مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Using Coagulation Process in Optimizing Natural Organic Matter Removal from Low Turbidity Watersاستفاده از فرآیند انعقاد در بهینهسازی حذف مواد آلی طبیعی در آبهای با کدورت پایین272314FAعلیرضا مصداقینیااستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانمحمد طایفه رفیعیکارشناسی ارشد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، مهندسی بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی تهرانامیرحسین محویاستادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانفروغ واعظیدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانJournal Article20051117Optimization of coagulation process for efficient removal of Natural Organic Matters (NOM) has gained a lot of focus over the last years to meet the requirements of enhanced coagulation. NOM comprises both particulate and soluble components which the latter usually comprises the main portion. Removal of soluble NOM from low turbidity waters by coagulation is not a successful process unless enough attention is paid to stages of formation and development of both micro and macro-flocs. This study, which presents experimental results from pilot scale research studies aimed at optimizing coagulation process applied to synthetic raw waters supplemented by adding commercial humic acid with low turbidity levels, explains how pH and turbidity can be controlled to maximize soluble NOM removal. The removal of NOM at various coagulant doses and coagulation pHs has been assessed through raw and treated (coagulated-settled) water measurements of total organic carbon (TOC). For low turbidity waters, essential floc nucleation sites can be provided by creating synthetic turbidities, for example by adding clay. Adjusting the initial pH at 5.5 or adding clay before coagulant addition allows the formation of micro-flocs as well as formation of the insoluble flocs at low coagulant doses.در سالهای اخیر بهینهسازی فرآیند انعقاد به منظور حذف هر چه بیشتر مواد آلی طبیعی (NOM) و در نتیجه برآوردهسازی الزامات انعقاد تشدید یافته از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار بوده است. NOM متشکل از دو بخش ذرهای و محلول میباشد که معمولاً بخش محلول آن سهم عمدهای از تلاش جهت حذف را به خود اختصاص میدهد. حذف مواد آلی طبیعی محلول از آبهای با کدورت پایین به شرطی که توجه کافی در تشکیل لختههای میکرونی (انعقاد) و ایجاد لختههای بزرگ (لخته سازی) صورت گیرد، میتواند توسط فرآیند انعقاد حاصل گردد . این مطالعه که نتایج حاصل از یک تحقیق آزمایشگاهی در مقیاس پایلوت با هدف بهینهسازی فرآیند انعقاد را ارائه مینماید، بر روی نمونههای آب خامی که مقدار کربن آلی کل ((TOC آنها با افزودن اسید هیومیک تجاری تنظیم شده انجام گرفته و نشان میدهد که pH و کدورت چگونه میتوانند در جهت به حداکثر رساندن حذف NOM محلول تنظیم گردند. حذف NOM در دوزهای مختلف مواد منعقد کننده و درpH های مختلف با اندازهگیری TOC در آب خام و آب تصفیه شده مورد بررسی قرار گرفته است. در مورد آبهای با کدورت پایین, سایتهای ضروری هستهساز را میتوان با ایجاد کدورتهای سنتتیک مثلا" توسط خاک رس تأمین نمود. تنظیم pH اولیه به حدود 5/5 و یا افزودن خاک رس قبل از افزودن ماده منعقد کننده امکان تشکیل لختههای میکرونی را که در نهایت به یکدیگر چسبیده و لختههای بزرگی را تشکیل میدهند، در دوزهای پایین منعقد کننده فراهم میآورد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301The Effect of Some Physical and Chemical Parameters on Regrowth of Aeromonas Bacterium and Heterotrophic Bacteria in Isfahan Drinking Water Systemاثر بعضی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی بر رشد باکتری آئروموناس و باکتریهای هتروتروف (HPC) در شبکه توزیع آب آشامیدنی اصفهان8132315FAسینا دو برادراندانشجوی دکترای مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی تهرانبیژن بینااستاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهانبهرام نصر اصفهانیاستادیار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهانJournal Article20060116<em>Aeromonas</em> is one the gram – negative , non spor – formating rod shaping , facultatively anaerobic and opportunistic bactria that can cause systematic infections, leision and diarrhoea in human. Fairly high bactrial population in distribution system is not only of concern because of affecting consumer health but also it makes it difficult to enumerate coliform bacterium indicator. So, the relationships between <em>aeromonas</em> and heterotrophic bacteria growth with pH, temperature, turbidity, free residual cholornie and DO were determined in this study. ADA- V media was used in presumptive stage to count <em>aeromonas</em> bacteria for the first time in Iran on the basis of 1605 EPA (2001) method and used oxidase tests, trehalose fermentation and indol test in confirmative stage. R<sub>2</sub>A media was used to count HPC bacteria and other factors measured on the basis of standards. The results showed that positive cases of <em>aeromonas</em> bacteria and HPC increase in higher temperature and turbidity and lower pH. In contrast, positive cases of <em>aeromonas</em> bacteria and HPC decrease while free residual cholorine and DO increase. In addition,no positive case of <em>aeromonas</em> was observed in more than 0.2 mg/L concentration of free residual cholorine.<em>آئروموناس</em> از جمله باکتریهای بیهوازی اختیاری، گرم منفی، بدون اسپور و میلهای شکل و فرصت طلب است که میتواند باعث ایجاد عفونتهای سیستمیک، و زخم و اسهال در انسان شود. جمعیت نسبتاً بالای میکروبی در شبکههای توزیع آب آشامیدنی نه تنها از لحاظ تأثیرگذاری بر سلامت مصرف کننده مورد توجه است، بلکه تشخیص باکتری شاخص کلیفرم را نیز با خطا مواجه میکند. در این تحقیق ارتباط رشد باکتریهای هتروتروف و <em>آئروموناس</em> با پارامترهای pH، دما، کدورت، کلر آزاد باقیمانده و اکسیژن محلول سنجیده شد. به منظور شمارش باکتریهای <em>آئروموناس</em>، برای اولین بار در کشور طبق دستورالعمل 1605 EPA (2001) از محیط کشتADA-V در مرحله احتمالی و پس از قرار دادن در انکوباتور به مدت یک شب با محیط کشت نوترینت آگار از تستهای اکسیداز، تخمیر تریهالوز و تست ایندول در مرحله تأییدی استفاده شد. برای شمارش باکتریهای HPC ، از محیط R<sub>2</sub>A استفاده شد و بقیه فاکتورها نیز طبق روش استاندارد اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که در دما و کدورت بالاتر و pH پایینتر میزان موارد مثبت باکتریهای <em>آئروموناس</em> و HPC افزایش مییابد و با افزایش کلر آزاد باقیمانده و اکسیژن محلول موارد مثبت باکتریهای <em>آئروموناس</em> و HPC کاهش مییابد و در مقادیر بالاتر از mg/L 0/2 کلر باقیمانده آزاد هیچ گونه مورد مثبتی از <em>آئروموناس</em> مشاهده نشد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301A Comparative Study on THMs Removal Efficiencies from Drinking Water through Nanofiltration and Air Stripping Packed-Columnبررسی مقایسهای حذف ترکیبات تریهالومتانها (THMs) از آب آشامیدنی با استفاده از ستون آکنده زدایش با هوا و نانو فیلتراسیون14212316FAمحمدتقی صمدیاستادیار گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدانسیمین ناصریاستاد گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانعلیرضا مصداقینیااستاد گروه بهداشت محیط دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانمحمدرضا علیزاده فرداستادیار دانشکده پلیمر، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهرانJournal Article20060130In recent decades, increasing pollution of water resources has caused higher rates of organic pollutants in water resources. Considering the surface water resources as one of the main water supplies in many regions of Iran and the application of chlorination for disinfecting drinking water has increased the rate of Disinfection By- Products (DBPs) formation. Trihalomethanes (THMs) as the main group of DBPs are categorized and considered to have the potentiality of increasing the rate of liver , kidney and CNS adverse effects. Air stripping and membrane technology can be used for the removal of THMs. In this research , two pilots were designed and set up : Air stripping packed – column and Nanofilter(NF)spiral-wound modules. The effects of changes in flow rate and chloroform concentrations were investigated in both treatment systems and the transmemberane pressure for membrane pilot as the basic variables affecting removal efficiencies. Gas Chromatography(GC) with Electron Capture Detector(ECD) was used for determination of chloroform concentration in water samples. The obtained data were analyzed by SPSS and non-parametric Kruskal–Wallis .The results showed a positive correlation between the flow rate and chloroform concentration, and removal efficiencies. In this study, chloroform removal efficiencies for air stripping pack-column were higher than NF 300 , and 600 Da. Variation range of removal efficiencies for air stripping column , NF 300 Da and 600 Da with deionized water samples has been 82.3% to 97.6 %, 60.5% to 87.2% and 42.3% to 67.6 % , respectively.تشدید آلودگی منابع آب در دهههای اخیر، باعث افزایش غلظت آلایندههای آلی آب گردیده است. با توجه به استفاده از منابع آب سطحی به عنوان یکی از عمدهترین منابع آب آشامیدنی در کشور و کاربرد سیستمهای کلرزنی به عنوان متداولترین روش گندزدایی آب آشامیدنی، احتمال تولید محصولات جانبی ناشی از گندزدایی (DBPs) در آب تصفیه شده افزایش مییابد. تریهالومتانها (THMs) اصلیترین گروه تشکیل دهنده محصولات جانبی ناشی ازگندزدایی محسوب گردیده و میتوانند خطر بروز عوارض سوء بهداشتی در کبد، کلیه و نیز سیستم اعصاب مرکزی را افزایش دهند. در این تحقیق دو پایلوت ستون آکنده زدایش با هوا و نانو فیلتر (NF) با مدول مارپیچی طراحی و راهاندازی گردید. اثرات ناشی از تغییرات غلظت کلروفرم به عنوان ترکیب شاخص تریهالومتانها، تغییرات گذر حجمی جریان عبوری در هر دو سیستم و تأثیر فشار عبوری در پایلوت غشائی به عنوان عوامل اصلی مؤثر بر کارآیی حذف تریهالومتانها مورد مطالعه قرار گرفت. اندازهگیری غلظت کلروفرم در نمونههای آب با دستگاه گاز کروماتوگراف (GC) و آشکار ساز ربایش الکترون (ECD) انجام یافت. تجزیه و تحلیل دادهها مشخص ساخت که میان دبی جریان آب ورودی و غلظت کلروفرم با کارآیی حذف آن، رابطة آماری معنیداری وجود دارد. کارآیی حذف کلروفرم در ستون آکندة زدایش با هوا در این تحقیق بیشتر از غشاء نانوفیلتر 300 و 600 دالتون بوده است. در مجموع دامنة تغییرات کارآیی حذف برای ستون زدایش با هوا، نانوفیلتر 300 دالتون و نانوفیلتر 600 دالتون، در آب دیونیزه به ترتیب بین (82/3 تا 97/6درصد) ، (60/5 تا 87/2درصد) و(42/3 تا 67/6درصد) بوده است. لذا براساس شرایط موجود میتوان نسبت به استفاده از سیستمهای مذکور اقدام نمود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Treatment of Textile Wastewater Containing Basic Dyes by Electrocoagulation Processتصفیه پساب نساجی حاوی مواد رنگزای بازیک به روش انعقاد الکتریکی22292317FAنادر جعفرزادهکارشناس ارشد شیمی کاربردی، دانشگاه تبریزنظامالدین دانشوراستاد گروه شیمی کاربردی، دانشگاه تبریزJournal Article20051020Textile wastewaters from dying and finishing processes in the textile industry have been a serious environmental problem for years. Electrocoagulation (EC) as an electrochemical method was developed to overcome the drawbacks of conventional textile wastewater treatment technologies. EC technique uses a direct current source between metal electrodes immersed in polluted water. The electrical current causes the dissolution of metal plates including iron or aluminum into wastewater. The metal ions can form wide ranges of coagulated species and metal hydroxides that destabilize and aggregate the suspended particles or precipitate and adsorb dissolved contaminants. This paper studies the treatment of wastewater at Nagshejahan textile factory in Tabriz containing basic dyes by electrocoagulation using iron electrode in batch electrochemical cell and the effect of operational parameters such as current density and time duration of electrolysis. In addition, electrical energy consumption and current efficiency were also studied. To evaluate the efficiency of this method for treating the mentioned wastewater, color and COD reduction were measured after each treatment. The results showed that applying optimum current densities of 80-100 Am<sup>-2</sup> and electrolysis time of 8 minutes for 250 mL of the wastewater, the color and COD reduced around 94% and 82%, respectively. Also, in the above mentioned conditions, the electrical energy consumption and Current efficiency were figured at about 1.2 kWh/m<sup>3</sup> and 103%, respectively.روزانه میلیونها لیتر از پسابهای رنگی توسط صنایع نساجی تولید میشود که باعث بروز مسائل زیست محیطی شدهاند. یکی از روشهای مؤثر جهت تصفیه پسابهای صنایع رنگرزی، استفاده از روشهای الکتروشیمیایی و در رأس آنها انعقاد الکتریکی میباشد. در این روش با اعمال جریان برق به دو یا چندین الکترود فلزی (آهن یا آلومینیوم) شناور در نمونه مورد تصفیه، لختههای هیدروکسید فلزی تولید میشوند که قابلیت جذب سطحی مواد آلاینده را داشته و باعث ترسیب آنها و تصفیه فاز آبی میشوند. کار پژوهشی حاضر، مطالعه تصفیه پساب رنگی حاوی مواد رنگزای بازیک شرکت پشم و پتوی نقش جهان تبریز با استفاده از روش انعقاد الکتریکی میباشد. آزمایشها در یک راکتور ناپیوسته و با استفاده از الکترودهای آهن صورت گرفته و تأثیر دانسیته جریان الکتریکی و زمان الکترولیز به عنوان دو پارامتر مؤثر در فرآیند انعقاد الکتریکی مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی کارآیی این روش در تصفیه پساب مورد مطالعه، میزان کاهش COD و کاهش شدت رنگ پساب بعد از پایان هر بار تصفیه اندازهگیری شد. نتایج آزمایشها نشان دادند که برای 250 میلیلیتر از پساب، با اعمال دانسیته جریانهای A/m<sup>2</sup>90-80 و زمان الکترولیز 8 دقیقه، تقریباً 94 درصد از شدت رنگ و 82 درصد از میزان COD پساب کاسته میشود. تحت شرایط فوق انرژی الکتریکی مورد نیاز حدود kWh/m<sup>3</sup> 1/2 و جریان مؤثر حدود 103درصد محاسبه شد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Application of Acid Cracking and Fenton Processes inTreating Olive Mill Wastewaterکاربرد عملیات اسیدکراکینگ و فرآیند فنتون در تصفیه پساب روغن زیتون30362318FAمجید علیآبادیدانشجوی دوره کارشناسی ارشد مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیرشهرزاد فاضلعضو هیئت علمی دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیرفرزانه وهاب زادهاستاد دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیرJournal Article20060212In recent years, the growth in the industries of olive oil extraction has brought about a number of environmental problems. The waste water resulting from olive oil extraction can not be naturally degraded due to the presence of phenol, volatile fatty acids, catchin, and other recalcitrants.In recent years advanced oxidation processes based on hydroxyl radical are paid special attention by scientific, research and industrial centers to degrade the pollutants. In this study, a combination of acid cracking and advanced oxidation process in terms of Fenton process have been studied. Results showed that acid cracking can remove 97, 47, 30, 63 and 57 percent of Turbidity, COD, Total Phenols, Color and Aromaticity, respectively. Fenton process in pH=3 at optimal conditions can remove 57, 97, 18 and 32 percent of COD, Total Phenols, Color and Aromaticity, respectively. Necessary time of reaction was 4 hrs and optimum concentration of H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> and Fe<sup>2+</sup> ions was determined 0. 5 M and 0.02 M, respectively. Increasing temperature in the range of 25-35°C and type of iron used(ferric or ferrous) has no considerable effect in the efficiency of the process.گسترش صنایع استخراج روغن از زیتون در سالهای اخیر، مسائل و مشکلات زیست محیطی بسیاری را به دنبال داشته است. پساب حاصل از عملیات استخراج روغن از زیتون به دلیل بار آلایندگی بسیار بالا (COD≈50-220 g/L, BOD≈30-100 g/L) و همچنین حضور ترکیبات فنلیک، اسیدهای چرب فرار، کتچین ها و سایر بازدارنده ها به طور طبیعی تخریب پذیر نمی باشند. در سالهای اخیر فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته که معطوف به تشکیل رادیکالهای فعال هیدروکسیل هستند و به منظور تخریب آلایندهها به کار میروند، مورد توجه ویژه محافل علمی، تحقیقاتی و صنعتی قرار گرفته اند. در مطالعه حاضر ترکیبی از عملیات اسیدکراکینگ در همراهی با فرآیند اکسیداسیون پیشرفته فنتون (H<sub>2</sub>O<sub>2</sub>/Fe<sup>2+</sup>) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند عملیات اسیدکراکینگ می تواند به ترتیب 97 ، 47 ، 30 ، 63 و 57 درصد از کدورت، COD ، کل ترکیبات فنلیک، رنگ و آروماتیسیتی پساب را حذف نماید. فرآیند اکسیداسیون پیشرفته فنتون در pH=3 و در شرایط بهینه قادر است به ترتیب 57 ، 97 ، 18 و 32 درصد از COD ، کل ترکیبات فنلیک، رنگ و آروماتیسیتی پساب را حذف نماید. زمان مورد نیاز جهت تکمیل فرآیند، 4 ساعت و غلظت بهینه هیدروژن پروکساید و یونهای آهن به ترتیب 0/5 و 0/02 مولار تعیین گردید. نتایج آزمایشها نشان میدهند نوع نمک آهن و همچنین افزایش دما از 25 درجه سانتیگراد تا 35 درجه سانتیگراد تأثیر قابل توجهی در راندمان فرآیند ندارد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Reduction of High Organic Loading of Industrial Wastewater Using Green Algae (Spirogyra Sp.) and Blue- Green Algae (Oscillatoria Sp. and Anabaena Sp.)کاهش آلودگی پساب صنعتی توسط جلبک سبز(اسپیروژیر) و جلبکهای سبز- آبی (اسیلاتوریا و آنابنا)37462319FAاکبر مستأجراندانشیار گروه زیستشناسی دانشگاه اصفهانسیما یحییآبادیاستاد یار گروه زیست شناسی دانشگاه آزاد فلاورجانگیتی امتیازیاستاد گروه زیست شناسی دانشگاه اصفهانJournal Article20060216In this research the effects of algae on reduction of organic loading of industrial wastewaters were evaluated using stabilization ponds. For this reason, the blue-green algae (<em>Oscillatoria sp</em>. and <em>Anabaena sp.</em>) and green algae <em>(spirogyra sp.)</em> were collected, purified, identified and then added to the wastewater samples collected from slaughterhouse, sugar plant and vegetable oil refinery. The wastewater parameters such as pH, BOD<sub>5</sub> and COD were measured at four different intervals of 15, 20 and 55 days. The data were analyzed using ANOVA and the Duncan's multiple test range to compare the mean values. The results indicated that the effects of different treatments (wastewater, algae or retention time) and their interactions are not statistically significant on pH of the wastewaters; however, the BOD<sub>5</sub> and COD were affected significantly by different treatments and their interactions. Although the BOD<sub>5</sub> and COD of treated samples with algae have lower values with respect to BOD<sub>5</sub> and COD's of the controls, the <em>Anabanea</em> sp. and <em>Osilatoria</em> sp. are more effective on reducing BOD<sub>5 </sub>and COD of wastewater compared to <em>spirogyra sp</em>.در این تحقیـق اثر جلبکهای سبز و سبز- آبی در کاهش بار آلودگی فـاضلابهای صنعتی با استفاده از بـرکههای تثبیت مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق از سه جلبک <em>آنابنا</em>، <em>اسیلاتوریا</em> و <em>اسپیروژیر</em> و پساب کارخانههای روغن نباتی ناز، قند و کشتارگاه اصفهان استفاده گردید. نمونههای جلبکی، جمعآوری و خالص شده و به نمونههای فاضلاب جمع آوری شده در برکه اضافه گردید و پس از گذشت زمانهای 15، 20 و 55 روز، پارامترهای pH ، BOD<sub>5</sub> وCOD در این فاضلابها اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان میدهد که نوع فاضلاب، جلبک، زمان ماند و اثر متقابل آنها بر کاهش BOD<sub>5</sub> و COD در سطح یک درصد معنیدار میباشد. ولی تغییرات pH در اثر تیمارهای مختلف در همه حالات فوقالذکر معنیدار نیست. نتایج حاصل از مقایسه میانگینها نیز بیانگر این نکته است که نمونههای تیمار شده با جلبک نسبت به شاهد دارای BOD<sub>5</sub> وCOD کمتری است که در این میان جلبکهای <em>آنابنا</em> و <em>اسیلاتوریا</em> از جلبکهای سبز-آبی نسبت به جلبک <em>اسپیروژیر</em> از جلبکهای سبز اثر بیشتری را نشان میدهد. با افزایش زمان ماند، پارامترهای فوقالذکر نسبت به شاهد، کاهش بیشتری نشان میدهد. مقادیر کاهشBOD<sub>5</sub> و COD در شاهد(بدون استفاده از جلبک) قابل توجه و متأثر از زمان ماند و نوع فاضلاب بود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301System Dynamics Modeling of Multipurpose Reservoir Operationمدلسازی بهرهبرداری از مخزن چند منظوره با استفاده از روش پویایی سیستم47582320FAابراهیم مومنیدانشجوی کارشناسی ارشد سازههای هیدرولیکی، دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریفمسعود تجریشیدانشیار دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریفاحمد ابریشمچیاستاد دانشگاه مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20060131System dynamics, a feedback – based object – oriented simulation approach, not only represents complex dynamic systemic systems in a realistic way but also allows the involvement of end users in model development to increase their confidence in modeling process. The increased speed of model development, the possibility of group model development, the effective communication of model results, and the trust developed in the model due to user participation are the main strengths of this approach. The ease of model modification in response to changes in the system and the ability to perform sensitivity analysis make this approach more attractive compared with systems analysis techniques for modeling water management systems. In this study, a system dynamics model was developed for the Zayandehrud basin in central Iran. This model contains river basin, dam reservoir, plains, irrigation systems, and groundwater. Current operation rule is conjunctive use of ground and surface water. Allocation factor for each irrigation system is computed based on the feedback from groundwater storage in its zone. Deficit water is extracted from groundwater.The results show that applying better rules can not only satisfy all demands such as Gawkhuni swamp environmental demand, but it can also prevent groundwater level drawdown in future.روش پویایی سیستم، در واقع روش شبیهسازی شیءگرا و بر پایه بازخورد است که می تواند علاوه بر تشریح سیستمهای پیچیده بر اساس واقعیت، امکان دخالت مؤثر کاربر در توسعه مدل و جلب اطمینان وی را در طول فرآیند مدلسازی فراهم نماید. افزایش سرعت در توسعه مدل، قابلیت توسعه گروهی مدل، ارتباط مؤثر با نتایج و افزایش اعتماد به مدل در اثر مشارکت کاربر از مهمترین قابلیتهای این روش شبیه سازی می باشند. سادگی ایجاد تغییر در مدل و قابلیت انجام آنالیز حساسیت، این روش را از دیگر روشهای تحلیل مدلسازی جذابتر نموده است. در تحقیق حاضر مدلی به روش پویایی سیستم از حوضه زاینده رود در مرکز ایران توسعه داده شده است. این مدل شامل حوضه رودخانه، مخزن سد، دشتها، شبکه های آبیاری و آب زیر زمینی محدوده مورد نظر می باشد. سیاست بهره برداری، استفاده تلفیقی از آب سطحی و زیرزمینی است. ضریب تخصیص هر شبکه آبیاری بر اساس بازخورد ناشی از آب زیرزمینی در محدوده همان منطقه محاسبه می گردد. با توجه به نتایج مشخص گردید با ایجاد قواعد بهره برداری مناسب تر، نه تنها می توان تمامی نیازها از جمله نیاز زیست محیطی تالاب گاوخونی را تأمین نمود، بلکه می توان از افت سطح آب زیرزمینی در آینده نیز جلوگیری نمود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301PSIAC Based Fuzzy Pattern Recognition Methodology for Watershed Erodibility Evaluationتوسعه مدل تشخیص الگوی فازی به منظور ارزیابی پتانسیل فرسایشپذیری حوضهها بر مبنای روش PSIAC59712321FAشاهین فتحی ملک کیانکارشناس ارشد سازه های هیدرولیکی، دانشگاه علم و صنعت ایرانعباس افشاراستاد دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران0000-0001-8891-3426سید جمشید موسویدانشیار دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیرJournal Article20060130Various experimental and mathematical methods have been developed to assess the soil erosion potential and sediment yield. Among theses methods, the PSIAC method is one of the well known parametric and index methods. The uncertainty about recognition and decision of erodibility is an ambiguous uncertainty or on the other hand is a fuzzy problem. Furthermore, in PSIAC pattern, the space between input variables is divided into explicit and fixed sets so that the PSIAC indices of the input variables are not continuous. Hence, any variation of input parameter in this space and its effect will not be appeared at the final output PSIAC index. Due to the foregoing matters, in this study a fuzzy recognition approach is presented on the basis of PSIAC parameters. This method has a continuous form and is sensitive to the parameters variation in the discretized schemes. From conceptual point of view, the mentioned variations can be considered in the model output by fuzzy method. As a case study, both PSIAC and fuzzy pattern recognition were utilized to find the erodibility potential of Daryanchai watershed. The obtained results show, although the main trend of the erodibility potential in both methods is similar, some differences can be seen between the results of the two methods. These differences can be related to the computation schemes of the methods and continuous computational space of fuzzy approach in comparison with the PSIAC method.در کشورهای مختلف جهان روشهای تجربی و ریاضی متعددی جهت ارزیابی و برآورد شدت فرسایش خاک و تولید رسوب مورد استفاده قرار میگیرد. از میان این روشها میتوان به روش PSIAC که بیشترین عوامل مؤثر را در محاسبه فرسایش خاک و تولید رسوب در نظر میگیرد اشاره نمود. در الگوی کمّی سازی شاخصهای PSIAC، فضای متغیرهای ورودی به محدوده هایی با مرزهای مشخص تقسیم بندی شده است. بنابراین تابع شاخص PSIAC نسبت به متغیرهای ورودی پیوسته نبوده و ممکن است با تغییر پارامترهای ورودی در فضای این محدودههای صریح، شاخص نهایی خروجی سیستم نیز دچار ناپیوستگی شود. عدم قطعیت موجود در شناخت و به تبع آن تصمیمگیری در مورد میزان فرسایشپذیری، یک عدم قطعیت مبهم و به عبارتی دیگر فازی است. در این مطالعه به ارائه یک مدل تشخیص الگوی فازی بر مبنای پارامترهای PSIAC پرداخته شده است. این سیستم دارای طبیعت پیوسته بوده و نسبت به محدوده تغییرات پارامترهای کمّی ورودی، دارای حساسیت مناسب میباشد و از لحاظ مفهومی قادر است تغییرات مذکور را در خروجی اعمال نماید. بر این اساس جهت تعیین پتانسیل فرسایشپذیری حوضه دریانچای از هر دو روش، PSIAC و تشخیص الگوی فازی بر مبنای روش PSIAC(FPR-PSIAC)، استفاده شد و نتایج حاصل با هم مقایسه گردید. بررسیها نشان میدهند هرچند روند کلی پتانسیل فرسایش پذیری حوضه در هر دو روش فوق به نتایج نزدیکی منجر می شوند، به دلیل نوع محاسبات و هموارسازی و ایجاد پیوستگی بیشتر در روش تشخیص الگوی فازی، برخی اختلافات بین نتایج این دو روش دیده میشود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Spatial Grouping of Drought Using Standardized Precipitation Index in Isfahan Provinceگروه بندی مکانی خشکسالی با استفاده از شاخص استاندارد بارش در استان اصفهان72752322FAسیدسعید اسلامیاندانشیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانرضا مدرسکارشناس ارشد گروه بیابانزدایی دانشگاه صنعتی اصفهانسعید سلطانیاستادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه صنعتی اصفهانJournal Article20051228The determination of spatial distribution of drought attributes in Isfahan province is essential for the study and management of drought. In this study, using ten drought attributes based on severity, duration and frequency of standardized precipitation index in 45 stations in Isfahan province and cluster analysis of this attributes, 5 spatial groups were identified in Isfahan province. The spatial distribution of these groups shows that the change in severity and duration of drought is based on various longitudes and latitudes in Isfahan province.تعیین پراکنش مکانی ویژگیهای خشکسالی در استان اصفهان از اهمیت خاصی در مطالعه و مدیریت خشکسالی برخوردار است. در این مطالعه با استفاده از 10 مشخصه خشکسالی که بر اساس شدت، مدت و فراوانی شاخص استاندارد بارش در 45 ایستگاه استان اصفهان استوار است و تحلیل خوشه ای این مشخصه ها، 5 گروه مکانی خشکسالی در استان اصفهان تشخیص داده شد. پراکنش مکانی این گروهها بیانگر تغییرات شدت و مدت خشکسالیها بر اساس تغییرات طول و عرض جغرافیایی استان اصفهان است.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593617120060301Investigation of Sediments in the Zayandehrud Reservoir through Area-increment and Area-reduction Empirical Modelsبررسی رسوب در مخزن سد زایندهرود با استفاده از مدلهای تجربی افزایش و کاهش سطح76822323FAسید فرهاد موسویاستاد گروه آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانمنوچهر حیدرپوراستادیار گروه آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانسعید شعبانلودانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20060121The construction of a dam on a river causes sediments to settle behind the dam. It is important for dam designer to estimate the rate and distribution of sediments in the reservoir in order to decide the dam stability and fix the sill elevations of the outlets and penstock gates. In this study, the accuracy of area-reduction and area-increment methods in estimating sediment distribution in the reservoir of Zayandehrud dam is evaluated. Measurement of sediment at dam reservoir was done in 1988 and 2000. The distribution of sediments in different heights was performed through volume-height and initial height-area curves plus area-increment and area-reduction methods. Comparison of the sediment distribution in the reservoir with these models showed that Borland and Miller area-reduction method was the best and has the least error in this respect. Therefore, this method has been applied to predict the sediment distribution for the years of 2020, 2045 and 2070.احداث سد روی یک رودخانه منجر به رسوبگذاری در مخزن سد میشود. پیشبینی مقدار و نحوه توزیع رسوب برای طراحان سدها، به منظور تعیین آستانه دریچههای عمقی و آبگیر و بررسی تعادل و پایداری سد اهمیت فراوانی دارد. در این تحقیق، کارآیی مدلهای تجربی افزایش سطح و کاهش سطح در نحوه توزیع رسوب مخزن سد زایندهرود ارزیابی شد. عملیات رسوبسنجی در مخزن این سد در سالهای 1367 و 1378 صورت گرفته است. با استفاده از منحنیهای حجم ـ ارتفاع و ارتفاع ـ سطح اولیه این سد، روشهای افزایش سطح و کاهش سطح جهت برآورد توزیع رسوب در ارتفاعات مختلف به کار گرفته شد. مقایسه توزیع رسوبات تهنشین شده در سد فوق با مدلهای توزیع رسوب نشان داد که مدل کاهش سطح بورلند و میلر با کمترین خطا نسبت به سایر روشها بیشترین همخوانی را با نحوه توزیع رسوب دارد. توزیع رسوب در سالهای 1399، 1424 و 1449 پیشبینی شده است.