per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
2
15
1931
Research Paper
تعیین عوامل مؤثر بر نرخ شکست لولهها در شبکههای توزیع آب با استفاده از تلفیق شبکههای عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک
Determination of Effective Parameters in Pipe Failure Rate in Water Distribution System Using the Combination of Artificial Neural Networks and Genetic Algorithm
جابر سلطانی
Jsoltani45@gmail.com
1
محمود محمدرضاپور طبری
2
استادیار، گروه مهندسی آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران
استادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهرکرد
در سامانههای توزیع آب حوادث ایجاد شده در لولهها از اهمیت بالایی برخوردار است. در شکست لولهها عوامل متعددی همچون سن، قطر، جنس، شرایط اجرا و نصب، شرایط بهرهبرداری و غیره دخیل بوده و بررسیها نشان دهنده عدم جامعیت روابط ارائه شده در پیشبینی نرخ شکست لولهها است. در این تحقیق، ساختاری با استفاده از ترکیب مدلهای نوین بهینهسازی و شبیهسازی تدوین گردید. در این ساختار برای شبیهسازی نرخ شکست لولهها از شبکههای عصبی مصنوعی استفاده شد. با توجه به عدم توانایی شبکههای عصبی در مشخص نمودن تأثیر هر متغیر مستقل بر متغیر وابسته، در این تحقیق برای تعیین پارامترهای ورودی مؤثر در نرخ شکست و همچنین مناسبترین پارامترهای مرتبط با ساختار شبکه عصبی مصنوعی، از الگوریتم بهینهسازی ژنتیک با هدف ارائه ساختاری با کمترین میزان خطای شبیهسازی، استفاده گردید. متغیرهای تصمیم در این الگوریتم مشخصات شبکه عصبی و پارامترهای مؤثر بر نرخ شکست هستند. با اجرای ساختار پیشنهادی، علاوه بر پارامترهای مؤثر در شکست لوله، بهترین ساختار شبکه عصبی تعیین گردید. با استفاده از نتایج این تحقیق میتوان مناسبترین رابطه نرخ شکست لولهها را با توجه به پارامترهای تأثیرگذار بر آن استخراج نمود. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که روش ترکیبی پیشنهادی قادر است پارامترهای بهینه و مؤثر در نرخ شکست لولهها را از میان عوامل متعدد مؤثر در شکست، استخراج کند و باعث ارتقای قابلیت و قدرت تعمیم شبکه عصبی گردد که این امر نشان دهنده کارایی بالای روش پیشنهادی در شبیهسازی روابط غیرخطی و پیچیده است.
In water supply systems, the accidents occurring in pipes are of the utmost importance and sensitivity. Failure of the pipes is not necessary with the end of their life and different factors namely age, diameter, material, stability and corrosion of soil and water, execution, installation and operational conditions such as hydraulic pressure are effective on it. At the same time studies show non comprehensiveness of presented relations in prediction of pipes failure rate. In this research, with regards to the available software and hardware, a structure was developed using combination of new optimization and simulation models. In this structure, theartificial neural networks were used for simulation of the pipes failure rate. Considering the point that neural networks are always consider as a black box and unable to provide the effect of each independent variable on the dependent variable, on the other hand, they are prone to incorrect training. Therefore, in this study to determine the input parameters affecting failure rate and the most appropriate structure of artificial neural network (as well as bios vectors, layers adjusting weights and the number of neurons), Genetic algorithm has been used with the aim of presentation of a structure which has the minimum error rate of simulation.In this algorithm, decision variables and properties of neural networks are the parameters affecting the failure rate. By running the developed optimization model, in addition to the effective parameters on pipe failure, the best neural network structure for simulation pipe failure rate can be determined. The advantage of the proposed method is full coordination between the input parameters and network structure in prediction of the pipes failure rate. The results of this study can be used to find the most appropriate relationship failure rate pipes with regards to the effective parameters and take necessary actions for decision making lead to resolve problems due to it. The results of this research indicating that the proposed combination method is able to extract the optimal and effective parameters on the pipes failure rate amongst the factors affecting failure rate, and also have been caused improve power capabilities and expansion of neural network structure that indicate high efficiency of the proposed method in simulation of nonlinear and complex relations.
https://www.wwjournal.ir/article_1931_ea59a3e4549f6b0102e61b2df5abe367.pdf
شبکه عصبی مصنوعی
الگوریتم ژنتیک
نرخ شکست لولهها
سامانه آبرسانی
Artificial Neural Networks
Genetic algorithm
Pipes Failure Rate
Water Distribution Systems
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
16
27
1933
Research Paper
آسیبپذیری آبهای زیرزمینی از آفتکشها و رتبهبندی و دستهبندی آنها(مطالعه موردی)
Groundwater Vulnerability Assessment to Pesticides and Their Ranking and Clustering
احمد ابریشمچی
ahmad.abrishamchi@gmail.com
1
حمید طاهری شهر آئینی
hamid.taheri@modares.ac.ir
2
مسعود تجریشی
tajrishy@sharif.edu
3
استاد، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
استادیار، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
در این تحقیق، ابتدا ضمن توصیف روشهای مختلف ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی از آفتکشها و عدم قطعیت آنها، آسیبپذیری آبهای زیرزمینی دشت کشاورزی زیر پوشش شبکه آبیاری و زهکشی سد پاشاکلا (البرز) در استان مازندران از 7 آفتکش مختلف در شرایط متعارف مشخصات آفتکشها (t1/2 , Koc) بهروش شاخصهای پتانسیل حرکت ارزیابی شد و پهنهبندی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی این دشت با استفاده از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. سپس با توجه به عدم قطعیت مشخصات آفتکشها و کمبودهای اطلاعاتی برای استفاده از روشهای رایج تحلیل عدم قطعیت، شاخصهای پتانسیل حرکت آفتکشها در سناریوهای بدترین و بهترین شرایط از مشخصات آفتکشها محاسبه شد که بهترتیب "آسیبپذیری در بدترین شرایط" و "آسیبپذیری در بهترین شرایط" نامگذاری شدند. سپس بهکمک این شاخصهای پتانسیل حرکت، پهنهبندی آسیبپذیری مجدداً انجام شد و با نقشههای پهنهبندی اولیه با شرایط متعارف مقایسه گردید. در ادامه با توجه به مقدار منطقهای شاخصهای مختلف حرکت آفتکشها که برای سناریوهای مختلف محاسبه شدهاند، رتبهبندی آفتکشها بهروش "برنامهریزی مرکب" انجام شد و در نهایت با تلفیق نتایج بخشهای قبلی، آفتکشها به سه گروه مناسب، متوسط و نامناسب دستهبندی شدند. نتایج دستهبندیها نشان داد که از بین آفتکشهای مطالعه شده، 2,4 D Acid، Dimethoate و Fenvalerate برای منطقه مطالعاتی مناسب و Metsulfuron و Triclopyr نامناسب هستند و دیگر آفتکشهای مطالعه شده حالت بینابینی دارند.
In this study, the different methods for groundwater vulnerability assessment to pesticides contamination and their uncertainties were introduced. Then, the groundwater vulnerability of agricultural regions of Pasha-Kolaa dam (Mazandaran province) to 7 pesticides has been assessed by the mobility potential indices in the typical conditions of pesticide properties (t1/2 and KOC) and the zonation maps of groundwater vulnerability in this region have been generated in the GIS environment. According to the uncertainty of the pesticide properties and the lack of necessary data for uncertainty analysis in the region of study, the mobility potential indices in different scenarios of pesticide properties (worst and best conditions of pesticide properties) (t1/2 and KOC) have been calculated, mapped and zoned. The zonation maps in three scenarios (best, typical and worst conditions of pesticide properties) were compared. Next, according to the regional values of mobility potential indices, generated for different scenarios, the pesticides are ranked using the composite programming method. Finally, the pesticides are clustered to three groups (suitable, transitional and unsuitable) by the combination of the results of previous sections. The clustering results showed that among of studied pesticides, 2,4 D Acid, Dimethoate and Fenvalerate are suitable ,and Metsulfuron and Triclopyr are unsuitable pesticides for region of study. The other pesticides showed transitional condition.
https://www.wwjournal.ir/article_1933_dc6c9ae7bc1f5b0953a5a1fa35f8c529.pdf
آسیبپذیری آبهای زیرزمینی
عدم قطعیت پارامترها
آفتکشها
سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)
شاخصهای حرکت آفتکشها
برنامه ریزی مرکب
استان مازندران
رتبه بندی آفتکشها
Groundwater vulnerability
Uncertainty of Parameters
Pesticides
Geographic information systems
Pesticide Mobility Indices
Composite Programming
Mazandaran Province
Pesticide Ranking
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
28
39
1934
Research Paper
توسعه یک مدل ریاضی بدون شرط بهمنظور طراحی شبکههای جمعآوری فاضلاب
Development of an Unconditional Mathematical Model to Design Sewer Networks
علی حقیقی
a.haghighi@scu.ac.ir
1
استادیار، گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
طراحی شبکههای جمعآوری فاضلاب شامل قیود و ضوابط فنی گستردهای میشود. این مهم، ارائه آلترناتیوهای امکانپذیر را برای طراح بسیار دشوار و زمانبر میسازد. از سوی دیگر بهمنظور ارائه یک طرح اقتصادی و یا بهتعبیری بهینهسازی شبکه مورد مطالعه، روش اعمال قیود بسیار حائز اهمیت است و دامنه کاربرد روشهای بهینهسازی را در این خصوص محدود مینماید. در تحقیق حاضر یک مدل ریاضی توأم تحلیل هیدرولیکی و طراحی بهگونهای توسعه داده شده است که همه محدودیتها و ضوابط طراحی شبکههای جمعآوری فاضلاب بهطور خودکار در آن تأمین میشوند. در اینجا یک آلترناتیو نرمال طراحی بهصورت برداری دلخواه و بدون شرط از مقادیر بین صفر و یک تعریف میگردد. این بردار نماینده قطر و شیب لولهها و موقعیت ایستگاههای پمپاژ در سیستم است. سپس مقادیر نرمال با توجه به هیدرولیک جریان و قیود مسئله کدبرداری شده و آلترناتیو طراحی اصلی بازتولید میشود. با استفاده از این مدل هر آلترناتیو ورودی امکانپذیر است و لذا مسئله طراحی شبکه کاملاً بدون شرط قابل حل خواهد بود. در انتها کاربرد مدل پیشنهادی با تعریف و تحلیل یک شبکه نسبتاً بزرگ نشان داده شد. همچنین برای نمایش سهولت و قابلیت مدل در همراهی با روشهای بهینهسازی نیز از روش شبیهسازی ذوب فلزات بهمنظور ارائه طرح اقتصادی سیستم بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد که هزینه ساخت شبکه و سرعت همگرایی بهینهسازی با استفاده از مدل بدون شرط پیشنهادی بهطور قابل ملاحظهای بهبود مییابد.
Design of sewer networks involves many constraints and technical criteria. These issues make the problem complicated and the feasible alternatives difficult to achieve. Besides, the methods of handling these constraints play a major role in optimization approaches for the least cost design. In this work an integrated analysis-design model is developed thereby all constraints are automatically satisfied during designing. A normal design alternative is defined herein which is a vector of values between zero and one. This vector represents the sewers diameters, slopes and pump station locations. The normal alternative is then decoded to real design parameters based on the hydraulics rules and the problem constraints. Using the proposed model every normal alternative is feasible and consequently the input design parameters are totally unconditional. At the end the abilities of the model is shown introducing and solving a relatively large sewer network. Furthermore, to demonstrate the capability and easiness of integrating the model with optimization tools, a Simulated Annealing (SA) algorithm is also applied to obtain the least cost design of the example. The results show that the optimum design and the rate of optimization convergence are significantly improved using the proposed method.
https://www.wwjournal.ir/article_1934_b6d656605523712cd29ca65886a6cdea.pdf
شبکههای جمعآوری فاضلاب
مدل بدون شرط
آلترناتیو نرمال
بهینهسازی
Sewer Networks
Unconditional Model
Normal Alternative
optimization
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
40
47
1935
Research Paper
عملکرد سیستم تصفیه فاضلاب روستایی بهروش تالاب مصنوعی در حذف ازت و فسفر از فاضلاب (مطالعه موردی : روستای مراد تپه)
Investigation of Performance Wetland In Removal N and P In Wastewater Treatment (Case Study:Morad Tapeh)
حسین سالاری
Salari 306@yahoo.com
1
امیرحسام حسنی
2
مهدی برقعی
3
احمدرضا یزدانبخش
yazdanbakhsh@sbmu.ac.ir
4
حسین رضایی
h.rezaie@urmia.ac.ir
5
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
عضو هیئت علمی، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
استاد دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
دانشیار دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران
مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران
استفاده از تالاب مصنوعی یکی از روشهای شناخته شده تصفیه فاضلاب است که پساب خروجی آن میتواند بدون مشکل وارد محیط زیست شده و یا در کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق بهمنظور بررسی کارایی تالابهای مصنوعی در تصفیه فاضلاب روستایی از یک پایلوت تالاب مصنوعی با جریان زیرسطحی که پساب حاصل از سپتیک تانک موجود در منازل مسکونی را دریافت مینمود، استفاده شد. این تالاب مصنوعی در استان البرز، شهرستان کرج، روستای مراد تپه ساخته شد. پایلوت با ظرفیت 540 لیتر در شبانه روز با ورق گالوانیزه بهطول 20 متر، عمق 1 متر، و عرض 30 سانتیمتر در محل ساخته شد. ابتدا و انتهای آن بهطول 0/5 متر و عمق 0/5 متر از قلوه سنگ پر شده بود و ما بین این دو قسمت، ماسه سرند شده درشتی که تخلخل آن 0/39= α و حداکثر اندازه 10 درصد از دانههای آن2 میلیمتر با رسانندگی هیدرولیکی 1575 فوت مکعب برفوت مربع در روز (Ks) بود، ریخته شد و روی آن به ارتفاع 10 سانتیمتر خاک نباتی وجود داشت. این مطالعه از شهریور 1388 تا شهریور 1389 بهمدت یک سال بهطول انجامید.گیاه مورد استفاده در تالاب، نی معمولی با نام علمی فاراگمیتس استرالیس بود و پارامترهایBOD ،COD TSS،TN و TP بهصورت هفتگی و در طی مدت زمان مذکور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که BOD فاضلاب ورودی از 31±57 میلیگرم در لیتر به 4±8 میلیگرم در لیتر در پساب خروجی، با میانگین زدایش 15±79 درصد و COD فاضلاب ورودی از 47±97 میلیگرم در لیتر به 12±24 میلیگرم در لیتر در پساب خروجی، با میانگین زدایش16±70 درصد کاهش یافت. مجموع جامدات معلق فاضلاب ورودی از 47± 40 میلیگرم در لیتر به4±5 میلیگرم در لیتر در پساب خروجی، با میانگین زدایش 16±76 درصد تقلیل یافت. میزان ازت فاضلاب ورودی (TN) از 6±13 میلیگرم در لیتر به 3±4 میلیگرم در لیتر در پساب خروجی، با میانگین زدایش 26±59 درصد و میزان فسفر فاضلاب ورودی (TP) از 7/53 میلیگرم در لیتر به 86/0 میلیگرم در لیتر در پساب خروجی، با میانگین زدایش 86 درصد کاهش یافت.
Etland is one of the natural treatment methods used for municipal wastewater treatment, which could transfer the effluents to the ecosystem, safely or being used for agricultural purposes and etc. this study investigates a pilot in the form subsurface flow wetland efficiency in rural sewage result of septic tank. The constructed Wetlandwas built in Morad Tapeh Village, Karaj County, Alborz Province.The pilot project was executed from galvanized plates with the dimensions of (length 20 m - Depth 1m - width 30 cm). 0.5 m from each side of the Pilot Project was covered by rubble-stones to the depth of 0.5m and the interval was filled by screened sand, porosity degree (α=0.39), maximum 10% of them measuring 2mm, with the hydraulic conductivity Ks=1575 F3, covered by 10cm peat. The study took one year, from Sept. 2009 to Sept. 2010. The plant used in this constructed Wetland, was the common straw, scientifically named as Pharagmites Australis and role of the pilot constructed Wetland was considered refining pollution, using this type of plant. It was supposed that the said project decreases the items P, N and some other parameters including TSS, COD and BOD and brings them within limits of the ecological standards. Tests were carried out according to the method, showing following results:(1)BOD input & output averages is 57± 31 and 8 ± 4 mg/l respectively, while its average elimination percentage is %79 ±15.(2)COD input & output averages is 97 ± 47 and 24 ±12 mg/l respectively, while its average elimination percentage is %70 ±16.(3)TSS input & output averages is 40 ± 47 and 5 ± 4 mg/l respectively, while its average elimination percentage is %76 ±16.(4)TN input & output averages is 13 ± 6 and 4 ± 3 mg/l respectively, while its average elimination percentage is %59 ± 26.(5)TP input & output averages is 7 ±7 and 8 ± 9 mg/l respectively, while its average elimination percentage is %86 ± 12.
https://www.wwjournal.ir/article_1935_36026442e99b8ccbd02cf8dc1d192422.pdf
تصفیه طبیعی فاضلاب
تالاب مصنوعی
فاضلاب روستایی
Naturd Wastewater Treatment
Artificial Wetlands
Rural Wastewater
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
48
59
1936
Research Paper
پیشبینی خشکسالی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مدل ترکیبی شبکه عصبی- موجکی
Drought Forecasting Using Genetic Algorithm and Conjoined Model of Neural Network-Wavelet
یوسف حسنزاده
yhassanzadeh@tabrizu.ac.ir
1
امین عبدی کردانی
2
احمد فاخریفرد
3
استاد گروه مهندسی عمران- آب، دانشکده فنی مهندسی عمران، دانشگاه تبریز
دانشجوی دکترای مهندسی عمران- آب، دانشکده فنی مهندسی عمران، دانشگاه تبریز
دانشیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
خشکسالی بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی است که ممکن است در هر رژیم آب و هوایی اتفاق بیفتد. از آنجا که وقوع خشکسالی اجتناب ناپذیر است، بنابراین شناخت آن بهمنظور مدیریت بهینه منابع آب، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از مؤثرترین عوامل در تدوین طرحهای مقابله با خشکسالی و مدیریت آن، طراحی سیستمهای پیشبینی خشکسالی است که بتوان اثرات مخرب ناشی از آن را به حداقل رساند. به این منظور در این تحقیق برای پیشبینی خشکسالیهای آتی، از تلفیق الگوریتم ژنتیک و مدل ترکیبی شبکه عصبی-موجکی در تحلیل شاخص بارندگی استاندارد شده، استفاده گردید و در نهایت نشان داده شد که بهکارگیری روش تلفیقی مذکور در مقایسه با تلفیق الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی، نتایج مطلوبی را ارائه میدهد.
Drought is one of the important natural disasters that may happen in any climate conditions. Since drought is inevitable phenomenon, therefore familiar with that natural disaster is very important for reliable water management. Drought prediction system design is one of the efficient ways that it can minimize the drought damages. In this research for predicting the coming drought, genetic algorithm and conjoined model of neural network-wavelet is used for analyzing standardized precipitation index. The results show that genetic algorithm and conjoined model of neural network-wavelet is more satisfactory than genetic algorithm and neural network.
https://www.wwjournal.ir/article_1936_953f28d852e5ad9c18be740c3321bd77.pdf
پیشبینی خشکسالی
شاخص بارندگی استاندارد شده
الگوریتم ژنتیک
شبکه عصبی
موجک
Drought forecasting
Standardized precipitation index
Genetic algorithm
Neural Network
Wavelet
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
60
67
1937
Research Paper
تأثیر نانوذرات آهن صفر ظرفیتی بر حذف آرسنیک پنج ظرفیتی از آب آشامیدنی
Nanoparticle Zere-valent Iron Affect on As (V) Removal from Drinking Water
حامد کوهپایهزاده
hkesfahaani@gmail.com
1
علی ترابیان
atorabi@ut.ac.ir
2
غلامرضا نبی بیدهندی
3
نیما حبشی
4
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
استاد مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
استاد مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
آرسنیک یکی از سمّیترین آلایندههای موجود در آبهای زیرزمینی و سطحی است که سلامت انسان و سایر موجودات زنده را به خطر میاندازد. حذف آرسنیک توسط روشهای مختلفی انجام شده است. در این تحقیق میزان حذف آرسنیک و کاهش آن با استفاده از نانوذرات آهن صفر ظرفیتی تا حد استاندارد (0/01 میلیگرم در لیتر) از آب آشامیدنی بررسی گردید. آزمایشها بر اساس روش بچ در راکتور با حجم 100 میلی لیتر آب حاوی 1 میلیگرم در لیتر آرسنیک انجام گردید. برای اختلاط بهتر و توزیع کامل نانو ذره در آب، اختلاط در دستگاه اولتراسونیک انجام شد. سپس آرسنیک توسط کاغذ صافی واتمن 0/45 میکرومتر از آب جدا گردید. میزان آرسنیک باقیمانده در آب بهوسیله دستگاه ICP با دقت سنجش As>0.01 میلیگرم در لیتر اندازهگیری شد. در این پژوهش اثر متغیرهای زمان اختلاط، pH، میزان ماده نانو ذره، مقدار ماده آرسنیک و یونهای رقیب مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام آزمایشهای متعدد، توانایی حذف 100 درصد 1 میلیگرم آرسنیک توسط 0/05 گرم نانو ذره آهن در مدت زمان کوتاه 8 دقیقه مشخص گردید. در دامنه pH بین 5 تا 10 توانایی حذف بالای 98 درصد آرسنیک وجود دارد. استفاده از نانو ذرات آهن برای حذف آرسنیک از آب روش سریع و مؤثری است و عوامل و شرایط متفاوت بر روی میزان درصد حذف تأثیر چندانی ندارد.
Arsenic which is present in the underground and surface water is one of the most toxic elements threating human health and animals. Arsenic has been removed in different type of ways. In this study Arsenic removal from drinking water and its decreasing rates were investigated by NZVI (nanoparticle zerovalent iron) to standard limit (I.e. 0.01 mg/lit) . The tests were conducted on reactor containing 100 ml water containing 1mg/L. Arsenic by virtue of Batch method. The mixture was executed in mixing was done an Oultrasnic device in order to have better mixture and complete distribution of nanoparticles in water. Then the arsenic was removed from the water by VATMAN paper of 0.45 Hm. The remained arsenic in the water was measured by ICP device. In this article the influence of the parameters including mixture time , PH ,NZVI and arcenic doses were examined . Having perfomed many tests the results showed that 1 mg arsenic can be removed 100 percent by 0.05 g NZVI in 8 min. It is possible to remove by 98 percent arsenic in 5-10 PH range. Iron nanopaticle way is an effective and rapid way to remove arsenic from water and various conditions have not considerable effect on it.
https://www.wwjournal.ir/article_1937_52c68ebddec490e744e5569174c848f6.pdf
آرسنیک
نانو ذره آهن
آب
حذف
ARSENIC
Nanoparticle Zirovalent Iron (NZVI)
Water
Removal
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
68
77
1938
Research Paper
بررسی ساختار هزینه فرایند عرضه آب (مطالعه موردی شرکت آب و فاضلاب شیراز)
An Analysis of Cost Structure Process of Water Supply(The Case Study of Shiraz Water and Wastewater Company)
حسین مرزبان
1
لیلا کریمی
LKarimi57@yahoo.com
2
استادیار بخش اقتصاد، دانشگاه شیراز
دانشجوی دکترای علوم اقتصادی، دانشگاه شیراز
هدف اصلی این مقاله بررسی شاخصهای بازدهی نسبت به مقیاس و صرفههای ناشی از مقیاس که دلیلی بر وجود انحصار طبیعی است و همچنین بررسی وضعیت تغییرات تکنولوژیکی و نرخ رشد بهرهوری عوامل تولید در شرکت آب و فاضلاب شیراز بود. به این منظور از فرم تابع هزینه ترانسلاگ برای برآورد تابع هزینه فرایند عرضه آب در این شرکت استفاده شد. چارچوب تجزیه و تحلیل بر مبنای روش رگرسیونهای بهظاهر نامرتبط تکراری بود. برای براورد پارامترهای تابع هزینه از دادههای سری زمانی فصلی طی دوره زمانی 1378 تا 1385 استفاده شد. در این شرکت از چهار عامل تولید: نیروی کار، سرمایه، مواد اولیه و سایر خدمات در فرایند تولید بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از وجود بازدهی کاهنده نسبت به مقیاس و عدم صرفهجویی ناشی از مقیاس بود که وجود انحصار طبیعی در این شرکت را رد مینمود. شاخص پیشرفت تکنولوژی حاکی از کاهش هزینهها در نتیجه پیشرفت تکنولوژی و محاسبه شاخص رشد بهرهوری نیز نشان دهنده وجود رشد بهرهوری در طول دوره مورد مطالعه بود.
The main purpose of this paper is examination of return to scale index and economics of scale index that is an argument of being natural monopoly, also investigation on states of technical changes and productivity growth rate in Shiraz water and wastewater company. This is the reason translog cost function is used to estimate the cost function of the water supply in this company. The framework of analysis is in accordance to the iterative seemingly unrelated regression (ISUR) technique. To estimate the parameters of the cost function we have used the quarterly data for the period of 1999-2006 has been used. This company uses four factors of production in its process: labor, capital, raw material and other services. The result showed that there exists decreasing return to scale and no economizing of scale that rejects the existence of natural monopoly in this company. Advance technology index indicated cost decrease as a result of advance in technology and calculation index of productivity growth showed the existence of productivity growth during the surveyed period of time.
https://www.wwjournal.ir/article_1938_f67f10105068d6c13ea7307acfe8f53b.pdf
انحصار طبیعی
عرضه آب
تابع هزینه ترانسلاگ
بازدهی نسبت به مقیاس
رگرسیونهای بهظاهر نامرتبط تکراری
آب و فاضلاب شیراز
Natural Monopoly
water supply
translog cost function
Return to Scale
Sequential Iterative Seemingly Unrelated Regressions
Water and wastewater
Shiraz
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
78
84
1939
Research Paper
کاربرد فرایند فتوکاتالیستی UV/NiO در حذف رنگزای پلیآزوی مستقیم
Direct Poly Azo Dye Decolorization Using Nanophotocatalytic UV/NiO Process
علی اسدی
assadi57@yahoo.com
1
رویا ناطقی
R59_Nateghi@yahoo.com
2
سیمین ناصری
naserise@tums.ac.ir
3
مهران محمدیان
4
حامد محمدی
5
غلامرضا بنیادینژاد
6
استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان
کارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زنجان
استاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران
استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان
مربی گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان
کارشناس ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
در این مطالعه کارایی سیستم UV/NiO بهعنوان یکی از فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته برای حذف رنگ پلیآزوی قرمز مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق بهصورت پایلوت در مقیاس آزمایشگاهی و بهطور ناپیوسته راهبریگردید. پرتو فرابنفش مورد استفاده در این تحقیق توسط لامپ UV کم فشار W11 تأمین شد. تأثیر عوامل مختلف از جمله pH, زمانهای تابش مختلف، غلظتهای مختلف اکسید نیکل و غلظتهای اولیه رنگ بررسی گردیدند. نتایج آزمایش با سیستم UV/NiO نشان داد که UV به تنهایی قادر به حذف رنگ DR 80 نیست. اکسید نیکل یک کاتالیست مؤثر در حذف رنگ توسط فرایند نانوفتوکاتالیستی است. با کاهش pH ، کارایی حذف رنگ افزایش مییابد و pH بهینه برابر 4 است. در نهایت بالاترین کارایی حذف برای رنگ DR 80 با غلظت 25 و 50 میلیگرم در لیتر بهترتیب برابر 94/29 و 82/22 درصد توسط فرایند UV/NiO حاصل گردید. فرایند رنگبری توسط فرایند UV/NiO از سنتیک واکنش درجه دوم کاذب تبعیت میکند. بهطور کلی فرایند UV/NiO روش مؤثری در حذف رنگ پلیآزو DR 80 از محلولهای آبی است.
In this study, efficiency of UV/NiO system as a forms of Advanced Oxidation Processes (AOP) to remove red poly azo was investigated. This study was conducted as a pilot scale and batch mode. Ultraviolet was achieved by 11 W low pressure lamp. Effects of various factors such as pH, different times of irradiation, different concentration of nickel oxide, primary concentration of colors were evaluated. The test results of UV/NiO system showed that no effects were observed with UV alone in photocatalysis process for removal of dye DR 80. Nickel oxide is an effective catalyst in removal of dye by the nanophotocatalytic process. The results represent that the color removal efficiency increase with pH reduction and optimum pH was found 4. Fainally, the highest removal efficiency for DR 80 dye with concenteration of 25 mg/L and 50 mg/L was obtained about 94.29% and 82.22% by the process of UV/NiO respectively. Reaction kinetic in the UV/NiO process follows pseudo secondry-order reactions. Totally UV/NiO process is an effective methode for DR 80 poly azo dye removal in aqueous solutions.
https://www.wwjournal.ir/article_1939_0a5ddf4fe2d9560f73cd72b04429c411.pdf
رنگ پلیآزو
فرایند نانوفتوکاتالیستی
نانو ذرات اکسید نیکل
رنگزدایی
Poly Azo Dye
Nanophotocatalitic Process
Nickel Oxide Nanopowder
Decolorization
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
85
94
1940
Research Paper
کاربرد سیستمهای استحصال رواناب سیلابی درآبخیز شهری اراک
Investigation of Application of Storm Runoff Harvesting System in Arak Urbanized Watershed
جواد وروانی
Varvani_55@yahoo.com
1
هادی وروانی
2
مهدی مردیان
3
استادیار دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک
دانشجوی دکترای آبیاری و زهکشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
دانشآموخته کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
مدیریت جامع حوزههای آبخیز شهری و بهرهوری مؤثر منابع آن بهخصوص منابع آبی، نیازمند شناخت هیدرولوژی منطقه است. در این بین وقایع سیلابی آبخیزهای شهری و رواناب تولید شده در زمان سیلابها از نقطهنظر استحصال و مصارف مختلف حائز اهمیت زیادی است. در این تحقیق بهمنظور بررسی امکان استفاده از مناسبترین سیستم استحصال رواناب در زمان وقایع سیلابی آبخیز شهری اراک، با جمعآوری اطلاعات پایه از حوزههای آبخیز مشرف به شهر در ابتدا با آنالیز خوشهای مناطق همگن گروهبندی شد و در هر منطقه با استفاده از مدل بارش- رواناب SCS میزان رواناب در چند پایه زمانی و دوره بازگشت محاسبه گردید و با استفاده از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و استفاده از معیارها و ضوابط کمّی و کیفی، سیستمهای مختلف استحصال آب شهری برای هر منطقه همگن تعیین گردید.
Integrated management of urban watersheds and effective productivity of its resources, especially water resources requires knowledge of its hydrology. In this among flood events and urban runoff produced at the time of floods from the point of harvesting and consumption is extremely important. In this study in order to evaluate the possibility of using the most appropriate water harvesting systems in Arak Watershed, collecting basic information was collected. At first surrounding watersheds were grouped by using cluster analysis into homogeneous areas. In each region using the rainfall - runoff SCS model runoff rate of some base time and return periods was calculated. Using a hierarchical analysis (AHP) and quantitative and qualitative criteria, different systems of urban water harvesting were determined for each homogeneous region of Arak watershed.
https://www.wwjournal.ir/article_1940_e8d21b18552da599baea46fca024345d.pdf
سیستم استحصال آب
سیلاب
آبخیز شهری
تجزیه و تحلیل سلسهمراتبی
Water Harvesting System
flood
Urbanized Watershed
Analytical Hierarchy Programming
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
95
102
1941
Research Paper
بررسی تأثیر پرمنگنات پتاسیم بر کارایی کیتوزان در کاهش کدورت و کلیفرمهای فاضلاب
Effect of Potassium Permanganate on Effectiveness of Chitosan in Removing of Turbidity and Fecal Coliforms from Wastewater
رامین نبیزاده
1
رضا نعمتی
reza-nemati@hotmail.com
2
حسن اصلانی
3
استادیار گروه بهداشت محیط ، دانشکده بهداشت ، دانشگاه علوم پزشکی تهران
عضو هیئت علمی گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت و پیراپزشکی آرادان، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان
دانشجوی دکترای تخصصی مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران
کیتوزان بهعنوان منعقدکننده در تصفیه آب و فاضلاب نه تنها دارای عملکرد قابل مقایسهای با منعقدکنندههای رایج است بلکه بسیاری از معایب آنها را نیز ندارد. با این حال دارای خاصیت باکتریکشی ضعیفتری نسبت به آنها است. در این تحقیق اثر سینرژیستی پرمنگنات پتاسیم بهعنوان یک ماده اکسید کننده قوی، بر میزان غیرفعالسازی کلیفرمهای گوارشی و حذف کدورت توسط کیتوزان مورد بررسی قرار گرفت. نمونه فاضلاب سنتتیک با مخلوط کردن بنتونیت با آب خام و اضافه کردن محیط کشت خالص کلیفرمهای گوارشی، آماده گردید. پس از آمادهسازی نمونه سنتتیک فاضلاب و تعیین کدورت و انجام کشت میکربی برای تعیین تیتر اولیه کلیفرمهای گوارشی، دزهای مختلف کیتوزان و پرمنگنات پتاسیم بهصورت مجزا و ترکیبی طی آزمایش جار به آن تزریق گردید. سپس میزان حذف کدورت و کلیفرمهای گوارشی تعیین و مورد ارزیابی قرار گرفت. استفاده همزمان از این دو ماده باعث افزایش میزان حذف کدورت و کلیفرمهای گوارشی گردید. در بیشترین دز ترکیبی مورد استفاده (3 میلیگرم در لیتر کیتوزان و 5/1 میلیگرم در لیتر پرمنگنات پتاسیم) میزان کلیفرمهای گوارشی به کمتر از MPN/100mL 100 کاهش یافت که معادل 4 لگاریتم حذف بود. استفاده ترکیبی از پرمنگنات پتاسیم و کیتوزان در تصفیه سوم فاضلاب میتواند کیفیت میکربی پساب را تا حد بسیار بالایی افزایش دهد که این امر سبب کاهش میزان مواد گندزدا میشود و در نتیجه در مرحله گندزدایی مواد جانبی کمتری تولید خواهد شد.
Chitosan, as a coagulant is used in water and wastewater treatment. It has similar performance in comparison with other conventional coagulants, and doesn’t have any disadvantages of them. However, its bactericidal property is lower than the metal based coagulants. In this study the potential synergistic effect of potassium permanganate, as a powerful oxidant, on the Chitosan fecal coliforms inactivation and turbidity removal has been investigated. Synthetic wastewater samples were prepared by mixing tap water with Bentonite and adding pure culture of fecal coliforms that provided by biological laboratory of Tehran University of Medical Sciences. After preparing synthetic samples of the wastewater and determining its turbidity and fecal coliforms concentration, various doses of Chitosan and Potassium Permanganate individually and in combination with each other, were injected to the samples. Afterwards supernatant of jar reactors were investigated for turbidity and fecal coliforms removal. Simultaneous use Chitosan and potassium permanganate has higher removal efficiency than the individual using of them. Highest applied combined dose (3 mg / L Chitosan and 1.5 mg / L potassium permanganate) reduced fecal coliform to a level less than 100 MPN/100mL , which is equivalent 4 log-inactivation of fecal coliforms. Simultaneous use of Chitosan and potassium permanganate in tertiary treatment of wastewater can led to produce lower turbidity, as well as higher microbial quality in the effluent, which can reduce the amount of required disinfectant, consequently disinfection by products formation lowered very much.
https://www.wwjournal.ir/article_1941_5358d1dec86de43a436cbf92b45b33e3.pdf
کیتوزان
پرمنگنات پتاسیم
انعقاد
کدورت
کلیفرم گوارشی
فاضلاب
Chitosan
Potassium permanganate
Coagulation
Turbidity
Fecal Coliforms
Wastewater
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
103
111
1942
Research Paper
تجزیه آلاینده ارگانوفسفره تریاتیلفسفات با استفاده از نانو فتوکاتالیست دی اکسید تیتانیوم
Photocatalytic Degradation of Triethyl phosphate Using Nano TiO2
پویا ارباب
1
محسن سعیدی
m_saeedi@iust.ac.ir
2
حسین فخرایی
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی عمران- محیط زیست، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم وصنعت ایران، تهران
دانشیار گروه آب و محیط زیست، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم وصنعت ایران، تهران
کارشناس انستیتو بهداشت ایمنی و محیط زیست، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
در این تحقیق تجزیه ترکیب ارگانوفسفره تریاتیلفسفات با استفاده از نانوفتوکاتالیست دیاکسید تیتانیوم و بهکارگیری اشعه فرابنفش بررسی شد. به این منظور تأثیر پارامترهایی از قبیل غلظت آلودگی، غلظت نانوکاتالیست، pH محلول و شدت تابش فرابنفش بهترتیب در بازههای 10 تا 50 میلیگرم در لیتر، 0 تا 100 میلیگرم در لیتر، 2 تا 12 و 30 تا 90 وات بر فرایند فتوکاتالیست مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین جذب نانوفتوکاتالیست در سطوح مختلف pH، بهکارگیری آب اکسیژنه بهجای فتوکاتالیست و مقایسه راندمان نانو دی اکسید تیتانیوم و میکرو دیاکسید تیتانیوم بررسی گردید. نتایج حاکی از آن بود که افزایش غلظت آلودگی کاهش تجزیه را در پی دارد. افزایش نانوکاتالیست در ابتدا باعث افزایش راندمان و سپس کاهش آن میگردد. با دور شدن از pH خنثی، تجزیه کاهش یافته و افزایش توان منبع تابشی افزایش تجزیه را در بر دارد. جایگزینی فتوکاتالیست بهمیزان 400 میلیگرم در لیتر با آب اکسیژنه بهمیزان 24 میلیگرم در لیتر نیز نتیجه مشابهی بهدست میدهد. همچنین جذب در محدوده بازی بیشتر بوده و راندمان ذرات نانو به مراتب بالاتر از ذرات میکرو بود.
Nanophotocatalysts such as titanium dioxide (TiO2) have been successfully used to degrade pollutants during the past few years. Photocatalysts have some benefits such as non toxicity, high stability, high efficiency and low cost. In this study, photocatalytic decomposition of organophosphorus compound, triethyl phosphate (TEP), in water using nano-TiO2 powders as a catalyst has been investigated.Besides, adsorption of TEP on nano-TiO2 in different pH levels, comparison of micro-and nano-TiO2 efficiencies and effect of Hydrogen peroxide (H2O2) on TEP decomposition has been investigated.The results showed that at 30 mg/l triethyl phosphate dosage, 400 mg/l nanocatalyst, 90 watt power of radiation source, pH about 7 and 4 hours of exposure time, decomposition of over 99 percent is achieved.
https://www.wwjournal.ir/article_1942_f9361a111cb9175326b686f20ff89c6b.pdf
تجزیه
تریاتیلفسفات
نانو فتوکاتالیست
جذب
آب اکسیژنه
Decomposition
Triethyl Phosphate
Nanophotocatalyst
Adsorption
H2O2
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
112
118
1943
Research Paper
کارایی فرایند فوتواکسیداسیونUV/S2O82- در حذف ماده آلی رنگزای اسیدی
Removal of Acid Red 14 from Contaminated Water Using UV/S2O82- Advanced Oxidation Process
محمد حسین رسولیفرد
m_h_rasoulifard@znu.ac.ir
1
سید محمد مهدی دوستمحمدی
2
اعظم حیدری
3
استادیار رشته شیمی کاربردی، گروه شیمی و گروه علوم محیط زیست، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
کارشناس ارشد شیمی کاربردی، دانشکده شیمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان
کارشناس ارشد شیمی کاربردی، گروه پزشکی مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان
در این تحقیق بهمطالعه میزان حذف ماده آلی رنگزای قرمز اسیدی 14 مورد استفاده در صنایع نساجی از طریق فرایند فوتواکسیداسیونیUV /S2O82- از آب آلوده پرداخته شد. تأثیر متغیرهای مؤثر بر میزان حذف از قبیل غلظت S2O82-، Ag+، غلظت اولیه رنگزا و دما بررسی گردید. تبدیل یون پراکسیدیسولفات به رادیکال سولفات (SO4−•) در حضور کاتالیزور نقره، حرارت و نور ماوراء بنفش افزایش یافته و این رادیکال بهعنوان یک اکسنده قویتر از پراکسیدیسولفات موجب افزایش اکسایش و تخریب آلایندهها میگردد. تغییرات طیف جذبی محلول رنگزای قرمز اسیدی 14 در طی فرایند فوتواکسیداسیون مشخص نمود که پیک جذبی در طول موج بیشینه 514 نانومتر بهشدت کاهش مییابد که دلالت بر تخریب سریع رنگزای آزو و رنگزدایی از محلول دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که فرایند اکسایش در حضور نور ماوراء بنفش و اکسیدکننده پراکسیدیسولفات میتواند انتخاب کارآمدی برای تصفیه پسابهای حاصل از صنایع نساجی باشد.
The present study investigates the degradation of Acid Red 14 (AR14), commonly used as a textile dye in aqueous medium through the oxidation process by UV /S2O82- under a set of variables concentration of S2O82-, Ag+, AR14 and temperature. Commonly Ag+, heat and UV light can excite S2O82− to sulfate radical form (SO4−•), a stronger oxidant (E0 = 2.60 V) than S2O82−, to enhance significantly the oxidation of contaminants. Also the changes in the absorption spectra of AR14 solutions during the photoxidation process showed that decrease of absorption peak of the dye at λmax = 514 nm indicates a rapid degradation of the azo dye. The results of this study suggest that the oxidative treatment of AR14 by peroxydisulfate with UV is a viable option for removal of the textile dyes from effluents.
https://www.wwjournal.ir/article_1943_77c4bd34fb159aa93b8cc700e5aeba94.pdf
فرایندهای اکسایش پیشرفته
نور ماوراء بنفش
رنگزای قرمز اسیدی 14
پراکسیدیسولفات
UV/S2O82-
تصفیه پساب
Advanced Oxidation Process
Ultraviolet light
Acid Red14
Peroxydisulfate
UV /S2O82-
Wastewater Treatment
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
119
124
1944
Research Paper
استفاده از بیوسورفکتانت در پاکسازی کود آلی از فلزات سنگین
Feasibility of Heavy Metals Removal from Compost by Biosurfactant
غزاله جهانشاه
qazaljahan@gmail.com
1
ایرج نحوی
i.nahvi@sci.ui.ac.ir
2
حنیف خداوردی
3
مرتضی بارانی
4
حسین قنواتی
ghanavati@yahoo.com
5
سید حمید زرکش
6
دانشجوی دکترای زیستشناسی دارویی، دانشگاه توبینگن آلمان
استاد بیوتکنولوژی، گروه زیستشناسی، دانشگاه اصفهان
کارشناس ارشد میکروبیولوژی، دانشگاه اصفهان
کارشناس شیمی، کارخانه کمپوست اصفهان
دانشجوی دکترای میکروبیولوژی، دانشگاه اصفهان
دانشیار گروه زیست شناسی، دانشگاه اصفهان
بیوسورفکتانتها قادر به تشکیل کمپلکس با فلزات سنگین مانند سرب، نیکل، کادمیم و نهایتاً پاکسازی آنها از خاک هستند. در این پژوهش، یک سویه باکتری تولید کننده بیوسورفکتانت جدا شده از نمونه کود آلی کارخانه کمپوست اصفهان (جنس باسیلوس) و سودوموناس آئروجینوزا ATCC3027 بهمنظور تولید بیوسورفکتانت جداگانه در آب پنیر کشت داده شدند. مایع رویی سوسپانسیونهای میکربی برای شستشوی فلزات سنگین نمونه کود آلی کارخانه کمپوست استفاده شد. میزان کل فلزات سنگین سرب، نیکل، کروم، کادمیم، روی، مس و منگنز قبل و بعد از تیمار توسط دستگاه اسپکتروفتومتر جذب اتمی اندازهگیری شد. در نهایت مشاهده گردید متوسط میزان فلزات سنگین موجود در نمونه بعد از تیمار با مایع رویی سودوموناس آئروجینوزا ATCC3027 برای سرب، نیکل، کروم، کادمیم، مس، روی و منگنز بهترتیب 52، 49، 60، 33، 32،25 و 22 درصد کاهش داشت. این کاهش در مورد نمونه تیمار شده با مایع رویی سویه باسیلوس برای عناصر مذکور بهترتیب 45، 39، 42، 33، 40، 41 و 29 درصد است که نشان دهنده توانایی بیوسورفکتانت در جذب فلزات از ماتریکس کود است.
Biosurfactants have the ability to form heavy metal complexes and clean up heavy metal contaminated soils. In this work, a biosurfactant producing bacterium (Bacillus spp.) isolated from compost and Pseudomonas aeuroginosa ATCC3027 were cultured in whey in order to produce biosurfactant. Compost samples were leached by supernatant of mentioned strains. Total amount of Pb, Ni, Cr, Cd, Zn, Cu and Mn in samples were measured before and after treatment was measured. It was revealed that supernatant of P. aeuroginosa ATCC 3027 removed 52, 49, 60, 33, 25, 32 and 22% of Pb, Ni, Cr, Cd, Zn, Cu and Mn respectively. Heavy metal removal by supernatant of strain B was 45, 39, 42, 33, 40, 41 and 29% for above mentioned metals; respectively. These results indicate the potential of the biosurfactants as leaching agents for heavy metal removal from compost.
https://www.wwjournal.ir/article_1944_d63425b7d14680f495208b57b19aff37.pdf
بیوسورفکتانت
کمپوست
فلزات سنگین
آب پنیر
Biosurfactant
Compost
Heavy metal
Whey Supernatant
per
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
2012-10-01
23
3
125
133
1945
Research Paper
بررسی غلظت فلزات سنگین در ماهی بیاه در رودخانه کارون، استان خوزستان
Assessment of Heavy Metals Concentration of Fish (Liza abu) in Karoon River, Khouzestan Province
محبوبه بهشتی
mahboubehbeheshti20@yahoo.com
1
ابوالفضل عسکری ساری
2
محمد ولایت زاده
3
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه شیلات واحد علوم و تحقیقات خوزستان دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز
استادیار، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه شیلات، واحد علوم وتحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز
این تحقیق بهمنظور بررسی غلظت فلزات سنگین سرب، جیوه، کادمیم، منگنز، آهن، روی و مس در بافتهای عضله، کبد و آبشش ماهی بیاه در رودخانه کارون در استان خوزستان انجام شد. بهاین منظور نمونهبرداری در زمستان 1388 صورت پذیرفت. پس از بیومتری 72 نمونه صید شده، بافتهای عضله، کبد و آبشش جداسازی شدند. آمادهسازی و آنالیز نمونهها طبق روش استاندارد MOPPAM صورت گرفت. اندازهگیری غلظت فلزات اندامهای مورد مطالعه توسط روش هضم خشک و با کمک دستگاه جذب اتمی در آزمایشگاه انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین غلظت فلزات سنگین در بافت عضله حداقل و در بافت آبشش حداکثر است. در اندامهای مختلف ماهی بیاه غلظت آهن بهترتیب بیشتر از روی، سرب، منگنز، کادمیم، مس و جیوه بود (P<0.05). بین میزان تجمع فلزات سرب، جیوه، کادمیم، آهن و مس در بافتهای عضله، کبد و آبشش یک رابطه خطی مثبت و معنیدار وجود داشت (P<0.05). روی در عضله و کبد اختلاف معنیداری نداشت، اما در عضله و کبد با آبشش اختلاف معنیداری نشان داد (P<0.05). منگنز در کبد و آبشش اختلاف معنیداری نداشت، اما در کبد و آبشش با عضله، اختلاف معنیدار بود (P<0.05).
This study investigates the presence of heavy metals such as copper, iron, zinc, mercury, lead, cadmium and manganes in muscle, liver and gill of fish (L.abu) in the Karoon River, in Khuzestan province. Samples were collected in winter 2010. After the biometric data of 72 specimens were recorded the samples of muscle, liver and gill were analysed. Sample preparation and analysis was done according to MOPPAM method. The concentrations of heavy metals in the dry digested samples of tissues were measured using Atomic Absorption Spectrophotometer (AAS). The results of this study showed that the average concentrations of heavy metals were negligible and at maximum value in muscle and giil tissues, respectively. Iron concentration was showed to be higher than those of zinc, lead, manganese, cadmium, copper and mercury in different organs of fish (Liza abu). (P<0.05). Accumulation of lead, mercury, cadmium, iron and copper in muscle, liver and gill was highly significant and there were positive linear relationship between them (p<0.05). Concentration of Zinc in muscle and liver were not significantly different, but there were significant difference between muscle and liver with gills (p<0.05). Manganese concentration was determined in liver and gill showed no significant difference but it was significant difference between liver and gill with muscle (P<0.05). The results of the present study suggest that higher accumulation of heavy metals in liver and gills can be good environmental indicators of metal stress in Liza abu.
https://www.wwjournal.ir/article_1945_c6000169250e05052d31d2dcc1548eb9.pdf
فلزات سنگین
ماهی بیاه
کارون
استان خوزستان
heavy metals
Liza abu
Karoon
Khouzestan province