مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
بهینهسازی میزان تزریق کلر در شبکههای آبرسانی توسط الگوریتم ژنتیک
2
12
FA
مسعود
تابش
0000-0002-8982-8941
دانشیار و عضو قطب علمی مهندسی و مدیریت زیرساختارها، پردیس دانشکدههای فنی، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهران
mtabesh@ut.ac.ir
بهراد
آزادی
کارشناس ارشد مهندسی عمران- آب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهران
عباس
روزبهانی
دانشجوی دکترای مهندسی عمران- آب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهران
با افزایش جمعیت و گسترش تنوع فعالیتهای صنعتی و کشاورزی، تأمین آب از لحاظ کیفی و کمّی روز به روز با دشواری بیشتری همراه میشود.گندزدایی و کشتن باکتریهای موجود در آب که ممکن است بهصورت شیمیایی و یا فیزیکی انجام گیرد، کمترین تصفیهای است که در هر شبکه آبرسانی شهری باید به اجرا در آید. آب آشامیدنی بهروشهای مختلفی گندزدایی میشود که متداولترین و ارزانترین روش آن, کلرزنی است. یکی از مهمترین مسائل در زمینه کلرزنی, مکان و میزان تزریق کلر است که باید بهگونهای انتخاب شود که میزان کلر باقیمانده در کلیه نقاط یک شبکه توزیع آب شهری در محدوده استاندارد بوده و همچنین هزینههای مربوطه حداقل گردد. مقدار حداقل کلر باقیمانده بهمنظور کنترل کیفیت میکربی آب و مقدار حداکثر آن بهمنظور کنترل مشکلات مربوط به مزه و بوی آب و همچنین جلوگیری از تولید فراوردههای جانبی سمّی باید رعایت شود. متأسفانه بهدلیل عدم مدیریت صحیح در شبکههای توزیع آب کشور این مسئله گهگاه باعث بروز بحرانهای شدید میگردد. در این مقاله میزان تزریق کلر در محلهای تزریق با تلفیق یک مدل تحلیل هیدرولیکی و مدلسازی کیفیEPANET و یک مدل بهینهسازی غیر خطی الگوریتم ژنتیک، بهینه شد. با حل دو مثال کاربردی از شبکههای آبرسانی نمونه، کارایی مدل در جهت تعیین میزان بهینه تزریق کلر نشان داده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق کلر در بیش از یک منبع و انتخاب صحیح این منابع، در رساندن مقادیر کلر باقیمانده در گرهها به مقدار استاندارد مؤثر است. همچنین نتایج مدل ارائه شده حاکی از کاهش کلر مصرفی در شبکه و افزایش درصد قرار گرفتن مقادیر کلر باقیمانده شبکه در محدوده استاندارد بود.
شبکههای توزیع آب,میزان کلر باقیمانده,تحلیل کیفی,EPANET,الگوریتم ژنتیک
https://www.wwjournal.ir/article_1132.html
https://www.wwjournal.ir/article_1132_9208cd4a6e61218e175cc82c7560d619.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
بررسی کارایی تهنشین کننده لولهای شیبدار چند مرحلهای در کاهش کدورت آب
12
22
FA
عباس
شویدی
- دانشجوی دکترا، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی آب، دانشگاه صنعت آب و برق شهید عباسپور، تهران
shevidi@pwut.ac.ir
علیاکبر
عظیمی
استادیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی اهر
draliaazimi@gmail.com
غلامرضا
نبی بیدهندی
دانشیار گروه مهندسی محیط زیست، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران
مجتبی
فاضلی
استادیار دانشکده مهندسی آب، دانشگاه صنعت آب و برق (شهید عباسپور)، تهران
m_fazeli@sbu.ac.ir
غلامرضا
اسدا... فردی
استادیار گروه محیط زیست، دانشکده مهندسی، دانشگاه تربیت معلم، تهران
کاهش قطر لولهها در تهنشینکنندههای لولهای باعث بهبود کارایی آنها میشود. اما بهدلیل احتمال گرفتگی، کاهش قطر آنها محدودیت دارد. در این تحقیق امکان بهبود کارایی تهنشینکنندههای لولهای بهوسیله کاهش قطر لولهها بررسی شد. مطالعات نظری نشان داد که اگر در حجم ثابت، تهنشین کنندههای لولهای بهصورت چندمرحلهای مورد استفاده قرار گیرند و قطر لولهها در مرحله آخر کاهش داده شود، کارایی بهبود مییابد. همچنین شرایط هیدرولیکی برای تهنشینی در واحدهای چندمرحلهای، از واحد یک مرحلهای مناسبتر است. نتایج مطالعات پایلوتی صورت گرفته، نظریه بالا را تأیید نمود. واحد تهنشینی لولهای یک و دو مرحلهای در حجم یکسان، برای حذف کدورت ناشی از خاک رس از آب، در مرحله اول بدون انجام فرایند انعقاد و لختهبندی و در مرحله دوم با انجام فرایند انعقاد و لختهبندی، مورد استفاده قرار گرفتند. قطر لولهها در تهنشین کننده یک مرحلهای 5 سانتیمتر و در مرحله اول و دومِ تهنشینکننده دو مرحلهای بهترتیب 5 و 1/2 سانتیمتر بود. نتایج حاصل نشان داد که کارایی واحد تهنشینی دو مرحلهای نسبت به واحد یک مرحلهای در حذف کدورت آب در هر دو مرحله آزمایشها بیشتر است. همچنین در طول آزمایشها، گرفتگی ناشی از تجمع رسوبات در لولههای تهنشینکننده دومرحلهای مشاهده نگردید.
تصفیه آب,تهنشینی,تهنشین کننده لولهای چندمرحلهای,انعقاد,کدورت
https://www.wwjournal.ir/article_1133.html
https://www.wwjournal.ir/article_1133_06fb29b2d51e3f214d32961331748225.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
ارزیابی حذف رنگ از محلولهای آبی توسط ستون بستر- ثابت کربن فعال با استفاده از مدل توماس
23
34
FA
مهدی
هادی
عضو هیئت علمی گروه بهداشت محیط، مرکز تحقیقات بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان
hadi_mfr@yahoo.com
محمدرضا
سمرقندی
استادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
mr.samarghandi@umsha.ac.ir
سعید
عزیزیان
استاد گروه شیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه بوعلی، همدان
محمد تقی
صمدی
دانشیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
samadi@umsha.ac.ir
رضا
شکوهی
استادیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
علیرضا
رحمانی
دانشیار گروه بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
rahmani@umsha.ac.ir
در این تحقیق، جاذب مورد نیاز برای حذف رنگهای Acid Black1 و Acid Blue 113 با استفاده از فرایند شیمیایی-گرمایی از مخروط درخت کاج تهیه گردید و بعد از تعیین مشخصات شیمیایی و فیزیکی، بهمنظور حذف رنگ مورد استفاده قرار گرفت. مطالعه جذب هر دو رنگ در حالت منقطع بهمنظور تعیین مدل ایزوترمی مطلوب، صورت پذیرفت. همچنین جذب هر دو رنگ در حالت جریان پیوسته با استفاده از ستون بستر ثابت از کربن تولید شده، مطالعه گردید. عملکرد ستون جاذب با تغییر متغیرهای دبی، ارتفاع بستر جاذب و غلظت رنگ ورودی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که منحنیهای شکست ستون به متغیرهای مطالعه شده وابسته است. رفتار ستون جاذب با استفاده از مدل توماس بهروش غیر خطی، بررسی و پارامترهای مدل تعیین شد. مدلهای ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ بهمنظور بررسی تعادل جذب، مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که جذب هر دو رنگ توسط جاذب، از مدل ایزوترمی لانگمیر تبعیت میکند. همچنین مدل توماس توانست به نحو قابل قبولی رفتار جذب رنگهای مورد مطالعه را توصیف کند. مقادیر ظرفیت ستون در جذب هر رنگ با مقادیر ظرفیت ایزوترمی آن مقایسه گردید.
جذب رنگ,ستون بستر ثابت,مدل توماس,رنگهای اسیدی
https://www.wwjournal.ir/article_1134.html
https://www.wwjournal.ir/article_1134_b30a1cc4212618651eb8c258654f4e05.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
سنتز نانو ذرات آهن صفر(nZVI) و بررسی کارایی آن در حذف آرسنیک از محیطهای آبی
35
41
FA
علیرضا
رحمانی
دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
rahmani@umsha.ac.ir
حمیدرضا
غفاری
عضو هیئت علمی گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
ghaffarihrz@gmail.com
محمد تقی
صمدی
استادیارگروه مهندسی بهداشت محیط ، دانشکده بهداشت ، دانشگاه علوم پزشکی همدان
samadi@umsha.ac.ir
منصور
ضرابی
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان
هدف از این پژوهش سنتز نانو ذرات آهن صفر و تعیین کارایی آن در حذف آرسنیک از محیط آبی بود. نانوذرات به روش احیای کلرید فریک توسط بوروهیدرید سدیم سنتز گردید و تأثیر تغییرات پارامترهای pH ، زمان ماند، غلظت آرسنیت و آرسنات و غلظت نانو ذرات بر کارایی حذف در سیستم ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین خصوصیات نانو ذرات آهن تولیدی از میکروسکوپ الکترونی (SEM) و روش XRDاستفاده شد. تصویربرداری از نانو ذرات تولیدی با میکروسکوپ الکترونی نشان داد که این ذرات قطری در مقیاس نانو (100-1 نانومتر) داشتند. نتایج نشان داد که در pH حدود 7 و با غلظت 1 گرم در لیتر نانو ذرات آهن، میتوان در زمان ماند 10 دقیقه بیش از 99 درصد آرسنیت و آرسنات را از محیط آبی حذف نمود. همچنین کارایی حذف با افزایش غلظت نانو ذرات آهن و زمان تماس، افزایش و با افزایش غلظت آرسنیک و pH کاهش یافت. نانوذرات آهن دارای مزایایی از قبیل کارایی حذف بالا و زمان واکنش کوتاه است و میتواند بهعنوان یک روش در حذف آرسنیک از محیطهای آبی استفاده شود.
نانو ذرات,آهن صفر,آرسنیک,محیط آبی
https://www.wwjournal.ir/article_1135.html
https://www.wwjournal.ir/article_1135_fb61f79a0ce267c1827743006afcb8f0.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
بررسی عملکرد هیبرید نانوفیلتراسیون و جذب سطحی در کاهش بار آلودگی فاضلابهای با بار آلودگی بالا
42
48
FA
امیر حسام
حسنی
0000-0003-2569-5446
استادیار دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
ahh1346@gmail.com
بهاره
صالحی سیاوشانی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
مهدی
برقعی
استاد، دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
بهناز
صالحی سیاوشانی
کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست، گرایش آب و فاضلاب، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
mz_uts@yahoo.com
امروزه با توجه به توسعه صنایع گوناگون نظیر صنایع داروسازی، تولید مواد شیمیایی و پاک کنندهها، حجم عظیمی از پساب و فاضلابهای با بار آلودگی بالا، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی را تهدید میکند. فاضلاب این صنایع با دارا بودن بار آلودگی بالا سبب میگردد تا تصفیه آنها نیاز به راهکارهای ویژهای داشته باشد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد سیستم هیبرید نانوفیلتراسیون و جذب سطحی درحذف بار آلودگی بالای فاضلاب بود. روش کار به این ترتیب بود که در قسمتی از تحقیق، کارایی نانوفیلتراسیون بههمراه فرایند جذب سطحی در یک سیستم هیبریدی و در قسمتی دیگر سیستم نانوفیلتراسیون به تنهایی، در حذف بار آلودگی فاضلاب برحسب COD مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از یک پایلوت نانوفیلتراسیون بهظرفیت 6/7 متر مکعب در روز بههمراه فیلترهای 1 و 5 میکرونی، یک غشای نیمه تراوا و یک پایلوت سیستم هیبریدی با کارتریجهای حاوی کربن فعال دانهای استفاده گردید و در بارآلودگی و زمان متغیر، پارامترهای دبی ورودی، دبی خروجی و راندمان حذف COD اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در هنگام استفاده از سیستم هیبریدی، راندمان حذف بار آلودگی بیشتر از هنگامی است که از نانوفیلتراسیون بهتنهایی استفاده شود. بهطوریکه حداکثر راندمان حذف بار آلودگی بر حسب COD معادل با 1000 ، 2000 و 3000 میلیگرم در لیتر، در سیستم هیبریدی بهترتیب برابر با 99 و 95/86 و 92/93 درصد و در سیستم نانوفیلتراسیون بهتنهایی برابر با 87/34 و50 و 29/41 درصد بود. در این تحقیق مشخص شد که با گذشت زمان، دبی خروجی و راندمان حذف بار آلودگی در هر دو سیستم کاهش مییابد که این امر بهعلت وقوع پلاریزاسیون قطبی و گرفتگی در غشا است. اما این مقدار گرفتگی در سیستم هیبریدی بسیار جزئی بوده و بهوضوح کمتر از میزان گرفتگی در سیستم نانوفیلتراسون بهتنهایی است. بنابراین سیستم هیبریدی هم بر روی افزایش راندمان حذف بار آلودگی و هم بر روی به تأخیر انداختن زمان وقوع گرفتگی مؤثر است و میزان گرفتگی را به حداقل میرساند.
نانوفیلتراسیون,کربن فعال,رفلاکس جریان,پلاریزاسیون قطبی,راندمان
https://www.wwjournal.ir/article_1136.html
https://www.wwjournal.ir/article_1136_8d81958009193a93f33d0b44853b7aed.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
تعیین راندمان حذف آلکیل بنزن سولفونیک اسید خطی (LAS) در دو سیستم تانک هوادهی با بستر ثابت (FBAT) و لجن فعال متداول (CAS)
49
56
FA
اصغر
ابراهیمی
عضو هیئت علمی گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یزد
ebrahimi20007@yahoo.com
حسین
پورمقدس
استاد، مرکز تحقیقات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
pourmoghadas@yahoo.com
حسین
موحدیان
استاد، مرکز تحقیقات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
movahedian@hlth.mui.ac.ir
محمد مهدی
امین
استادیار، مرکز تحقیقات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
amin@hith.mui.ac.ir
مرضیه
وحید دستجردی
کارشناس آزمایشگاه شیمی، مرکز تحقیقات محیط زیست، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
الهام
حسینی
کارشناس طراح شرکت مهندسین مشاور پارس جویاب، اصفهان
آلکیل بنزن سولفونیک اسید خطی(LAS) از دسته سورفاکتانتهای آنیونی است که بهمیزان بسیار زیادی در کشورهای مختلف تولید شده و از طریق شبکههای فاضلابرو به محیطزیست راه پیدا میکند و در منابع آبهای سطحی مانند رودخانهها مشکل ایجاد میکند. بهاین دلیل ضروری است که تصفیهخانههای فاضلاب حداکثر میزان این ترکیبات را از طریق بیولوژیکی حذف نمایند. در این تحقیق بهمنظور بررسی راندمان حذف LAS، چهار راکتور بیولوژیکی تصفیه فاضلاب بهطور موازی بهروش لجن فعال متداول و تانک هوادهی با بستر ثابت ساخته شد و در شرایط مشابه فاضلاب خانگی راهبری گردید. پارامترها بر اساس روش استاندارد اندازهگیری شد. روشهای آماری T-test وANOVA برای آنالیز دادهها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که راندمان حذف LAS، COD و میزان هوای مصرفی در تانک هوادهی با بستر ثابت بیش از سیستم لجن فعال متداول است. در غلظت LAS ورودی برابر 5 میلیگرم در لیتر، راندمان حذف LAS در دو سیستم مورد مطالعه 96 و 94 درصد بهدست آمد. پساب خروجی هر دو سیستم بر اساس استاندارد محیط زیست، قابلیت تخلیه به آبهای سطحی ( mg/L 1/5< ) و آبهای زیر زمینی (mg/L 0/5< ) را داشتند. سیستم لجن فعال متداول در غلظتهای بالاتر از 5 میلیگرم در لیتر، راندمان لازم برای کاهش مقدار LAS در پساب خروجی بهمنظور تخلیه به محیط زیست را نداشت در صورتی که تانک هوادهی با بستر ثابت در غلظتهای بالاتر (12 و 20 میلیگرم) با راندمان 97 درصد توانایی لازم برای کاهش مقدار LAS در پساب خروجی را دارا بود. بنابراین تانک هوادهی با بستر ثابت در شرایطی که غلظت LAS ورودی به سیستم بالاست، توصیه میگردد.
آلکیل بنزن سولفونیک اسید خطی (LAS),تانک هوادهی با بستر ثابت (FBAT),لجن فعال رشد متداول (CAS),سورفاکتانت
https://www.wwjournal.ir/article_1145.html
https://www.wwjournal.ir/article_1145_e85bd0f520b33c6a54e6a1ed99d3c500.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
مقایسه مدلهای هضم هوازی لجن فعال دفعی و واسنجی آنها
57
67
FA
پریسا
بهلولی
دانشآموخته کارشناسی ارشد مهندسی عمران- محیط زیست، دانشگاه صنعتی اصفهان
pbohlooli@yahoo.com
امیر
تائبی
استاد دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان
در طراحی سیستم هضم هوازی یا ارزیابی کارایی هاضم هوازی، استفاده از مدلهای ریاضی امکان بررسی ایدههای مختلف طراحی و یا شبیهسازی رفتار سیستم را به طراح و محقق میدهد و در این خصوص بهکارگیری مدلی که به بهترین نحو سینتیک فرایند هضم هوازی را توصیف کند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق، مدل ساده مرتبه اول پیشنهادی معروف به مدل آدامز برای فرایند هضم هوازی و مدلهای لجن فعال تدوین شده توسط انجمن بینالمللی آب، برای فرایند لجن فعال (ASM1 و ASM3) معرفی و ارزیابی شدند. برای جمعآوری دادههای آزمایشگاهی بهمنظور واسنجی مدلهای تحت بررسی، سه راکتور ناپیوسته هر کدام به حجم 10 لیتر با غلظت جامدات معلق اولیه 5000 ، 10000 و 20000 میلیگرم در لیتر بهمدت 70 روز هوادهی شدند و تحت آزمایشهای اندازهگیری جامدات و اکسیژنخواهی شیمیایی قرار گرفتند. پارامترهای مدلهای تحت بررسی با استفاده از دادههای آزمایشگاهی، تخمین زده شدند و بهترین سری پارامترها که بر اساس آن محاسبات مدلها بیشترین انطباق را با نتایج آزمایشها داشت، برای هر مدل و هر راکتور ارائه گردید. نتایج حاصل از کاربرد مدلها نشان داد که راکتورهای حاوی لجن غلیظتر، ثابت آهنگ زوال سلولی کمتری دارند. همچنین با مقایسه خطاهای ناشی از محاسبات مدلها با دادههای آزمایشگاهی، مشاهده شد که مدل لجن فعال شماره سه، بهتر از مدل آدامز و مدل لجن فعال شماره یک، تغییرات غلظتهای جامدات را در راکتورهای ناپیوسته هضم هوازی پیشبینی میکند.
هضم هوازی,راکتور ناپیوسته,مدل آدامز,مدلهای لجن فعال
https://www.wwjournal.ir/article_1146.html
https://www.wwjournal.ir/article_1146_9e34d410cbdb97435fdd71ae5acfdf7f.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
عوامل مؤثر بر گرانوله شدن لجن در شرایط بیهوازی
68
75
FA
جلال
شایگان
استاد گروه مهندسی محیط زیست، دانشکدة مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
shayegan@sharif.edu
آزاده
همتی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکدة مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
محمد صالح
یوسفنژاد کبریا
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکدة مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
در این مقاله تأثیر عوامل مختلف بر فرایند گرانولاسیون بیهوازی لجن مورد بررسی قرار گرفت. عمدهترین علت موفقیت راکتورهای UASB در تصفیه بیهوازی فاضلاب را میتوان تشکیل لجن گرانوله در شرایط بیهوازی دانست. حاصل این فرایند، کاهش در اندازه راکتور و سطح مورد نیاز و در نتیجه کاهش هزینههای سرمایهگذاری است. همچنین بهدلیل عدم هوادهی، هزینههای عملیاتی نیز کاهش مییابد. اندازه لجن گرانوله یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر کارایی راکتورهاست که در این مطالعه به بررسی برخی از عوامل مؤثر بر این پارامتر پرداخته شد. برخی از عوامل مؤثر بر فرایند گرانولاسیون بیهوازی لجن عبارتاند از حضور هستههای رشد بهصورت ذرات بی اثر و یا لجن گرانوله، شرایط عملیاتی فرایند مانند بار لجن، بار آلی و روند افزایش نرخ بار و شرایط محیطی مانند وجود مواد مغذی لازم، دما، pH و ترکیب.
گرانولهشدن بیهوازی لجن,اندازه لجن گرانوله,راکتور UASB
https://www.wwjournal.ir/article_1147.html
https://www.wwjournal.ir/article_1147_43834206411fdf29d32674fdb391c4e6.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
برآورد میزان شیرابه مراکز دفن زباله با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
76
84
FA
محمدجواد
ذوقی
کارشناس ارشد عمران- محیط زیست، عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی، رشت
mj_zoqi@civileng.iust.ac.ir
محسن
سعیدی
دانشیار گروه آب و محیط زیست، دانشکده عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
msaeedi@iust.ac.ir
در این مطالعه بهمنظور مدلسازی شدت جریان فاضلاب در مراکز دفن زباله از شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. پس از آموزش، شبکه عصبی قادر است براساس دادههای هواشناسی و مشخصات فاضلاب مرکز دفن، شدت جریان فاضلاب را پیشبینی کند. دادههای ورودی شبکه عصبی شامل پارامترهایی نظیر pH، دما، هدایت الکتریکی فاضلاب مرکز دفن و دادههای هواشناسی بود. برای ارزیابی و تشریح مدل، مرکز دفن زباله بیروت بهصورت موردی بررسی شد. از مطالعه انجام شده بر روی مرکز دفن زباله بیروت، دادههای مورد نیاز برای آموزش و آزمایش شبکه عصبی بهدست آمد. این مرکز دفن از سال 1997 بهرهبرداری شده و از سال 1998 میزان فاضلاب تولیدی در آن پایش شده است. الگوریتم بهینه از بین سیزده نوع الگوریتم پس انتشار انتخاب شد و برای آموزش شبکه عصبی مورد استفاده قرار گرفت. سپس ساختمان بهینه شبکه عصبی تعیین گردید. در این مطالعه، شبکه عصبی با الگوریتم لونبرگ- مارکوارت که دارای ده نرون در لایه پنهان بود، بهعنوان شبکه عصبی بهینه انتخاب شد. با توجه به شاخصهای آماری بهدست آمده (ضریب تعیین= 0/976، میانگین خطای نسبی= 0/089) و دادههای ورودی در نظر گرفته شده، برآورد شدت جریان فاضلاب در مرکز دفن زباله توسط شبکه عصبی از کارایی مناسبی برخوردار است.
شبکه عصبی مصنوعی,شیرابه,شدت جریان,داده های هواشناسی
https://www.wwjournal.ir/article_1148.html
https://www.wwjournal.ir/article_1148_d109c40281fc9c8a330437a5f4a74829.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
ارائه مدل ریاضی مستقل از پارامترهای محیطی در فرایند حذف آلودگی خاک بهروش گیاه پالایی
85
91
FA
پریوش
مصلحی مصلحآبادی
کارشناس ارشد و عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
منوچهر
وثوقی
استاد دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
vosoughi@sharif.edu
مرتضی
قدیریان
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
در این مقاله یک مدل ریاضی سه قسمتی برای حذف آلودگی خاک بهروش گیاه پالایی بر اساس میزان رشد و مرگ ریشه در سیستم ارائه شد. متغیرهای این مدل بر اساس قسمتهایی با حجم متفاوتند که هر یک ضریب تجزیه مشخص و از درجه اول دارند. زمانی که ریشه در خاک حرکت میکند، خاک در سیکل لایههای نزدیک به ریشه (ریزوسفر)، ناحیه مرگ ریشه و ناحیه خاک قرار میگیرد. لذا با این که در این مدل، آلودگی بیحرکت و ثابت در نظر گرفته میشود ولی با توجه به این که ریشه در خاک نفوذ میکند، خاک در معرض ریزوسفر قرار میگیرد. در این مدل برای بیان چگونگی رشد ریشه، مدلی در نظر گرفته شد که هم رشد مکانی یعنی تغییرات نمایی با عمق و هم رشد زمانی یعنی تغییرات سینوسی با زمان را شامل میشود.
حذف آلودگی,گیاه پالایی,ریزوسفر,مدل ریاضی
https://www.wwjournal.ir/article_1149.html
https://www.wwjournal.ir/article_1149_6bfb85c9dcc94154e64ad8d8216faa83.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
بررسی آزمایشگاهی مشخصات جهشی ذرات در نزدیکی بستر کانال
92
100
FA
سید سجاد
مهدیزاده محلی
دانشجوی دکترای مهندسی عمران آب، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران
Sa.Mehdizadeh@gmail.com
سید علیاکبر
صالحی نیشابوری
استاد سازههای هیدرولیکی، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
در این تحقیق، خصوصیات جهش تک ذره رسوبی در یک جریان آشفته با استفاده از سیستم تصویربرداری با سرعت بالا، اندازهگیری شد. این خصوصیات شامل طول، ارتفاع، سرعت، زوایای برخورد به بستر و بلندشدگی بودند که با تغییر در شرایط هیدرولیکی جریان، قطر، چگالی ذره و همچنین زبری بستر، با سرعت 250 فریم بر ثانیه بهدست آمدند. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش آشفتگی جریان، طول، ارتفاع و سرعت ذره افزایش یافته و زوایای برخورد به بستر و بلندشدگی مجدد آن کاهش مییابد. نتایج آزمایشها همچنین حاکی از این امر است که با افزایش قطر متوسط ذرات بستر، تمامی خصوصیات جهش تمایل به افزایش دارند. برای حل عددی معادلات حاکم بر ذره و بهدست آوردن مسیر حرکت آن در یک گام جهش، سرعتهای اولیه جهش در هر دو جهت افقی و قائم بهدست آمد که از آنها میتوان بهعنوان شرایط اولیه در حل عددی استفاده نمود. مؤلفه افقی سرعت ذره رسوبی در دامنه 3 تا 8 برابر سرعت برشی و مؤلفه قائم آن در دامنه 1/5 تا 3/5 برابر سرعت برشی قرار داشت. در ادامه با محاسبه مؤلفههای ضریب ارتجاعی ذره رسوبی نشان داده شد که تغییر در شدت جریان، تأثیر اندکی بر روی این مؤلفهها داشته بهطوریکه با افزایش آن، این دو مشخصه تقریباً ثابت ماندند.
جریان آشفته,جهش تک ذره,تنش بستر,زبری کانال,بار بستر
https://www.wwjournal.ir/article_1150.html
https://www.wwjournal.ir/article_1150_2d31bca309cd2cbe6a1c1c81825ab263.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
افزایش راندمان سرریزهای جانبی ساده با استفاده از صفحات هادی یا گروه شمع
101
113
FA
عبدالرضا
کبیری سامانی
استادیار، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان
akabiri@cc.iut.ac.ir
حجت
اسماعیلی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، مهندسی عمران- آب، دانشگاه صنعتی اصفهان
منوچهر
حیدرپور
دانشیار گروه آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
heidar@cc.iut.ac.ir
سرریزها از کاربردیترین سازههای هیدرولیکی هستند که برای مقاصد مختلف مانند اندازهگیری دبی، استهلاک انرژی، انحراف جریان، تنظیم سطح آب و کنترل سیلاب توسط مهندسان هیدرولیک مورد استفاده قرار گرفتهاند. در سرریزهای جانبی، آستانه کنترل در کنار و به موازات کانال اصلی قرار میگیرد و به مجرد بالا آمدن سطح آب تا رقوم بیشتر از آستانه سرریز، انحراف آب به کانال جانبی صورت میپذیرد. این نوع سرریزها معمولاً در سیستمهای زهکشی و کنترل سیلاب، جمعآوری آبهای سطحی و بسیاری از پروژههای منابع آب و محیط زیست کاربرد دارند. محاسبات سرریزهای جانبی بر اساس جریان متغیر مکانی انجام میشود. در این مقاله به بررسی و مطالعه روشهایی برای افزایش راندمان سرریزهای جانبی پرداخته شد. به این منظور استفاده از گروه صفحات هادی یا گروه شمع در حالتهای تک، دوگانه و سهگانه پیشنهاد شد. در ابتدا بر اساس معادلات حاکم (قوانین بقای اندازه حرکت و پیوستگی) و اعمال فرضیات مناسب، معادلاتی برای تعیین نیروی دینامیکی وارد بر این سازهها در کانال، تعیین پروفیل سطح آب و نیز تعیین ضریب دبی جریان عبوری از سرریز جانبی در حضور سازههای مورد بحث ارائه شد و سپس با استفاده از نتایج مدل آزمایشگاهی و اندازهگیریهای انجام شده به واسنجی نتایج تحلیلی و ارائه روابطی برای تعیین ضریب دبی جریان پرداخته شد. بررسی نتایج تحلیلی و آزمایشگاهی نشان داد که در صورت استفاده از صفحات هادی و گروه شمع میتوان ضریب دبی جریان را تا حدود 30 درصد افزایش داد.
سرریز جانبی,مدل تحلیلی,مدل آزمایشگاهی,صفحات هادی,گروه شمع
https://www.wwjournal.ir/article_1151.html
https://www.wwjournal.ir/article_1151_14cc0e85c75af63c6c55d3e024643cda.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
خصوصیات اندازه ذرات رسوبات معلق انتقالی در جریان پایه و سیلابی رودخانه
114
117
FA
محبوبه
کیانی هرچگانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
سید حمیدرضا
صادقی
دانشیار گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
sadeghi@modares.ac.ir
مطالعه حاضر با هدف بررسی خصوصیات اندازه ذرات رسوبات معلق انتقالی در جریان پایه و سیلابی رودخانه کجور واقع در حوزه آبخیز جنگلی کجور با مساحت حدود 50000 هکتار انجام پذیرفت. بهمنظور تعیین و آنالیز توزیع اندازه ذرات، پس از نمونهبرداری رسوبات معلق از جریان طی مقاطع مختلف زمانی، از قانون استوکس و روش پیپت اصلاح شده و نیز نرمافزار GRADISTAT استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشانگر اختصاص بهترتیب 81/1، 3/4 و 15/3 درصد در جریان پایه و 56/5، 17/0 و 26/5 درصد در شرایط سیلابی برای ذرات ماسه، لای و رس بود.
توزیع اندازه ذرات,غلظت رسوبات معلق,جریان پایه,حوزه آبخیز کجور,مازندران
https://www.wwjournal.ir/article_1152.html
https://www.wwjournal.ir/article_1152_3ee370ed372e1056867dc993c40d3225.pdf
مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهان
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
2383-0905
22
1
2011
03
01
پیشبینی ماهانه جریان با استفاده از ماشین بردار پشتیبان بر مبنای آنالیز مؤلفه اصلی
118
123
FA
روحاله
نوری
کارشناس مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست، دانشکده تحصیلات تکمیلی محیط زیست، دانشگاه تهران
roohollahnoori@gmail.com
امیر
خاکپور
مدیر عامل شرکت عمران زیست آزما (CELCO)، دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست، دانشکده تحصیلات تکمیلی محیط زیست، دانشگاه تهران
مجید
دهقانی
دانشجوی دکترای مهندسی عمران آب، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
اشکان
فرخنیا
کارشناس مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، دانشجوی دکترای سازههای آبی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر انتخاب متغیرهای ورودی با استفاده از آنالیز مؤلفه اصلی (PCA) بر عملکرد مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) برای پیشبینی ماهانه دبی رودخانه بود. به این منظور ابتدا با استفاده از 18 متغیر ورودی به مدل SVM، دبی جریان ماهانه پیشبینی شد. سپس با استفاده از PCA تعداد متغیرهای ورودی به مدل SVM از 18 متغیر به 5 مؤلفه کاهش یافت. در نهایت با استفاده از آماره توسعه یافته توسط نویسندگان مقاله، عملکرد مدلهای ارائه شده (SVM و PCA-SVM) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این تحقیق نشان داد که پیشپردازش متغیرهای ورودی به مدل SVM با استفاده از PCA، بهبود عملکرد مدل SVM را به همراه داشته است.
ماشین بردار پشتیبان,آنالیز مؤلفه اصلی,جریان ماهانه
https://www.wwjournal.ir/article_1153.html
https://www.wwjournal.ir/article_1153_71bf05596864ded1712a7bc628238f19.pdf