per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
2
14
1812
Research Paper
مدل شبیهسازی کمّی-کیفی اندرکنش آبراهه با سفره آب زیرزمینی
A Quality-Quantity Simulation Model for Stream-Aquifer Interaction
حمیدرضا صفوی
hasafavi@cc.iut.ac.ir
1
عباس افشار
a_afshar@iust.ac.ir
2
عباس قاهری
Ghaheri@iust.ac.ir
3
احمد ابریشم چی
ahmad.abrishamchi@gmail.com
4
مسعود تجریشی
tajrishy@sharif.edu
5
استادیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان
استاد دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
دانشیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
استاد دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف
دانشیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف
شبیهسازی اندرکنش کمّی و کیفی آبراهه با سفره آب زیرزمینی به عنوان ابزاری کارآمد برای مدیریت حوضههای آبریز مطرح میباشد و از آنجا که تاکنون مدلهای توزیعی ارائه شده در مقیاسهای بزرگ به طور مجزا در نظر گرفته شده و در بیشتر موارد فقط اندرکنشهای کمّی اعمال گردیده، هدف اصلی این تحقیق تلفیق زیرمدلهای چهارگانه به صورت توزیعی در مقیاسهای بزرگ می باشد. در این تحقیق جریان در آبراهه نادائمی، یک بعدی و در لایه آبدار اشباع سه بعدی و نادائمی فرض شده است. فرآیندهای انتقال، پخشیدگی، واکنشهای شیمیایی و جذب به صورت پیوسته در محیط متخلخل و آبراهه در نظر گرفته شده است. براساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، مدل اندرکنشی همزمان (مزدوج) جهت حل معادلات کیفی آبراهه با آبهای زیرزمینی ارائه نشده است و در این تحقیق نیز تلفیق کیفی این دو زیرمدل به صورت غیرمزدوج به صورت اعمال شرایط مرزی و اولیه حاصل از نتیجه اجرای مدل شبیهسازی کیفی آبراهه جهت اجرای مدل شبیهسازی کیفی آبهای زیرزمینی انجام گرفته شده است. مرحله تصدیق مدل نیز انجام و جوابهای مدل با جوابهای تحلیلی موجود مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که تفاوت نسبی جوابهای تحلیلی با مدل کمتر از 2 درصد می باشد.
Traditional lumped and conceptual hydrological models are appropriate for dealing with certain aspects of a major portion of current water resources management. However, more advanced tools are required for integrated water resources management. In this research, an integrated model to account for qualitative and quantitative stream-groundwater interactions is developed for application in large-scale, integrated, water resources management. One of the challenges in understanding the interactions between stream and groundwater systems lies in their different time scales. In this paper, the stream quantity model is developed and is embedded into groundwater quantity model using the couple method. Then the stream quality model and the groundwater quality model are integrated using an uncouple approach, with mesh generation to ensure stability of the numerical method. Confirmation of the coupled-uncoupled model was examined using analytical solution from previous studies.
https://www.wwjournal.ir/article_1812_401a8d5ea75157d261eb3f1b4e3418e5.pdf
آبراهه
سفره آب زیرزمینی
کیفیت آب
بهرهبرداری تلفیقی
حل عددی
Stream
Groundwater Aquifer
Water Quality
Interaction
Numerical Solution
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
15
23
1813
Research Paper
بررسی کارآیی یک غشای نانوفیلتراسیون در حذف نیترات از آب آشامیدنی در شرایط عملی مختلف
Evaluation of Efficiency Nitrate Removal of a Nanofiltration Membrane from Drinking Water under Different Operating Conditions
علی ترابیان
atorabi@ut.ac.ir
1
مهری شکوهی هرندی
2
غلامرضا نبی بیدهندی
3
علی اصغر قدیمخانی
4
مهدی صفایی فر
5
دانشیار دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
کارشناس ارشد عمران محیط زیست، دانشگاه تهران
دانشیار دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
کارشناس ارشد عمران محیط زیست، دانشگاه تهران
کارشناس ارشد عمران محیط زیست، دانشگاه تهران
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر فشار و ترکیب یونی آب در کاهش نیترات از آب آشامیدنی با استفاده از یک غشای نانوفیلتراسیون بوده است. به منظور بررسی تأثیر فشار، میزان حذف نیترات در غلظت نیترات 150 میلیگرم بر لیتر نیترات سدیم و نیترات کلسیم در دامنه فشار 4 تا 11 بار مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی تأثیر غلظت در میزان حذف نیترات، از غلظتهای 50، 100، 150، 200، 250 و 300 میلیگرم بر لیتر نمکهای نیترات سدیم، نیترات پتاسیم، نیترات کلسیم و نیترات منیزیم برای شبیهسازی آب استفاده شد. برای بررسی تأثیر نوع آنیون همراه نیترات در میزان حذف آن، میزان حذف نیترات با افزودن غلظتهای 50، 100، 150، 200 و250 میلیگرم بر لیتر دو نمک فلورید سدیم و سولفات سدیم به محلول حاوی نیترات سدیم اندازهگیری و تأثیر حضور این آنیونها در غلظتهای مختلف بررسی و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش فشار، میزان حذف نیترات افزایش مییابد که این تأثیر افزایش فشار، به ویژه هنگامی که نیترات به همراه کاتیون تک ظرفیتی باشد محسوستر است. بعلاوه، این افزایش میزان حذف تا فشار 8 بار بیشتر بوده و پس از آن تقریباً ثابت میشود. نوع کاتیون همراه نیترات نیز در میزان حذف آن تأثیر داشته و حداکثر میزان حذف نیترات در محلول شبیهسازی شده با نیترات کلسیم و حداقل آن در محلول شبیهسازی شده با نیترات پتاسیم مشاهده شد. در خصوص تأثیر غلظت در میزان حذف نیترات نیز بسته به نوع کاتیون همراه نیترات این تأثیر متفاوت است. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه هنگامی که کاتیون همراه نیترات دو ظرفیتی باشد، همچون نیترات کلسیم و نیترات منیزیم، با افزایش غلظت نیترات، میزان حذف آن افزایش مییابد، لکن هنگامی که کاتیون همراه نیترات تک ظرفیتی است، همچون نیترات سدیم و نیترات پتاسیم، میزان حذف نیترات با افزایش غلظت کاهش مییابد.تأثیر نوع و میزان آنیون همراه نیترات در میزان حذف آن نیز بسته به نوع آنیون همراه متفاوت میباشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با افزایش غلظت سولفات در محلول، میزان حذف نیترات کاهش مییابد، در حالی که با افزایش غلظت فلوراید در محلول میزان حذف نیترات افزایش مییابد.
The aim of present work was to investigate effects of the water pressure and ion compound present in water to be treated on nitrate removal efficiency of a nanofiltration membrane. Experiments were performed using sodium salts (NaNO3, Na2SO4, NaF), KNO3, Ca(NO3)2, and Mg(NO3)2 added to tap water. The effects of operating pressures were investigated for a pressure range of 4-10 bars for a nitrate concentration of 150 mg.L-1(NO3-). The effects of concentration levels were studied for the levels 50, 100, 150, 200, 250 and 300 mg.L-1(NO3-). Finally,the effects of anions were investigated for concentration levels of 50, 100, 150, 200 and 250 mg.L-1 of F- and SO42-. The results showed that nitrate removal increased with increasing pressure by up to 8 bars beyond which removal goes steady. Increased nitrate salt concentrations in monovalent salts led to reduced nitrate removal but in divalent salts led to increased nitrate removal. The effect of associated cation on nitrate removal was observed to be higher in the case of NaNO3 compared to KNO3. It was further observed that increasing sulfate ion concentrations reduced nitrate removal while increasing fluoride levels increased nitrate removal.
https://www.wwjournal.ir/article_1813_c59df9a087a465821363133144ebbc46.pdf
نانوفیلتراسیون
نیترات
فشار بهره برداری
ترکیب یونی
Nanofiltration
Nitrate
Operating Pressure
Ion Compound
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
24
33
1814
Research Paper
مقایسه کارآیی عصاره دانه مورینگا اولیفرا و پلی آلومینیم کلراید در حذف کدورت آب
Comparison of Water Turbidity Removal Efficiencies of Moringa oleifera Seed Extract and Poly-aluminum Chloride
بیژن بینا
bbina123@yahoo.com
1
عباس شاهسونی
Shahsavani@hlth.mui.ac.ir
2
غلامرضا اصغری
asghari@pharm.mui.ac.ir
3
اکبر حسنزاده
4
استاد دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
دانشجوی دکترای بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی تهران
دانشیار گروه فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
فرآیندهای انعقاد و لختهسازی از مهمترین فرآیندها در تصفیهخانههای آب میباشند. در ایران برای فرآیند انعقاد از نمکهای فلزی سولفات آلومینیم و کلرید فریک استفاده میگردد. در طی سالهای اخیر از ماده منعقد کننده پلیآلومینیم کلراید در تصفیهخانة آب بابا شیخعلی استفاده میگردد. استفاده از منعقد کنندههای سنتزی از لحاظ جنبههای بهداشتی و هزینههای اقتصادی در کشورهای در حال توسعه مقرون به صرفه نمیباشد. هدف از این مطالعه مقایسه کارآیی دو منعقدکننده پلی آلومینیم کلراید و عصاره دانه مورینگا اولیفرا به عنوان مهمترین منعقد کننده طبیعی شناخته شده، میباشد. مورینگا اولیفرا در مناطق جنوبی کشور ایران به گز روغنی معروف است. یک گونه از این درخت به نام مورینگا پرجنریا (خار عروس) بومی کشور ایران است. این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی بر روی آب مقطر حاوی کدورت مصنوعی کائولین انجام گردید. آزمایشها در چهار محدوده کدورت 10، 50، 500، و NTU 1000 و چهار محدوده pH، 5 ، 6 ، 7 و 8 با استفاده از دستگاه جار انجام گردید. عصاره دانه مورینگا اولیفرا در غلظت بهینه 30-10 میلیگرم بر لیتر و pH بهینه برابر با 8-6 به ترتیب قادر به حذف 55، 89، 97 و 98 درصد کدورتهای فوق میباشد. پلی آلومینیم کلراید در غلظت بهینه30-20 میلیگرم بر لیتر و pH بهینه برابر با 8 قادر به حذف 89 ، 95 ، 98 و 99 درصد از کدورتهای فوق میباشد. عصاره دانه مورینگا اولیفرا تأثیر اندکی بر pH دارد و در حذف کدورتهای بالا نسبت به کدورتهای پایین کارآیی بیشتری دارد. کارآیی پلی آلومینیم با کاهشpH کاهش مییابد.
Coagulation and flocculation are essential processes in water treatment plants. Metal salts such as aluminum sulphate and ferric chloride are commonly used in the coagulation process in Iran. Poly-aluminum chloride (PAC) has been used recently in Baba-Sheykhali Water Treatment Plant in Isfahan. Synthetic coagulants have health problems associated with them and are additionally uneconomical for use in developing countries. In this study, PAC and Moringa oleifera seed extract were compared for their efficiency as coagulants. Moringa oleifera, locally called “oil gaz” in Iran, grows in southern parts of Iran. One variety of this tree, Moringa progeria, is indigenous to Iran. For the purposes of this study, lab experiments were performed using distilled water containing synthetic caoline. Four turbidity levels of 10, 50, 500, and1000 (NTU) and four pH levels of 5, 6, 7, and 8 were used for the jar test. It was found that oleifera seed extract was capable of removing 98, 97, 89, and 55% of the turbidity in the four experiments at optimum concentration levels of 10-30 (mg/l) for all four pH levels of 6 to 8, respectively. PAC, in contrast, removed 99, 98, 95, and 89% of the turbidity at optimum concentrations of 20-30 (mg/l) for a pH level of 8. The results indicate that Moringa oleifera seed extract has little effect on pH level and enjoys higher removal efficiency for higher turbidity levels. Reducing pH level decreased PAC turbidity removal efficiency.
https://www.wwjournal.ir/article_1814_9879675a03dff7b09619061010f09ae2.pdf
کدورت
مورینگا اولیفرا
پلی آلومینیم کلراید
انعقاد
لختهسازی
Turbidity
Moringa oleifera
PAC
Coagulation
flocculation
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
34
42
1815
Research Paper
بررسی حذف مواد رنگی آلی از فاضلابهای صنعتی با استفاده از سه روش UV/H2O2 ,UV/H2O2/Fe(II), UV/H2O2 /Fe(III)
Removal of Organic Dyes from Industrial Wastewaters Using UV/H2O2, UV/H2O2/Fe (II), UV/H2O2/Fe (III) Processes
نظامالدین دانشور
nezam_daneshvar@yahoo.com
1
علیرضا ختائی
ar_khataee@yahoo.com
2
محمد حسین رسولیفرد
3
میر سعید سید دراجی
4
استاد گروه شیمی کاربردی دانشگاه تبریز
دانشجوی دکترای شیمی کاربردی دانشگاه تبریز
دانشجوی دکترای شیمی کاربردی دانشگاه تبریز
دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی کاربردی دانشگاه تبریز
فرآیندهای UV/H2O2/Fe(II)UV/H2O2/Fe(III)و UV/H2O2 به علت دارا بودن سرعت بالا در حذف مواد آلاینده از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و میتوان از آنها در تصفیه پسابهای کارخانههای رنگرزی استفاده نمود. در این تحقیق رنگ آلی ردآمین B به عنوان ماده رنگزای آلی نمونه انتخاب شده است. بیشترین استفاده از ردآمین B در تهیه لاکها، رنگرزی چرم و کاغذ میباشد. نتایج نشان داد که این ماده رنگزا در حضور آب اکسیژنه و تابش نور ماوراء بنفشUV-C)) حاصل از لامپ جیوه (30 وات) و همچنین فرآیند فتوفنتون قابل تجزیه میباشد. حذف ردآمین B در غیاب آب اکسیژنه و در اثر عمل فتولیز مستقیم کم بوده و در غیاب تابش نورUV بسیار ناچیز میباشد. در فرآیند UV/H2O2 عوامل مختلفی از جمله زمان تابش اشعه UV، مقدار H2O2 و غلظت اولیه رنگ، مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی سینتیکی فرآیند UV/H2O2 نشان داد که نمودار نیمه لگاریتمی غلظت بر حسب زمان در این فرآیند تقریباً خطی میباشد که دلالت بر سینتیک درجه اول واکنش دارد. همچنین نتایج آزمایشها نشان داد که فرآیندهایUV/H2O2/Fe(III) و UV/H2O2/Fe(II) در حذف آلاینده از قابلیت بالاتری نسبت به فرآیند UV/H2O2 برخوردار میباشند. به طوری که محلولی از ردآمین B با غلظت ppm20 در حضور mM18 پراکسید هیدروژن و تابش نور UV در مدت زمان 15 دقیقه به صورت کامل رنگزدایی گردید. نتایج آزمایشها نشان داد که با افزایش mM1/0، Fe(II) یا Fe(III) به محلول حاوی ppm20 ماده رنگی وmM 5، H2O2 تحت تابش نور UVمدت زمان حذف به 10 دقیقه کاهش مییابد.
UV/H2O2, UV/H2O2/Fe (II) and UV/H2O2/Fe (III) processes are very effective in removing pollutants from wastewater and can be used for treatment of dyestuff units wastewaters. In this study, Rhodamine B was used as a typical organic dye. Rhodamine B has found wide applications in wax, leather, and paper industries. The results from this study showed that this dye was degradable in the presence of hydrogen peroxide under UV-C irradiation (30W mercury light) and Photo-Fenton process. The dye was resistant to UV irradiation. In the absence of UV irradiation, the decolorization efficiency was very negligible in the presence of hydrogen. The effects of different system variables such as initial dye concentration, duration of UV irradiation, and initial hydrogen peroxide concentration were investigated in the UV/H2O2 process. Investigation of the kinetics of the UV/H2O2 process showed that the semi-log plot of the dye concentration versus time was linear, suggesting a first order reaction. It was found that Rhodamine B decolorization efficiencies in the UV/H2O2/Fe (II) and UV/H2O2/Fe (III) processes were higher than that in the UV/H2O2 process. Furthermore, a solution containing 20 ppm of Rhodamine B was decolorized in the presence 18 mM of H2O2 under UV irradiation for 15 minutes. It was also found that addition of 0.1 mM Fe(II) or Fe(III) to the solution containing 20 ppm of the dye and 5 mM H2O2 under UV light illumination decreased removal time to 10 min.
https://www.wwjournal.ir/article_1815_c2f4dd69797b019526bc6c6ae7b2c23d.pdf
فرآیندهای اکسایش پیشرفته
فرآیند فتوفنتون
آب اکسیژنه
آبهای آلوده
Advanced oxidation processes
Photo-Fenton Process
Hydrogen peroxide
Contaminated Water
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
43
52
1816
Research Paper
تأثیر بازدارندگی فنل در حذف آمونیاک با فرآیند نیتریفیکاسیون از پساب آلوده به فنل و آمونیاک بالای بخش ککسازی کارخانه ذوب آهن اصفهان
Inhibitory Effect of Phenol on Ammonia Removal by Nitrification of High Ammonia and Phenol Contaminated Coke Wastewater from Isfahan Steel Company (ISCO)
حسین قنواتی
ghanavati@yahoo.com
1
گیتی امتیازی
emtiazi@sci.ui.ac.ir
2
کارشناس ارشد میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان
استاد بخش میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان
در این تحقیق از فرآیند نیتریفیکاسیون و باکتریهای اتوتروف غنی شده به منظور حذف آمونیاک از پسابهای صنعتی آلوده به فنل استفاده گردید. این بررسی بر روی پساب ورودی و خروجی بخش ککسازی کارخانه ذوب آهن اصفهان صورت گرفت. پساب ورودی حاوی 600 میلیگرم بر لیتر آمونیاک و2530 میلیگرم بر لیتر فنل و پساب خروجی حاوی 600 میلیگرم بر لیتر آمونیاک و 550 میلیگرم بر لیتر فنل بود. از محیطهای مصنوعی نیز به منظور مقایسه میزان حذف آمونیاک در محیط مصنوعی با پساب استفاده شد. در محیطهای مصنوعی با درصد آمونیاک مشابه پساب و فاقد فنل، حذف در مدت 8 روز صورت پذیرفت. حذف آمونیاک از پساب خروجی به علت کاهش فنل نسبت به پساب ورودی کارآیی بالاتری داشت. در کل بهترین نتیجه مربوط به تیمار پساب خروجی به همراه اتوتروفهای نیتریفیکاتور و با اثردهی کربنات سدیم بود که حذف کامل آمونیاک در مدت زمان 14 روز انجام شد. از روش MPN نیز به منظور مقایسه تعداد باکتریهای اکسید کننده آمونیاک استفاده گردید و کشت غنی شده با حضور 103*4/6 سلول در هر میلی لیتر بیشترین تعداد باکتری را شامل بود. نتایج حاصله، نشان دهنده اثر بازدارندگی فنل در فرآیند نیتریفیکاسیون است و روشهای به کار گرفته شده راهکار بسیار مناسبی برای حذف آمونیاک از پسابهای آلوده به درصدهای بالای فنل میباشد.
In this study, the nitrification process using enriched ammonia oxidizing bacteria was used for ammonium removal from coke wastewater of Isfahan Steel Company (ISCO). Influent and effluent samples containing ~600 mg l-1 ammonium and 2530-550 mg l-1 phenol were collected. For comparative assessment, ammonia removal was performed on artificial media in which removal of ammonium took a shorter time (8 days) than in the real wastewater. Ammonium removal efficiency from the effluent was higher than that from the influent due to the reduced phenol content in the former. The best result occurred in the treatment composed of effluent, enriched nitrifiers, and bicarbonate for which a record ammonium removal of 14 days was observed. MPN method was used to count and compare colonies of nitrifying bacteria in the samples. The enriched nitrifier sample containing 4.6×103 cell ml-1 was the best. The results show that phenol has inhibitory effects on nitrification. Carbonate ions and enriched nitrifying bacteria have positive effects on ammonium removal in all samples.
https://www.wwjournal.ir/article_1816_093bcf6fbdc5962d89d58d49acddd767.pdf
نیتریفیکاسیون
باکتریهای اکسید کننده آمونیاک
حذف آمونیاک
تأثیر بازدارندگی فنل
پساب کک سازی
Nitrification
Ammonia Oxidizing Bacteria
Ammonium Removal
Inhibitory Effect of Phenol
Coke Wastewater
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
53
59
1817
Research Paper
تعیین سازگاری نسبت به فلزات سنگین در باکتریهای مقاوم جدا شده از پساب صنعتی
Adaptability of Bacterial Isolates to Heavy Metals in Industrial Wastewater
آرزو طهمورثپور
atahmoures@khuisf.ac.ir
1
روحا کسری کرمانشاهی
rkasra@yahoo.com
2
دانشجوی دوره دکترا-عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان
استاد گروه میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان
در این تحقیق، باکتریهای مقاوم به فلزات سنگین از چند نمونه پساب صنعتی, جدا سازی گردید و سازگاری آنها نسبت به غلظتهای بالاتر از MIC (حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد) تعیین شد تا با بررسیهای لازم بتوان در آینده از این باکتریها برای تصفیه بیولوژیکی استفاده نمود. به همین منظور دو نوع پساب انتخاب شده و میزان فلزات سنگین آنها, درصد باکتریهای مقاوم به فلزات و سازگاری باکتریهای جدا شده از هر فلز از طریق رشد بر غلظتهای بالاتر از MIC همان فلز در مدت طولانی انکوباسیون، تعیین گردید. بر اساس نتایج حاصله از بین باکتریهای جداسازی شده بالاترین درصد مقاومت در بین باکتریهای مقاوم به روی و پایینترین درصد مقاومت مربوط به باکتریهای مقاوم به فلز مس میباشد. از نظر سازگاری نیز بالاترین درصد سازگاری در بین باکتریهای مقاوم به روی در غلظتهای 16 و 24 میلیمول بر لیتر (80 درصد) و پس از آن به ترتیب مس در غلظت 4 میلیمول بر لیتر (40 درصد), کادمیوم در غلظتهای 12 و 16 میلی مول بر لیتر (30 درصد) و سرب (صفر درصد) میباشد. در مقایسه با تحقیقات گذشته باکتریهای مقاوم جداسازی شده در این تحقیق از مقاومت بسیار بالا و همچنین از قدرت سازگاری بالاتری برخوردار هستند.
In this research, heavy metal resistant microorganisms were isolated from several industrial wastewater samples in order to determine their adaptability to metal concentrations higher than MIC. Investigation of these isolates may be used in future wastewater biological treatment processes. For this purpose, two industrial wastewaters were selected and their heavy metal contents, percentage of resistant bacteria, and adaptability of bacteria isolated from each metal to concentrations higher than MIC were determined through cultures on the same metal in each case over long periods of incubation. Our findings indicated that the highest resistance belonged to the Zinc-resistant microorganisms while the lowest belonged to cupper-resistant ones. Also, the zinc-resistant bacteria showed the highest adaptability at zinc concentrations of 16 and 24 mM/L (80%) followed by cupper-resistant bacteria at metal concentrations of 4 mM/L (40%), Cd-resistant bacteria at 12 and 16 mM/L (30%), and finally Pb-resistant ones (around 0%). Compared to results from previous studies, the resistant isolates in the present study showed higher resistance and adaptability.
https://www.wwjournal.ir/article_1817_a5168641884591c035da859a58df5399.pdf
سازگاری
مقاومت میکروبی به فلز سنگین
پساب صنعتی
باکتری
Adaptability
Heavy Metal Resistant Bacteria
Industrial Wastewater
Bacteria
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
60
68
1818
Research Paper
روش نوین اکسیداسیون پیشرفته با استفاده از باریکه الکترونهای پر انرژی برای گندزدایی آب و پساب
Advanced Oxidation Treatment of Drinking Water and Wastewater Using High-energy Electron Beam Irradiation
عباس بهجت
abehjat@yazduni.ac.ir
1
سید علی رضا مذهب
2
محمد باقر خلیلی
3
بهرام وخشور
4
حسن زارعشاهی
5
محمود فلاحزاده
6
دانشیار دانشکده فیزیک، دانشگاه یزد
مربی گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد
دانشیار دانشکده پزشکی، دانشگاه شهید صدوقی یزد
کارشناس میکروبیولوژی، سازمان انرژی اتمی یزد
کارشناس دْزیمتری، سازمان انرژی اتمی یزد
کارشناس کنترل کیفیت، شرکت آب و فاضلاب شهرستان یزد
در این بررسی، استفاده از باریکه الکترونی به عنوان یک روش اکسیداسیون قوی به منظور ضدعفونی کردن آب چاه و پساب معرفی شده است. نمونهبرداریها به پیشنهاد شرکت آب و فاضلاب استان یزد از چند حلقه چاه در مناطق سنگلاخی یزد و همچنین از ورودی و خروجی تصفیهخانه شهر یزد (برکه تثبیت) انجام گرفت. نمونههای فوق تحت تابش پرتوهای الکترونی با انرژی 10 مگا الکترون ولت با دُزهایی در محدوده 0/5 تا 5 کیلوگری قرار گرفتند. نمونهها قبل و بعد از پرتودهی در آزمایشگاه میکروبیولوژی مرکز تحقیقات و کاربرد پرتو فرآیند سازمان انرژی اتمی ایران (مرکز یزد) پس از کشتهای میکروبی مورد آزمونهایی از قبیل شمارش باکتریهای مزوفیل هوازی، کلیفرمها و اشرشیاکلی با روش MPN قرار گرفتند. بعد از پرتو دهی با باریکه الکترونی و کشت و شمارش مجدد، میزان مقاومت میکروبی نمونهها بر حسب میزان دُز تابشی دریافت شده در مقایسه با نمونههای پرتو داده نشده (شاهد)، به دست آمد. میزان چند نمونه باکتری دیگر نیز از جمله شیگلا و سالمونلا قبل و بعد از پرتودهی نمونهها، با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده از پرتودهی نمونههای آب و پساب توسط پرتوهای الکترونی در ناحیه دُزهای اشاره شده در فوق نشان داد که 90 درصد اکثر آلودگیهای میکروبی با دریافت دُز تابشی کمتر از 5 کیلوگری از بین میروند. لذا استفاده از باریکه الکترونی را میتوان در زمره یکی از روشهای مؤثر در ضد عفونی کردن پساب قلمداد نمود.
Application of electron beam as a strong oxidation method for disinfection of drinking water and wastewater has been investigated. Drinking water samples were prepared from wells in rock zones in Yazd Province. Wastewater samples were collected from Yazd Wastewater Treatment Plant. Samples were irradiated by 10 MeV electron beam accelerator at Yazd Radiation Processing Center. The irradiation dose range varied from 0.5-5 kGy. Biological parameters and microbial agents such as aerobic mesophiles and coliforms including E. coli count before and after irradiation versus irradiation dose were obtained using MPN method. The data obtained from irradiated water and wastewater were compared with un-irradiated (control) samples. The results showed a removal of 90% of all microorganisms at irradiation doses below 5 kGy, suggesting electron beam irradiation as an effective method for disinfection of wastewater.
https://www.wwjournal.ir/article_1818_e1041f09c88bf9f71119ab18ebb13e10.pdf
آب
پساب
پرتوهای الکترونی
آلودگیهای میکروبی
اکسیداسیون پیشرفته
Drinking Water
Wastewater
Electron beam
Microbial Contamination
Advanced oxidation
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
69
76
1819
Research Paper
بررسی توانایی صدف دریسنیده پلی مورفا در کاهش غیر مستقیم غلظت نیترات و فسفات فاضلاب شهری
Study of Capability of Zebra Mussel (Dreissena polymorpha) in Nitrate and Phosphate Indirect Removal from Urban Wastewater
لیلی غلام حسینی
gholamhosseini2006@yahoo.com
1
آرش جوانشیر
arashjavanshir@hotmail.com
2
امیر حسام حسنی
ahhassani@srbiau.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم محیط زیست، دانشکده محیط زیست و انرژی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
استادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
استادیار دانشکده محیط زیست و انرژی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
صدف زبرا ماسل از خانواده دریسنیده و گونه پلی مورفا به دلیل تراکم بالای جمعیتی، قادر است حجم بالایی از آب را فیلتر نماید. در این تحقیق میزان کاهش غلظت نیترات و فسفات توسط سه توده صدف (20 ، 40 و 60 گرم) تحت آزمایشهای فیلتراسیون (از طریق کشت توأم فیتوپلانکتون کلرلا و سندسموس) و جذب غیرمستقیم نیترات و فسفات در سیستم باز و بسته قرار گرفت و این آزمایشها 3 تا10 بار، تکرار گردید. در سیستم باز و بسته، بین وزن تودههای صدف و میزان فیلتراسیون نیترات و فسفات همبستگی مثبت دیده شد (0.99=R2) و بین غلظت نیترات و فسفات در ورودی فاضلاب و میزان فیلتراسیون نیترات و فسفات، همبستگی منفی مشاهده گردید 0.97)=R2). با افزایش وزن تودههای صدف، در سیستم باز به طور متوسط میزان جذب نیترات 0/08 تا 0/2 میلیگرم بر لیتر و میزان جذب فسفات 0/02 تا 0/04 میلیگرم بر لیتر به ازای وزن خشک توده صدف میباشد و در سیستم بسته میزان جذب نیترات 0/03 تا 0/11 میلیگرم بر لیتر و میزان جذب فسفات 0/01 تا 0/02 میلیگرم بر لیتر به ازای وزن خشک توده صدف میباشد. بنابراین کارآیی این صدفها در کاهش غلظت نیترات و فسفات به ویژه در خصوص فسفات، پایین میباشد و برای تصفیه فاضلاب شهری مناسب نمیباشند.
Zebra mussel (Dreissenidae polymorpha) is capable of filtering great volumes of water due to its high population density. In this study, Nitrate and Phosphate removal capability of 3 shell masses (20, 40, and 60 gr) in urban wastewater was investigated based on filtering rate measurements (using simultaneous phytoplankton, chlorella, and Scenedesmus cultures) and indirect absorption of nitrate and phosphate in open and closed systems with 3 to 10 replications. Open and closed systems showed a positive correlation between shell weights and Nitrate and Phosphate filtration rates (R2 =0.99) but a negative correlation between influent Nitrate and Phosphate concentrations and their filtration rates (R2=0.97). Increasing of shell weights in the open system resulted in absorption rates of 0.08-0.2mg.l-1 of the shell dry weight for Nitrate and 0.02-0.04 mg.l-1 for Phosphate. In the closed system, these rates were 0.03-0.11 mg.l-1 of the shell dry weight for Nitrate absorption and 0.01-0.02 mg.l-1 for Phosphate. These results show that shell masses have a low nitrate and phosphate removal efficiency, especially in the case of phosphate, and they can not be, therefore, recommended for urban wastewater treatment.
https://www.wwjournal.ir/article_1819_b2036e56c1851589d4d34a7deb101810.pdf
فاضلاب شهری
حذف نیترات
حذف فسفات
دریسنیده پلی مورفا
Urban Wastewater
Nitrate removal
Phosphate removal
Dreissena polymorpha
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2007-03-01
18
1
77
85
1820
Technical Note
امکانپذیری راه اندازی راکتور بافلدار بیهوازی (ABR) در تصفیه فاضلاب صنعت نشاستهسازی
Feasibility of an Anaerobic Baffled Reactor (ABR) In Treating Starch Industry Wastewater
علی اسدی
assadi57@yahoo.com
1
حسین موحدیان
movahedian@hlth.mui.ac.ir
2
عبدالرحیم پرورش
3
عضو هیئت علمی گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زنجان
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
راکتور بافلدار بیهوازی (ABR) فرآیندی شامل اتاقکهای مجزای بافلدار است که برای راهبری نیازی به تشکیل گرانول ندارد، از اینرو، دوره راهاندازی آن کوتاه است. در این تحقیق امکانپذیری کاربرد فرآیندABR برای تصفیه فاضلاب صنعت نشاستهسازی با آرد گندم مورد بررسی قرار گرفت. فاضلاب نشاستهسازی بعد از حذف مواد معلق توسط تهنشینی ثقلی ساده به عنوان ورودی استفاده شد. راهاندازی راکتور (حجم 13/5 لیتر و پنج اتاقک) با رقیقسازی COD ورودی تا 4500 میلیگرم بر لیتر در مدت زمان 9 هفته با استفاده از لجن بذردهی حاصل از هاضم بیهوازی تصفیهخانه فاضلاب انجام شد. راکتور در زمان ماند هیدرولیکی (HRT) برابر با 72 ساعت در °C35 و بارگذاری آلی اولیه kgCOD/m3.d 1/2 ، موفق به حذف COD تا حدود 61 درصد شد. بهترین عملکرد راکتور در بارگذاری آلی kgCOD/m3.d 2/5 و در زمان ماند هیدرولیکی 2/45 روز با 67 درصد تبدیل COD کسب گردید. مزیت اصلی کاربرد ABR ناشی از ساختار اتاقکبندی شده آن میباشد. اتاقک اول ABR ممکن است به عنوان یک منطقه بافری در برابر مواد سمی و بازدارنده عمل کند و بنابراین اجازه میدهد بقیه اتاقکها با مواد به نسبت بیضرر, یکنواخت شده و ورودی اسیدیتر بارگذاری شود. به عبارت دیگر, اتاقکهای بعدی برای حمایت جمعیتهای فعال باکتریهای حساس متانساز مناسبتر خواهد بود.
The anaerobic baffled reactor (ABR) includes a mixed anaerobic culture separated into compartments and a novel process with a series of vertical baffles at each compartment. It dose not require granulation for its operation, resulting in shorter start-up time. In this study, the feasibility of the ABR process was investigated for the treatment of wheat flour starch wastewater. Simple gravity settling was used to remove suspended solids from the starch wastewater and used as feed. Start-up of a reactor (13.5L with five compartments) using a diluted feed of approximately 4500 mg/L chemical oxygen demand (COD) was accomplished in about 9 weeks using seed sludge from the anaerobic digester of a municipal wastewater treatment plant. The reactor with a hydraulic retention time (HRT) of 72 h at 35°C and an initial organic loading rate (OLR) of 1.2 kgCOD/m3.d showed a removal efficiency of 61% COD. The best reactor performance was observed with an organic loading rate of 2.5 kgCOD/m3.d (or hydraulic retention time of 2.45 d) when a COD conversion of 67% was achieved. The main advantage of using an ABR comes from its compartmentalized structure. The first compartment of an ABR may act as a buffer zone to all toxic and inhibitory materials in the feed and, thus, allows the later compartments to be loaded with a relatively harmless, more uniform, and mostly acidified influent. In this respect, the later compartments would be more likely to support active populations of the relatively sensitive methanogenic bacteria.
https://www.wwjournal.ir/article_1820_e65d0abf1a953596837d5c643bc1f837.pdf
راکتور بافلدار بی هوازی (ABR)
فاضلاب نشاسته سازی
حذف COD
بار گذاری آلی
Anaerobic Baffled Reactor (ABR)
Starch Wastewater
COD removal
Organic Loading