2024-03-29T06:31:31Z
https://www.wwjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=274
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
تصفیه بیولوژیکی ترکیبات بیفنیل پلیکلرینه شده با استفاده از بیوراکتور غشایی پر و خالی شونده متوالی
فهیمه
تیموری
مهربان
صادقی
مهناز
نیکآئین
محمد مهدی
امین
رضا
مولایی
بیفنیلهای پلیکلرینه آلایندههای زنوبیوتیک هستند که عموماً بهعنوان PCBs شناخته میشوند. ترکیبات PCBs قادرند بهطرق مختلف وارد زنجیره غذایی موجودات زنده شده و در بافت چربی آنان تجمع یابند. بنابراین قبل از راهیابی آنها به محیط، ضروری است بهطور جدی بر روی روشهای حذف و یا کاهش اینگونه ترکیبات پر خطر تمرکز نمود. هدف ازاین مطالعه بررسی نحوه تصفیه بیولوژیکی آبهای آلوده به ترکیبات PCBs با استفاده از راکتور بیوفیلم هوازی ناپیوسته متوالی((SBBR بود. از دو ترکیب اسیداستیک و استن بهعنوان حلال PCBs استفاده شد. بارگذاری راکتورها در محدوده COD معادل g/l-d 0/75-0/04 (حداکثر غلظت PCBs معادل 0/7 میلیگرم در لیتر) انتخاب شد. درسیستم SBBR ، فازهای تغذیه، واکنش، تهنشینی و تخلیه بهطور کامل اجرا شد. درصد حذف COD و PCBs در هر مرحله مورد بررسی قرار گرفت. در راکتور حاوی حلال استن بیشترین میزان حذف COD که در بارگذاری g COD/l-d 0/4-0/2 رخ داد برابر با 85 درصد بود. در راکتور دارای حلال اسیداستیک بیشترین میزان حذف در بارگذاری g COD/l-d 0/56 بهدست آمد که برابر با 95 درصد بود. میزان حذف PCBs ، در مدت زمان 240 روز پس از راهاندازی راکتورها به بیشترین میزان خود یعنی 99 درصد رسید. نتایج این مطالعه نشان داد که با استفاده از فرایندهای بیولوژیکی نظیر SBR میتوان آلایندههای آلی مقاوم به تجزیه بیولوژیکی که از طریق برخی فاضلابها به محیط راه مییابند را حذف و یا در حد قابل قبولی کاهش داد. همچنین نتایج نشان داد که حذف آروکلورهای سنگینتر ترکیبات PCBs با استفاده از فرایندهای بیولوژیکی هوازی به زمان زیادی نیاز دارد.
بیفنیلهای پلیکلرینه شده
تصفیه بیولوژیکی
راکتور بیوفیلم هوازی ناپیوسته متوالی
2012
07
01
2
8
https://www.wwjournal.ir/article_1637_e0f11cc45c180a1325746b689a2fe361.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
مقایسه نیتریفیکاسیون جزئی و کامل در سیستم SBR با هدف استفاده در فرایندهای جریان جانبی
علی
دهنویی
حسین
گنجیدوست
بیتا
آیتی
گیتی
امتیازی
یکی از روشهای نوین مورد توجه محققان، استفاده از روشهای کم هزینه بیولوژیکی حذف آمونیاک تحت عنوان نیتریفیکاسیون جزئی است. در این تحقیق که هدف از انجام آن مقایسه دو فرایند نیتریفیکاسیون کامل و جزئی بهمنظور بهکارگیری در فرایندهای جریان جانبی بود، میزان حذف آمونیاک در فاضلابهای با غلظت بالای آمونیاک تحت سیکلهای مختلف در سیستم SBR در مقیاس پایلوت مورد بررسی قرار گرفت. غلظت آمونیاک در فاضلاب سنتزی حدود 900 میلیگرم در لیتر و حجم ثابت راکتور 3 لیتر و حجم قابل تعویض آن برای ایجاد زمان ماند مناسب تا 6 لیتر متغیر بود که بر این اساس زمان ماندهای 1/05 تا 1/55 روز در حالتهای مختلف بهکار رفت. بر اساس نتایج حاصل از اندازهگیری آمونیاک، نیتریت و نیترات با دستگاه اسپکتروفتومتر، مشخص گردید که با کنترل دما، pH، اکسیژن محلول و زیرسیکلهای بیشتر میتوان به نیتریفیکاسیون جزئی دست یافت. بر اساس محاسبات انجام شده مشخص گردید که نرخ ویژه اکسیداسیون آمونیاک در نیتریفیکاسیون کامل در قیاس با جزئی در حدود 13 تا 16 درصد بیشتر است و این درحالی است که در این حالت، درصد تجمع نیتریت ازحدود 91 به 51 درصد در سه زیرسیکل و از حدود 81 به 30 درصد در یک زیرسیکل در قیاس با نوع جزئی کاهش یافته است. علاوه بر این، افزایش تعداد زیرسیکلهای فرعی از یک به سه تأثیر قابل ملاحظهای در افزایش نرخ ویژه اکسیداسیون آمونیاک از 29 تا 32 درصد بهترتیب در نیتریفیکاسیون جزئی و کامل داشت. این موضوع نشان داد که استفاده از روش مذکور میتواند علاوه بر حذف آمونیاک با غلظت بالا در فرایندهای جریان جانبی، باعث اکسیداسیون کمتر نیتریت در نیتریفیکاسیون جزئی نسبت به نوع کامل شود.
نیتریفیکاسیون
فرایند جریان جانبی
راکتورهای پیوسته متوالی
2012
07
01
9
21
https://www.wwjournal.ir/article_1638_28feb084090389b5757b4cf15739351f.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
فرایند ترکیبی انعقاد و اکسیداسیون پیشرفته با فنتون در حذفCOD آنتیبیوتیک کلاریترومایسین
احمدرضا
یزدانبخش
محمد
منشوری
امیر
شیخمحمدی
مهدیه
سردار
آنتیبیوتیکها جزء آلایندههای مهم محیطهای آبی بهحساب میآیند. در این مطالعه حذف آنتیبیوتیک کلاریترومایسن از فاضلاب ساختگی از طریق فرایند تلفیقی انعقاد و اکسیداسیون پیشرفته مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی و بهصورت ناپیوسته انجام شد. فاضلاب ساختگی از آنتیبیوتیک کلاریترومایسین با غلظت 200 میلیگرم در لیتر ساخته شد. شاخص COD بهعنوان پارامتر مورد بررسی انتخاب گردید. ابتدا فرایند انعقاد بر روی فاضلاب ساختگی انجام و پس از حصول شرایط بهینه برای منعقدکننده مناسب، پساب این مرحله وارد فرایند اکسیداسیون فنتون گردید. در فرایند فنتون تأثیر تغییراتpH ، پراکسید هیدروژن و Fe2+بر کارایی حذف آنتیبیوتیک کلاریترومایسین، مورد ارزیابی قرار گرفت و شرایط بهینه برای هر کدام از پارامترها تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، منعقدهکننده پلیآلومینیومکلراید بهعنوان بهترین منعقدکننده انتخاب گردید. برای این منعقدکننده در pH بهینه برابر 7 و با مقدار ماده منعقدکننده برابر 100 میلیگرم در لیتر میزان حذف کلاریترومایسن برابر 84/37 درصد حاصل شد. پارامترهای بهینه در فرایند فنتون، برای حذف کلاریترومایسین نیز، بهترتیب pH برابر7 ، Fe2+برابر 45/0میلیمول در لیتر، پراکسیدهیدروژن 0/16 میلیمول در لیتر و زمانماند 1 ساعت تعیین شد. درضمن نسبت بهینه + H2O2/Fe2 برابر 0/4 بهدست آمد. با اعمال این شرایط، میزان حذف این آنتیبیوتیک با فرایند تلفیقی انعقاد و اکسیداسیون پیشرفته با فنتون، 3/96 درصد تعیین شد.
فاضلاب
کلاریترومایسین
انعقاد
فنتون
COD
2012
07
01
22
29
https://www.wwjournal.ir/article_1639_946757224052626e9266333f7df1b6f7.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
ارزیابی استفاده از سیستم زهکشی بهمنظور پایین انداختن سفره آب زیرزمینی دشت شیراز با استفاده از مدل PMWIN
احمدرضا
کریمیپور
غلامرضا
رخشندهرو
گلنوش
بنیطالبی دهکردی
دشت شیراز بهدلیل افزایش جمعیت شهری و تبدیل اراضی زراعی و باغها به اماکن مسکونی و همچنین تخریب قناتها که در گذشته کار زهکشی دشت را بر عهده داشتند، با مشکل بالا آمدن سفره آب زیرزمینی در مناطق جنوبی و جنوب شرقی خود مواجه بوده است. برای غلبه بر این مشکل از سال 1382 در این دشت اقدام به احداث سه رشته زهکش شده است که تاکنون بیش از نیمی از یکی از این سه رشته زهکش بهطول تقریبی 14/6کیلومتر در شرق شهر احداث گردیده است. در این تحقیق استفاده از سیستم زهکشی برای پایین انداختن سفره آب زیرزمینی دشت شیراز در سناریوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. در این زمینه ابتدا رفتار هیدرولیکی آبخوان دشت شیراز با استفاده از مدل PMWIN مدلسازی شد. در این مدل، زهکشهای بزرگ در حال احداث در این دشت نیز دیده شد و اطلاعات بارندگی و تبخیر اندازهگیری شده در دشت، میزان تغذیه و تخلیه سفره از طریق قناتها و مسیر رودخانه خشک و چنار راهدار و همچنین میزان برداشت آب از چاهها و تغذیه آبخوان بهعلت فاضلاب برگشتی در مدل منظور گردیدند. سپس با واسنجی و صحتسنجی مدل و تعیین کلیه پارامترهای مورد نیاز، وضعیت سطح آب زیرزمینی دشت در پایان اجرای زهکش و در سناریوهای مختلف شبیهسازی گردید. بررسی نتایج حاصل از مدل نشان دهنده عملکرد خوب زهکشها بود که در افزونی دبی زهکشی شده در مقایسه با ورودی و خروجی از دشت در تمام سناریوها خود را نشان داد. همانگونه که انتظار میرفت، در حالت خشکسالی (سناریوی 3) کمترین دبیهای ورودی و خروجی و زهکشی شده از دشت را داشت و درحالت ترسالی (سناریوی 4) بیشترین دبیها مشاهده شد. بررسیها نشان داد برای آنکه سطح آب زیرزمینی تا عمق مورد نظر طراح پایین بیفتد باید خطوط فرعی زهکش نیز اجرا شوند که در غیر اینصورت مقدار دبی زهکشی شده از نصف برآورد طراح نیز کمتر خواهد بود.
آب زیرزمینی
دشت شیراز
سیستم زهکش
PMWin
مدلسازی
2012
07
01
30
41
https://www.wwjournal.ir/article_1640_dc44954e8be1787eb17ef791c91078a1.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
پیشبینی خشکسالی یکساله با استفاده از مدل فازی-عصبی، سریهای زمانی خشکسالی و شاخصهای اقلیمی (مطالعه موردی: زاهدان)
حسین
حسینپور نیکنام
مهدی
اژدری مقدم
محمود
خسروی
تحقیق حاضر تلاشی برای پیشبینی خشکسالی یک سال بعد در شهر زاهدان با استفاده از مقادیر پیشین شاخص خشکسالی بارندگی استاندارد شده (SPI) و 19 عدد از شاخصهای اقلیمی است. به این منظور از قابلیتهای سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی (ANFIS) برای ساخت مدلهای پیشبینی و از شاخص خشکسالی SPI برای نمایش کمّی خشکسالی استفاده گردید. در ابتدا از روش محاسبه همبستگی برای تحلیل ارتباط میان خشکسالیها و شاخصهای اقلیمی استفاده شده و مناسبترین شاخصهای اقلیمی انتخاب گردیدند. در مرحله بعد پیشبینی خشکسالیها در مقیاس زمانی 12 ماهه صورت پذیرفت. ترکیبات مختلفی از متغیرهای ورودی در مدلهای پیشبینی فازی- عصبی ANFIS وارد گردیدند. شاخص خشکسالی SPI نیز بهعنوان خروجی مدلها معرفی شد. نتایج نشان داد که تنها استفاده از سریهای زمانی مشابه سال قبل شاخص خشکسالی SPI در پیشبینی خشکسالیهای 12 ماهه مؤثر است. با این حال از بین شاخصهای اقلیمی مورد بررسی، شاخص Nino4 مناسبترین نتایج را ارائه داد.
پیشبینی خشکسالی
شاخص خشکسالی SPI
شاخصهای اقلیمی
مدل فازی- عصبی ANFIS
زاهدان
2012
07
01
42
51
https://www.wwjournal.ir/article_1642_938228f3267bdc1a1eef223a8d9b2b53.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
تأثیر گوگرد بر فرایند گیاهپالایی اسفناج از خاکهای آهکی آلوده به کادمیم
علی
کسرائیان
نجفعلی
کریمیان
ابراهیم
پذیرا
همزمان با افزایش آلودگی خاکها ناشی از کاربرد لجن فاضلاب و کودهای فسفره و نگرانی انتقال این عنصر به گیاهان و چرخه مواد غذایی، روشهای متعددی از جمله گیاهپالایی برای پاکسازی زمینهای آلوده پیشنهاد شده است. از آنجا که آهک نقش مهمی در نگهداری کادمیم در خاکهای آهکی دارد بنابراین بهنظر میرسد اکسایش گوگرد با تأثیر بر این بخش بتواند راندمان فرایند گیاهپالایی و استخراج کادمیم را بهبود بخشد. برای مطالعه تأثیر گوگرد تلقیح شده با باکتری تیوباسیلوس (معادل صفر،2، 4 و 6 تن در هکتار) در خاکهای آهکی آلوده به 40 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک، بر اکسایش گوگرد و غلظت کادمیم عصارهگیری شده با دیاتیلن تریآمین پنتااستیکاسید و فرایند گیاهپالایی توسط اسفناج در طی 50 روز رشد گیاه، آزمایش گلخانهای انجام گردید. تغییر pH، قابلیت هدایت الکتریکی و مقدار سولفات اندازهگیری شده بیانگر فرایند اکسایش گوگرد بود. با اینحال، بهرغم عدم مشاهده تغییر در غلظت کادمیم عصارهگیری شده با DTPA، کاربرد گوگرد بهطور متوسط غلظت این عنصر را نسبت به شاهد 71/6 درصد افزایش داد اما مقدار رشد گیاه متأثر از سمّیت کادمیم و شوری خاک کاهش یافت. بیشترین مقدار جذب و استخراج کادمیم در تیمار معادل 2 تن در هکتار گوگرد و با 63 درصد افزایش نسبت به شاهد اندازهگیری شد. بهنظر میرسد بهرغم کاهش رشد گیاه در تیمارهای آزمایشی، کاربرد گوگرد در این خاکها توانسته مقدار استخراج کادمیم و فرایند گیاهپالایی را بهبود ببخشد و بیشترین بهرهوری در تیمار معادل 2 تن در هکتار گوگرد و با 63 درصد افزایش نسبت به شاهد اندازهگیری شد.
کادمیم
گوگرد
گیاهپالایی
اسفناج
خاکهای آهکی
2012
07
01
52
58
https://www.wwjournal.ir/article_1659_b222aa65916b730017d55668f7d26374.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
اثر تثبیت ریزجلبک کلامیدوموناس برای حذف ارتوفسفات از پساب شهری
نرگس
زمانی
مسعود
نوشادی
سیفاله
امین
علی
نیازی
یونس
قاسمی
هدف از این پژوهش بررسی اثر کاربرد و نحوه عملکرد ریزجلبک کلامیدوموناس در حذف ارتوفسفات از پساب شهری بود. در این پژوهش سه تیمار بهصورت ریزجلبک تثبیت شده در آلژینات، ریزجلبک آزاد و بدون ریزجلبک (تیمار شاهد) با مقادیر مختلف هوادهی (صفر، 1 و 2/5 لیتر در دقیقه) با سه تکرار درنظر گرفته شد و به 1/5 لیتر از پساب خروجی مرحله دوم تصفیهخانه فاضلاب شیراز اضافه شد. در یک دوره 14 روزه، عملکرد ریزجلبک در حذف ارتوفسفات از پساب شهری مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل، بالاترین نرخ کاهش ارتوفسفات (10/33 درصد در روز) مربوط به تیمار ریزجلبک تثبیت شده با هوادهی 2/5 لیتر بر دقیقه بود که این نرخ با کاهش میزان هوادهی کاهش یافت. البته تیمار با ریزجلبک آزاد با هوادهی 1 لیتر بر دقیقه نیز نتایج خوبی داشت. تثبیت و افزایش میزان هوادهی بر تعامل بین ریزجلبک و باکتری، تأثیر گذاشته و باعث حذف مقادیر بیشتر ارتوفسفات شد.
تصفیه فاضلاب شهری
ارتوفسفات
ریزجلبک
کلامیدوموناس
هوادهی
مهرههای آلژینات
2012
07
01
59
66
https://www.wwjournal.ir/article_1669_e6484fd76c169ce8dadbfa8106a0ef99.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
کارایی نانولولههای کربنی در تصفیه شیرابه مکان دفن زباله شهری (مطالعه موردی: محل دفن زباله شهر همدان)
زهرا
کاشیتراش اصفهانی
محمدتقی
صمدی
مینا
علوی
ناهید
منوچهر پور
ماهم
باخانی
ترکیبات آلی و معدنی تولید شده در طی فرایندهای بیولوژیکی، فیزیکی و شیمیایی، در اثر نفوذ آب باران به درون مواد زائد مکان دفن و رطوبت موجود در آن شسته شده و شیرابه را تشکیل میدهند که این امر نگرانیهای بهداشتی و محیطزیستی فراوانی ایجاد کرده است. مطالعه حاضر بهمنظور تعیین کارایی نانولولههای کربنی در کاهش COD، BOD5، TS و رنگ شیرابه مکان دفن زباله شهر همدان صورت گرفت. آزمایشها بهصورت ناپیوسته و با تغییر فاکتورهای مؤثر در واکنش مانند pH، زمانماند و غلظت نانولولههای کربنی انجام شد و کارایی حذف با استفاده از آزمون آماری One-Way ANOVA و نرمافزار SPSS-16 مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین راندمان حذف در غلظت 2500 میلیگرم در لیتر نانولوله کربنی، pH برابر 2/5 و زمان تماس 10 دقیقه و بهمیزان 58/23 درصد برای COD ، 12/5 درصد برای BOD5، 66/87 درصد برای TS و 80 درصد برای رنگ بهدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که نانولولههای کربنی از توانایی بالایی در جذب مواد آلی موجود در شیرابه برخوردار هستند و میتوانند برای تصفیه شیرابه محل دفن همدان بهعنوان پیشتصفیه و یا تصفیه تکمیلی بهکار روند.
شیرابه
تصفیه
نانو لولههای کربنی
همدان
2012
07
01
67
72
https://www.wwjournal.ir/article_1662_d4dd484951a6e7279f37ad4c50f2a6ab.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
پیشبینی فصلی خشکسالی هواشناسی با استفاده از ماشینهای بردار پشتیبان
علیرضا
نیکبخت شهبازی
بنفشه
زهرایی
محسن
ناصری
در تحقیقات مختلف، پارامترهای هواشناسی متفاوتی در پیشبینی دورههای کم بارش مورد توجه قرار گرفتهاند. در این تحقیق نمایه بارش استاندارد شده (SPI) برای 6 سناریوی فصل (پاییز، زمستان، بهار، پاییز+ زمستان، زمستان+ بهار و پاییز تا بهار) محاسبه شده و متغیرهای هواشناسی پیشبینی کننده دمای هوا (در سطح 300، 500، 700 و 850 میلی بار) و ارتفاع ژئوپتانسیل (در سطح 300، 500، 700 و 850 میلی بار) در محدوده طول و عرض جغرافیایی 0 تا 60 درجه شمالی و 0 تا 90 درجه شرقی، در سالهای (1354-1386) برای پیشبینی پدیده خشکسالی هواشناسی مورد استفاده قرار گرفت. در این مدل پیشبینی، بازه زمانی پیشبینی کننده بین ماههای اکتبر تا آوریل برای SPI پیشبینی شده در همان بازه زمانی قرار دارد. نمایه بارش استاندارد شده در حوضههای مورد مطالعه (حوضه سدهای طالقان و ماملو) بر اساس بارش متوسط حوضهها که به روش میانگین معکوس فاصله وزندار محاسبه شده، تخمین زده شده است. یکی از روشهای یادگیری آماری با استفاده از ناظر بهنام ماشینبردار پشتیبان (SVM) برای تدوین مدل پیشبینی SPI استفاده شد. با استفاده از تکنیک آماری مبتنی بر آنتروپی مشترک اطلاعات، نقاط مؤثر بر بارش حوضه سدهای تهران در فصل بهار بیشتر در جنوب، جنوب غربی و شمال غربی کشور و در فصل پائیز، شمال، شمال غربی و جنوب و در زمستان در شمال غربی و غرب کشور تشخیص داده شدند. نتایج مدل SVM در اکثر موارد پیشبینی، دقت مناسب داشت. این روش میتواند در پیشبینی رفتارهای غیرخطی دادههای هواشناسی با طول دوره آماری کوتاه مورد استفاده قرار گیرد. این دقت برای دستهبندی SPI فصلهای پاییز و بهار بیشتر از سایر سناریوها است.
خشکسالی هواشناسی
ماشینبردار پشتیبان
نمایه بارش استاندارد شده
استان تهران
2012
07
01
73
85
https://www.wwjournal.ir/article_1663_f5a9abfba84e1010776de62ba4f50896.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
کارایی روش الکتروکواگولاسیون در حذف فلز سنگین کادمیم موجود در محیطهای آبی
علی
آخوندی
احمد
خدادادی دربان
حسین
گنجیدوست
حضور فلزات سنگین در پسابهای صنعتی و مشکلات محیطزیستی ناشی از دفع غیر اصولی آنها، تصفیه این قبیل پسابها را قبل از تخلیه بهمحیط زیست و یا ورود به شبکه جمعآوری فاضلاب ضروری میسازد. در این تحقیق به بحث و بررسی در مورد روش الکتروکواگولاسیون برای حذف کادمیم از محیطهای آبی در مقیاس آزمایشگاهی پرداخته شد. آزمایشها با استفاده از شش الکترود آلومینیومی و آهنی اجرا گردید. در این پژوهش، راندمان حذف کادمیم در شرایط مختلف سطح و فاصله الکترودها، توانهای الکتریکی ورودی، زمانماند، غلظت اولیه کادمیم و تغییرات pH مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایشهای مربوط به سطح و فاصله الکترودها، سیستم جریان پایلوت بهصورت بسته درنظر گرفته شد و در بقیه آزمایشها سیستم جریان پایلوت بهصورت پیوسته طرح و اجرا گردید. تعداد الکترودهای بهکار رفته شش عدد از نوع آلومینیم و آهن بود و مساحتهای 2352، 3360 و 4200 سانتیمتر مربع با فواصل 1، 2 و3 سانتیمتر از یکدیگر مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین راندمان حذف کادمیم هنگامی صورت میگیرد که مساحت الکترود 4200 سانتیمتر مربع و فاصله آنها از یکدیگر 1 سانتیمتر، توان الکتریکی ورودی 185 وات، زمانماند محلول 40 دقیقه و pH محلول ورودی حدود 10/25 باشد. با بالا رفتن غلظت اولیه کادمیم در جریان ورودی به سیستم، راندمان حذف کادمیم تا حدودی کاهش مییابد.متر مربع با فواصل 1، 2 و3 سانتی
کادمیم
الکتروکواگولاسیون
تصفیه فاضلاب صنعتی
الکترودهای آلومینیومی و آهنی
ایزوترم
2012
07
01
86
93
https://www.wwjournal.ir/article_1664_4d96c1d5c45732957b8f07c4496ec0e5.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
تحلیل عدم قطعیت در شبکههای جمعآوری فاضلاب با منطق فازی، (مطالعه موردی: بخشی از شبکه فاضلاب شهر مشهد)
علی
قاسمی
سید محمود
حسینی
پارامترهای ورودی در طراحی و ارزیابی عملکرد هیدرولیکی شبکههای جمعآوری فاضلاب دقیق نیستند و در معرض عدم قطعیت فراوان قرار دارند. در این تحقیق، یک روش جدید برای تجزیه و تحلیل عدم قطعیت جریان در شبکههای فاضلاب بر پایه منطق فازی ارائه شده است که از انعطاف کامل در انتخاب پارامترهای ورودی و سهولت در محاسبات و کاربرد برخوردار است. روش بر بخشی از شبکه جمعآوری شهر مشهد، بهعنوان مطالعه موردی، اعمال شد. بررسی نتایج نشان داد که چنین تجزیه و تحلیل عدم قطعیتی میتواند تصویر مناسبی از عملکرد جریان و متغیرهای اصلی آن یعنی دبی، سرعت و عمق جریان در اختیار طراحان و بهرهبرداران قرار دهد. این امر میتواند در ارزیابی عملکرد هیدرولیکی یک شبکه، با وارد نمودن طیف وسیعتری از مقادیر متغیرهای اصلی، کمک نماید.
شبکه جمعآوری فاضلاب
تجزیه و تحلیل عدم قطعیت
رابطه مانینگ
منطق فازی
2012
07
01
94
107
https://www.wwjournal.ir/article_1665_305ae1c3465fe3db66bf7ee4eced4e6d.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
توسعه روش رگرسیون K- نزدیکترین همسایگی در پیشبینی جریان رودخانه
محمد
عزمی
شهاب
عراقینژاد
روشهای مختلف آماری، غیرآماری و جعبه سیاه در فرایندهای پیشبینی جریان رودخانه استفاده میشوند. از میان روشهای آماری، روش رگرسیون ناپارامتری K- نزدیکترین همسایگی بهواسطه پایه ریاضی و سادگی ذاتی، یکی از روشهای مناسب در فرایندهای پیشبینی است. در این تحقیق ضمن معرفی کامل روش K-NN به تشریح راهکارهای توسعه و بهبود این روش پرداخته میشود که از آن جمله میتوان به معرفی روشهای تخمین بهترین همسایگی، توابع انتقال اطلاعات (پیشپردازش)، توابع فاصلهسنجی و روش پیشنهادی برای برونیابی اشاره کرد. روش پیشبینی K-NN بههمراه راهکارهای توسعه آن بر روی مطالعه موردی پیشبینی آورد حوضه بالادست سد زایندهرود اجرا شد. مقایسه نتایج نهایی روش K-NN کلاسیک با روش اصلاح شده K-NN (تعداد همسایگی 5، تابع انتقال دامنه مقیاس، تابع فاصله سنجی ماهانالوبیس و اعمال روش برونیابی پیشنهادی) نشان میدهد که مدل بهبود یافته در پارامترهای نکویی برازش، ریشه میانگین مربعات خطا، درصد حجم خطا و میزان همبستگی بهترتیب 45 ، 59 و 17درصد بهبود عملکرد داشته است. این نتایج، ضرورت اعمال راهکارهای ذکر شده را برای استخراج پیشبینیهای دقیقتر نشان میدهد.
روش نزدیکترین همسایگی
توابع فاصلهسنجی
فاصله ماهانالوبیسی
برونیابی
رودخانه زایندهرود
2012
07
01
108
119
https://www.wwjournal.ir/article_1666_20f0363abdb36eef20226078e5da8a3f.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
تعیین پارامترهای بهینه در حذف فنل با استفاده از پر شترمرغ پاکسازی شده با پراکسیدهیدروژن
محمد
منشوری
احمدرضا
یزدانبخش
هستی
دارائی
حضور فنل در آب و فاضلاب بهدلیل سمیّت و تهدیدی که برای زندگی انسان و محیط دارد یک نگرانی عمده محسوب میگردد. در این مطالعه از پرشترمرغ بهعنوان یک جاذب جدید برای حذف فنل در وزنهای 0/2، 0/3، 0/5، 0/7، 1 و 1/5 گرم استفاده شد و تغییرات اثر زمان،pH، مقدارجاذب و دما در حین فرایند حذف و همچنین تبعیت فرایند جذب از معادلات فروندلیچ و لانگمیر مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Excel استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که با افزایش مقدار جاذب از 0/2 تا 0/7 گرم میزان جذب افزایش مییابد. همچنین مشاهده شد که جذب فنل با افزایش pH محلول کاهش مییابد و افزایش زمان تماس، تأثیر ویژهای (70درصد) در میزان جذب دارد. همچنین موازنه جذب بهخوبی توسط ایزوترمهای جذب فروندلیچ و لانگمیر نمایش داده شدند. نتایج نشان میدهند که پر شترمرغ بهعنوان یک ماده زائد در کشتارگاهها، میتواند یک جاذب زیستی مؤثر برای حذف فنل بهشمار رود.
پرشترمرغ
جاذب زیستی
بهینه
ایزوترم
2012
07
01
120
126
https://www.wwjournal.ir/article_1667_792cea34707d950a6d146c6b2fc5b4df.pdf
مجله آب و فاضلاب
1024-5936
1024-5936
1391
23
2
بررسی سینتیک حذف مس از محیط آبی با استفاده از خاک اره
شایان
شامحمدی
در حال حاضر در اکثر شهرهای جنوبی ایران استفاده از آب تصفیهکنهای خانگی رایج شده است. یکی از عوامل مهم و مؤثر در فرایند جذب، تغییر جرم جاذب است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر مقدار جرم جاذب خاک اره بر زمان تعادل، راندمان جذب و واسنجی مدلهای سینتیک در حذف مس از محلول آبی بود. برای این کار، خاک اره از کارگاه محلی تهیه شد و اندازه ذرات آن 500 میکرون انتخاب گردید و از محلولهای با غلظتهای 1 تا 150 میلیگرم در لیتر استفاده شد. سپس چهار مقدار جاذب خاک اره شامل، 1 گرم در لیتر(SD1)، 10 گرم در لیتر (SD10)، 20 گرم در لیتر (SD20) و 50 میلیگرم در لیتر(SD50) انتخاب و آزمایشهای مختلف بر روی آنها انجام گردید. نتایج نشان داد که برای هر چهار جاذب، pH بهینه برابر 6 است. با افزایش جرم جاذب، زمان تعادل جذب کاهش یافت، بهطوریکه حداکثر زمان تعادل جاذب SD1، SD10، SD20، و SD50 بهترتیب 110، 105، 100 و 80 دقیقه بهدست آمد. بررسی رابطه ریاضی راندمان جذب با جرم جاذب و غلظت اولیه محلول نشان داد که اگر چه با افزایش جرم جاذب، راندمان جذب افزایش مییابد، ولی درصورتی که غلظت اولیه از یک مقدار معین (مقدار ظرفیت جرمی جاذب) بهسمت صفر میل کند، راندمان کلیه جاذبها افزایش و بهسمت 100درصد میل میکنند. این موضوع در غلظتهایی که بهسمت بینهایت میل میکنند نیز صادق است. همچنین نتایج واسنجی نشان داد که مدل اورامی با ضریب رگرسیون 0/988 و فاکتور خطای 0/037، دادههای جذب را بهتر از مدلهای لاگرگرن و هو و همکاران توصیف میکند.
مس
خاک اره
زمان تعادل
مدلهای سینتیک
راندمان جذب
2012
07
01
127
133
https://www.wwjournal.ir/article_1668_2ba4b3029d60cc556c58fd5556685849.pdf