازهگیری جریان باشند. از این رو، به کارگیری سیستم هیدرولیکی متمرکزی به نام سرریز- دریچه که با موجود بودن اطلاعات در یک مقطع، قادر باشد تخمین مناسبی از دبی ارائه نماید، بهترین گزینه به نظر میرسد که تاکنون به خصوص در مقاطع دایرهای توجه چندانی به آن نشده است. در مقاله حاضر نتایج آزمایشگاهی به دست آمده از شدت جریان عبوری برای جریان همزمان از رو و زیر یک دریچه لبه تیز که در انتهای مجرای دایرهای نصب شده، ارائه گردیده است. ارتباط بین نتایج آزمایشگاهی و نتایج ناشی از تئوری جریان در سیستم سرریز- دریچه که تابع برخی از پارامترهای هندسی و هیدرولیکی جریان میباشد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، نهایتاً با تحلیل آماری دادهها و به کمک رگرسیون خطی، معادلهای برای ضریب تخلیه پیشنهاد شده است که خطای ناشی از به کارگیری این رابطه به 10± درصد محدود میشود.
Due to space constraints any access to a buried sewer conduit is seriously limited. In order to install the flow measurement devices, the space of manholes are the most appropriate places in a conduit. The conventional weir plates or sluice gates are usually used for flow measurements, however, these devices due to the nature of sewage, which contains sediments or floating objects are not suitable for flow measurements in sewer conduits. In a sewer conduit, the heavy solid particles tend to settle down behind a weir plate and floating objects accumulate behind a sluice gate, which both affects the accuracy of measurements by these devices. Therefore, the implementation of a combined system of weir-sluice gate at a cross section of conduit seems to be able to recover the defects of weirs and sluice gates. The application of this device in a circular cross section has not been received enough attention in the past. In the present paper the experimental results obtained from discharge measurement using combined weir-sluice gate system which allows simultaneously flow over and under a weir plate installed at the end of a sewer conduit are presented. The relationship between the experimental results and the theoretical flow which is a function of some geometric and hydraulic information of flow, are analyzed. Using statistical analysis of the obtained results of flow measurements accompanied with linear regression, an equation for discharge coefficient is proposed. The efficiency of the proposed technique is high enough that the associated error is limited to 10%.
https://www.wwjournal.ir/article_2144_3897669bdc091b02c2e6f0988857bd82.pdf
سرریز- دریچه
دریچه کشویی
سرریز
ضریب تخلیه
تحلیل آماری
Weir-Sluice Gate
Sluice Gate
weir
Dimension Analysis
Discharge coefficient
statistical analysis
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2005-09-01
16
3
69
76
2145
Technical Note
بررسی آلودگی ناشی از پسابهای حاوی فلزات سنگین واحدها و کارگاههای آبکاری استان اصفهان
Determination of Heavy Metals in the Effluent Plating Units of Isfahan Province
عباس فرازمند
farazmand2002@yahoo.com
1
حمیدرضا ارومیه
2
حمیدرضا تشیعی
tashauoei@hlth.mui.ac.ir
3
عضو هیئت علمی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران- پژوهشکده بیوتکنولوژی
کارشناس ارشد شرکت مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب
مدیر بخش بهرهبرداری- تصفیهخانههای آب و فاضلاب کشور
بیش از دهها واحد آبکاری در استان اصفهان وجود دارد که این واحدها یا به صورت مستقل- به شکل کارگاههای کوچک و خصوصی- و یا به عنوان بخشی از کارخانههای بزرگتر فعالیت دارند. به منظور بررسی آلودگی ناشی از این پسابها، 52 واحد آبکاری شناسایی و مورد مطالعه و بازدید قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، 44/23 درصد واحدهای آبکاری در مناطق شهری، 28/8 درصد در مناطق حاشیه شهری، 15/4 درصد در مناطق صنعتی و 11/5 درصد در شهرکهای صنعتی مستقر میباشند. بیش از نیمی از واحدهای مورد بررسی (55/8درصد) با مناطق مسکونی مجاورت داشت. واحدهای آبکاری مورد مطالعه عمدتاً از نوع آبکاری نیکل و کروم است. از نظر چگونگی تخیله فاضلاب، 78/3 درصد کارگاههای آبکاری فاضلاب صنعتی خود را در چاههای جذبی، 10/9 درصد در آبهای سطحی، 6/5 درصد- پس از جمعآوری در مخازن- در مناطق بیابانی و 4/3 درصد در شبکه فاضلاب شهری تخلیه مینمایند. در برخی از واحدهای آبکاری وجود چند چاه جذبی غیرقابل استفاده به دلیل مملو شدن از لجن رسوبات فلزی مشاهده گردید. میزان پساب حاصل از فرآیند آبکاری در واحدهای مورد مطالعه از 0/5 تا 5 مترمکعب در روز بر حسب نوع فرآیند آبکاری و قطعات آبکاریشده، متغیر است. میانگین پساب تولیدی این واحدها 3/1 مترمکعب در روز است. غلظت یونهای فلز روی موجود در پساب در محدودة 0/086 تا 4/89 میلیگرم در لیتر و غلظت یونهای نیکل در محدودة 3/84 تا 46/92 میلیگرم در لیتر میباشد. میانگین غلظت فلزات سمّی روی، نیکل، کروم و مس موجود در این پسابها به ترتیب 3.85±2.2، 24.43±7.3، 14.51±15.2، 14.22±10 میلیگرم در لیتر بدست آمد. غلظت سیانور موجود در پساب 0/012 میلیگرم در لیتر میباشد. در این مقاله راهکارهای کاهش حجم پساب و آلایندههای آن و نیز چگونگی تصفیه فاضلاب واحدهای آبکاری برای حذف سیانور، روی، کروم، نیکل و مس ارائه شده است.
There are more than tens of plating plants in Isfahan province. These units are operated as small and private or as a part of major plant. To determine pollution in return flow of these units, all of these plating units in Isfahan were monitored and sampled. In this research, 52 plating units were identified and investigated. The results show that 44.23% of units are located in urban areas, 28.8% in country-side, 15.4% in industrial zones and 11.5% in industrial towns. Among identified plating units, more than half of them (55.8%) were near industrial areas. The studied units maily used Nickel and Cadmium as main materials. The effluents discharged into septic wells, surface water, descent reservoirs and municipal networks in the rate of 78.3, 10.9 , 6.5 and 4.3 percent respectively. In some units, there were few unusable septic wells due to overfilling with metal sediment. The overflow rate of discharge of plating process in studied units varied from 0.5 to 5.0m3/d depending upon type of plating process. The average discharge in these units was found 1.3 m/day. The concentration of zinc ion was in the range of 3.84 to 49.92 mg/l. The average concentration of nickel, chromium and copper were 3.85±2.2 , 24.43±7.3, 14.51±15.2 and 14.22±10 mg/l respectively. The average concentration of cyanide was 0.012 mg/l. In this study, strategies for reducing discharge of these units and its pollutants and also appropriate sewage treatment to eliminate cyanide, zinc, chromium and copper are suggested.
https://www.wwjournal.ir/article_2145_940415c6ab22297a609aa451fe40a08b.pdf
فلزات سنگین
واحدهای آبکاری
آلودگی محیط زیست
Heavy metal
Plating Units
Pollution
Environmental pollution