مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Photocatalytic Degradation of Alkyle Benzene Solfunate (LAS) from Aqueous Solution Using TiO2 Nanoparticlesتجزیه فتوکاتالیستی الکیل بنزن سولفانات خطی از محیط آبی با استفاده از نانو ذرات TiO2292342FAرامین نبی زادهدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانامیر حسین محویاستادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانمریم قنبریاندانشجوی دکترای گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانسیمین ناصریاستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانکاظم ندافیاستاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهرانJournal Article20100325The Anionic detergents are synthetic organic chemicals used in high volumes in household cleaning products. Alkyle benzene Solfunate (LAS) detergent is one of the most widely used anionic surfactants due to excellent cleaning properties. LAS can be toxic to aquatic organisms and bio-accumulated in some fish,and eventually spread through ecosystems using food chain. Thus it should be removed from wastewater before discharge direct to the environment. Photocatalyst degradation process is one the advanced technologies in removal of organic materials from water and wastewater.The aim of this study was the applicability of photodegradations of anionic detergent by use of TiO<sub>2</sub> nanoparticles and their change in to the nontoxic materials such as H<sub>2</sub>O and CO<sub>2</sub> in a slurry reactor. LAS solution (10mg/L) was prepared and in separated stages was exposed to UV and TiO<sub>2</sub> and a combination of them. Also the effect of initial LAS concentration, TiO<sub>2</sub> loading, pH and various type of UV irradiation on degradation rate were studied. Maximum degradation was obtained at acidic pH, 50 mg/l of TiO<sub>2</sub> and 30 min irradiation time, It was also found 99.5% of LAS was degradated in optimal conditions. Kinetics analysis indicated that photocatalytic degradation rates of LAS can be approximated by pseudo-first order model. The mineralization of LAS was reported by measuring the initial and final COD of illuminated solution. Based on the results, UV/TiO<sub>2</sub> process may be effectively applied in LAS removal in low concentration but for high concentration not recommended due to economic reasons.دترجنتهای آنیونی مواد شیمیایی آلی هستند که بهمقدار زیاد در ترکیبات شوینده و پاککننده کاربرد دارند. از میان آنها الکیل بنزن سولفانات خطی بهدلیل خواص پاککنندگی بالا بیشترین مصرف را دارند. LAS میتواند برای ارگانیسمهای آبزی از جمله باکتریها، جلبکها، <em>دافنیا</em> و ماهیها سمّی باشد و میتواند تجمع زیستی داشته باشد و در کل اکوسیستم پخش شود. بنابراین باید نسبت به حذف آن و جلوگیری از آلودگی آبهای پذیرنده اقدام نمود. هدف اصلی این تحقیق بررسی امکان تجزیه فتوکاتالیزوری LAS با استفاده از نانو ذرات TiO<sub>2</sub> و تبدیل آن به مواد پایدار و غیرسمّی از جمله آب و دیاکسیدکربن در یک راکتور دوغابی بود. در این تحقیق غلظت 10 میلیگرم در لیتر از LAS در مراحل جداگانه تحت تأثیر UV و TiO<sub>2</sub> و ترکیبی از دو مورد بالا انجام گرفت. در این تحقیق همچنین اثر غلظت اولیه LAS ، بارTiO<sub>2</sub> ، pH و دزهای مختلف UV در میزان تجزیه فتوکاتالیستی LAS مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بالاترین راندمان حذف LAS با غلظت 10 میلیگرم در لیتر در pH اسیدی، میزان 50 میلیگرم در لیتر TiO<sub>2</sub>، زمان 30 دقیقه و تابش UV در حدود 99/5 درصد است. همچنین تجزیه و تحلیل سینتیک نشان داد که تجزیه فتوکاتالیستی LAS میتواند بهوسیله مدل درجه یک تخمین زده شود. بهمنظور ارزیابی میزان معدنیسازی LAS ، COD اولیه و نهایی محلولی که مورد تابش قرار گرفته بود اندازهگیری شد. این روش برای غلظتهای پایین LAS مناسب است و برای غلظتهای بالا زیاد کارآمد نیست. مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Synthesis and Application of Chitosan Nanoparticles for Removal of Lead Ions from Aqueous Solutionsسنتز نانو ذرات کیتوسان و کاربرد آن در جذب یونهای فلزی سرب از محلولهای آبی10182335FAلیلا اخلاصیدانشجوی دکترای گروه مهندسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نورحبیب اله یونسیدانشیار گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور0000-0003-3664-9525زهرا مهرباناستادیار کمیته فناوریهای نو، ، تهراننادر بهرامی فراستادیار گروه شیمی، دانشگاه پیام نور، ساریJournal Article20110419Biosorbents have become increasingly important for removal of heavy metal from water and wastewater due to their and biodegradability low costs. Chitosan is a hydrophilic and cationic polymer product of chitin deacetylation and used as an absorbent for removal of heavy metals. In the present study, the adsorption of Pb(II) metal ions from aqueous solution by chitosan nanoparticles was investigated. Nanoparticles are formed by reacting of the free amino groups of chitosan with carboxyl groups of maleic acid as crosslinking agent. Nanoparticles were characterized by Scanning Electron Microscopy (SEM) and fourier transform infrared spectrometry (FT-IR). The average size of the nanoparticles obtained was about 65-250 nm. Adsorption experiments were performed at room temperature in batch system. The effects of pH, concentration of metal ions and adsorbent dose were conducted. Optimization of adsorption was carried out by the initial solution pH ranged from 3 to 6, the initial metal ions concentration ranged from 10 to 100 mg/l and the adsorbent dose ranged from 1 to 7.5 g/l. Under these conditions, optimal values of initial pH solution, concentration of metal ions and adsorbent dose were found at 6, 100 mg/l and 2.5 g/l respectively. The maximum removal efficiently of 86% for Pb(II) in concentration of 10mg/l was achieved. The adsorption data fairly fitted to Langmuir and Freundlich isotherms. The maximum adsorption capacity of 25.8 mg/g based on Langmuir isotherm was obtained.استفاده از بیوپلیمرها بهدلیل تجزیهپذیری زیستی و کم هزینه بودن، برای حذف فلزات سنگین از آب و فاضلاب مورد توجه واقع شده است. کیتوسان، پلیمری آبدوست و کاتیونی است که از حذف گروههای استیل کیتین در محیط بازی بهدست میآید و بهعنوان یک جاذب معروف بهطور گسترده برای حذف فلزات سنگین بهکار میرود. در مطالعه حاضر میزان حذف یونهای فلزی سرب از محلولهای آبی توسط نانو ذرات کیتوسان مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور نانو ذرات کیتوسان از اتصال عرضی کیتوسان با اسید مالئیک سنتز شدند. مشخصات جاذب سنتز شده با طیف سنجی مادون قرمز، میکروسکوپ الکترونی پیمایشی آنالیز گردید. اندازه نانو ذرات در محدوده 65 تا250 نانومتر تعیین شد. آزمایشهای جذب در سیستم ناپیوسته و در دمای اتاق برای بررسی اثر پارامترهایpH، غلظت اولیه فلز و مقدار جاذب بر فرایند جذب انجام شد. بهینهسازی جذب با pH اولیه محلول از 3 تا 6 ، غلظت اولیه یون فلزی از 10 تا 100 میلیگرم در لیتر و مقدار جاذب از 1 تا 7/5 گرم در لیتر بررسی گردید. تحت این شرایط بیشینه ظرفیت در جذب غلظت اولیه 100 میلیگرم در لیتر، pH برابر 6 و مقدار جاذب 2/5 گرم در لیتر بهدست آمد. حداکثر حذف مؤثر در غلظت 10 میلیگرم در لیتر سرب برابر 86 درصد به دست آمد. دادههای جذب سطحی با مدلهای همدمای لانگمیر و فروندلیچ مورد بررسی قرار گرفت. بیشینه مقدار جذب برای Pb(II) توسط مدل لانگمیر 25/8 میلیگرم بر گرم بهدست آمد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Anti-Bacterial Properties of Water Transport Containers Made from Encapsulated Silver Nanoparticlesبررسی خاصیت ضد باکتریایی ظروف انتقال آب، تهیه شده از نانو ذرات نقره کپسوله شده19252345FAمیثم نعمتیدانشجوی کارشناس ارشد مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، تهرانتقی عبادیاستادیار گروه مهندسی عمران محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، تهرانحسین نازک دستاستاد گروه مهندس پلیمر، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، تهرانمهرناز اسماعیل زادهکارشناس ارشد گروه میکروبیولوژی کاربردی، پژوهشکده بیوتکنولوژی، جهاد دانشگاهی واحد تهرانیزدان رضازادهمدیر تحقیقات شرکت نانو شیمی لوتوس پاسارگادJournal Article20110329Considering the surface water resources as one of the main water supplies in many regions of Iran. The application of chlorination for disinfecting drinking water has increased the rate of Disinfection By- Products (DBPs) formation.The required cost for DBPS removal motivates researchers to find a solution related to substitute the chlorination process and need for residual chlorine. Using the current Nano particles such as silver, copper and zinc in powder form is one of the best alternatives in injecting polymer and producing the pipe, but several problems such as lack of uniform distribution of Nano particles in polymer matrices, distribution of particles in the air (TLV), release of Nano particles into the system and accumulate in the body, high consumption due to reduction of filler properties and increased cost price of products led to unpopularity of this technology. Using capsulated material because of zero release and high rates and low prices can be a good choice and useful substituent. In this study various concentrations of Al<sub>2</sub> O<sub>3</sub> / SiO<sub>2</sub> micro-particles,which the silver Nano particles are on these micro-particles have been used to produce sheets, and microbial tests have been done on samples of composites prepared by Iran national standard method of 10.900. And ultimately based on an amount of bacteria and retention time minimum particulate required to slow the growth of bacteria was determined as 4 percent by weight. استفاده از منابع آب سطحی بهعنوان یکی از منابع آب آشامیدنی در کشور و کاربرد سیستمهای کلرزنی بهعنوان متداولترین روش گندزدایی آب آشامیدنی، احتمال تولید محصولات جانبی ناشی از گندزدایی (DBPS) در آب تصفیه شده را افزایش میدهد. هزینه مورد نیاز بهمنظور حذف DBPSها محققان را بر آن داشته تا بهدنبال روشی برای حذف کلرزنی و نیاز به کلر باقیمانده باشند. استفاده از نانو ذرات فعلی نظیر نقره، مس و روی بهشکل پودر در تزریق پلیمر و تولید نانو کامپوزیت، یکی از بهترین کاندیداها است ولی مشکلات متعددی نظیر عدم توزیع یکنواخت نانو ذرات در ماتریس پلیمری، پخش ذرات در هوا (TLV)، رهایش نانو ذرات در سیستم و تجمع در بدن، بالا بودن میزان مصرف بهدلیل کاهش خواص پرکنندگی و افزایش قیمت تمام شده منجر به عدم گسترش این تکنولوژی شده است. استفاده از کپسولهای مواد بهدلیل رهایش صفر و میزان پرکنندگی بیشتر و قیمت پایین میتواند جایگزین خوب و مفیدی باشد. در این پژوهش غلظتهای مختلفی از میکروذرات AL<sub>2</sub>O<sub>3</sub>/SiO<sub>2</sub> که نانو ذرات نقره بر روی آن قرارگرفته است، بهمنظور تولید ورق مورد استفاده قرارگرفت و آزمایشهای میکربی بر روی نمونه کامپوزیتهای تهیه شده بهروش استاندارد ۱۰۹۰۰ ملی ایران انجام گرفت. بر اساس میزان باکتری و زمان ماند، حداقل ذره مورد نیاز بهمنظور کند کردن روند رشد باکتریها، ۴ درصد وزنی تعیین گردید.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301A Comparative Study of the Effects of Colloidal Nanosilver and Industrial Biocide E-265 on Bacterial Respiration and Biofilm Formation Using Microtiterplate Methodمقایسه تأثیر محلول کلوییدی نانونقره و بیوساید صنعتی E-265 بر تنفس و تشکیل بیوفیلم باکتریایی بهروش میکروتیترپلیت26332333FAسمانه شاهرخدانشجوی کارشناسی ارشد میکروبیولوژی، دانشگاه اصفهانگیتی امتیازیاستاد گروه زیست شناسی، بخش میکروبیولوژی، دانشگاه اصفهانJournal Article20101201Silver nanoparticles have become one of the most commonly used nanomaterials in consumer products because of their effective antimicrobial properties and low toxicity toward mammalian cells. In the area of water purification, today nanoparticles are widely used for detection and removal of chemical and biological substances. Therefore by the growing use of nanoparticles, further research is certainly needed to study the behavior of them. In this study, the antibacterial and antibiofilm activities of colloidal nanosilver (average size: 40±10 nm) on the growth, cellular respiration and biofilm formation of pathogenic strains and the isolates from the cooling water of Isfahan Oil Refinery (A<sub>1</sub> and A<sub>2</sub>) were compared with biocide E-265 which generally used in this refinery by microtiterplate method. The results showed that different concentration of biocide E-265 had no significant effects on the bacterial growth and even at 20 and 40 ppm showed 100% increase in the biofilm formation of the isolate A1. Also it is detected that low concentration of nanosilver (1-2 ppm) showed unique antibacterial and antibiofilm activities and can be suggested as a suitable biocide for the recirculating water systems.نانوذرات نقره بهدلیل خواص ضد میکربی بینظیر و سمّیت کم نسبت به سلولهای پستانداران به یکی از رایجترین نانوذرات در محصولات مصرفی تبدیل گشتهاند. امروزه در زمینه تصفیه آب از نانوذرات بهمنظور تشخیص و حذف مواد بیولوژیکی و شیمیایی استفاده میشود. بنابراین بهدنبال استفاده روز افزون از نانوذرات، لازم است که مطالعات بیشتری در ارتباط با اثرات این ذرات صورت گیرد. در این تحقیق اثرات ضد باکتریایی و ضد بیوفیلم محلول کلوییدی نانونقره (میانگین اندازه 10± 40 نانومتر) بهروش میکروتیترپلیت بر رشد، تنفس سلولی و تشکیل بیوفیلم سویههای پاتوژن و ایزولههای جداسازی شده (A<sub>1</sub> و A<sub>2</sub>) از سیستم خنک کننده پالایشگاه نفت اصفهان با بیوساید E-265 ، مقایسه شد. نتایج نشان دادند که غلظتهای مختلف بیوساید E-265 اثر ضد باکتریایی معنیداری بر رشد باکتریهای مورد مطالعه نداشت و حتی در غلظتهای ppm 20 و ppm 40 سبب افزایش صد درصدی تشکیل بیوفیلم در ایزوله A<sub>1</sub> شد. همچنین مشخص شد که غلظتهای پایینی از نانونقره ppm) 2-1)، فعالیت ضد باکتریایی و ضد بیوفیلم بینظیری نشان میدهند و بنابراین میتوان آن را بهعنوان یک بیوساید مناسب بهمنظور استفاده در سیستمهای گردشی آب پیشنهاد نمود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Nitrate Removal from Contaminated Waters by Using Anion Exchanger Phragmites Australis Nanoparticlesحذف نیترات از آبهای آلوده با استفاده از نانوذرات نی اصلاح شده34422347FAمعصومه فراستیاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاهسعید برومند نسباستاد گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران، اهوازهادی معاضددانشیار گروه آبیاری و زهکشی، دانشکده مهندسی علوم آب، دانشگاه شهید چمران، اهوازنعمت اله جعفرزاده حقیقی فرددانشیار، دانشکده بهداشت، مرکز تحقیقات فناوریهای زیست محیطی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهوازجهانگیر عابدی کوپاییاستاد گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانمرتضی سیّدیاناستادیار گروه آبخیزداری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گنبد کاووسJournal Article20110509The efficiency of modified Phragmites australis nanoparticles for nitrate removal from aqueous solution in batch and continuous conditions was studied. The effect of different operating conditions such as pH, the amount of adsorbent, and initial nitrate concentration were surveyed. Our results showed that, pH 6 could provide better condition for nitrate removal. The increase in the nitrate concentration from 5 to 120mg L-1 reduced the efficiency from 90% to 67%. Kinetics and isotherm data revealed that the nitrate adsorption successfully can be described by pseudo-second order kinetic model (R<sup>2</sup> =1) and Longmuir isotherm (R<sup>2</sup> =0.99), respectively. At the continuous-flow mode, column were operated at 0.98 L hr-1 and 2.27 L hr-1 with initial nitrate concentration of 15, 50 and 120 mg L-1. At the above mentioned conditions, the adsorption capacities were 13.4, 28.5 and 36.5 mg g -1 at 0.98 L hr-1 and 25.2, 60.9 and 74.3 mg g-1 at 2.27 L hr-1, respectively. در این تحقیق نانو ذرات نی توسط محلولهای اپی کلروهیدرین، تریاتیل آمین، متانول و پیریدین اصلاح گردید. سپس نانو جاذب اصلاح شده بهمنظور حذف نیترات از آبهای آلوده با استفاده از آزمایشهای جذب ناپیوسته و پیوسته مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایشهای ناپیوسته اثر عواملی مانند pH ، جرم جاذب و غلظت نیترات اولیه بر جذب نیترات بررسی گردید. نتایج آزمایشها نشان داد که با افزایش pH محلول از2 تا 10، راندمان حذف از 60 تا 86 درصد افزایش یافت و درpH برابر 6 به حداکثر مقدار خود رسید. زمان تعادل برابر2 ساعت بهدست آمد. با افزایش غلظت نیترات اولیه از 5 تا 120 میلیگرم در لیتر، راندمان جذب از 90 به 67 درصد کاهش یافت. با افزایش جرم جاذب از 0/1 تا 0/3 گرم، راندمان حذف از 54 تا 68 درصد افزایش یافت، اما با افزایش از 0/3 گرم تا 1 گرم، راندمان جذب ثابت ماند. فرایند جذب از مدل سینتیک مرتبه دوم (R<sup>2</sup> برابر 1) تبعیت کرده و دادههای جذب با ایزوترم لانگمیر (R<sup>2</sup> برابر 0/99) مطابقت بیشتری داشت. آزمایشهای پیوسته با استفاده از ستون با بستر ثابت (قطر داخلی 2/8 سانتیمتر و 35 سانتیمتر ارتفاع ستون) انجام گرفت. با استفاده از آب شبیهسازی شده با غلظتهای 15، 50 و 120 میلیگرم در لیتر برای دو دبی 0/98 و 2/27 لیتر در ساعت، ظرفیت ستون جذب (q<sub>ed</sub>) بهترتیب برابر 13/36، 28/48 و 36/52 میلیگرم بر گرم و 25/21، 60/93 و 74/32 میلیگرم بر گرم بهدست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که نانو جاذب نی اصلاح شده قابلیت بالایی در حذف یونهای نیترات از آبهای آلوده دارد. مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Application of Hybrid Activated Sludge Reactor to Improve Activated Sludge Process for Oily Wastewater Treatmentاستفاده از بیوراکتور بافلدار هیبریدی برای بهبود فرایند لجن فعال در تصفیه پساب نفتی43522336FAمهدی ذوالفقاریدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانایران عالمزادهاستاد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانمنوچهر وثوقیاستاد دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهراننگار تفتیدانشجوی کارشناسی، دانشکده شیمی، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانJournal Article20110110Activated sludge process is one of the well-establish methods for biological treatment of oily wastewater, which use in Iranian oil refineries. However, the process involved many problems such as low efficiency at high concentration of hydrocarbon, instability during hydraulics shocks and bulking phenomena. In this paper attached and suspended growth was used to improve conventional activated sludge treatment process. A hybrid activated sludge reactor, with 34.5 liter capacity, was used in order to treat synthetic high CODs oily wastewater and the results were compared with those obtained from conventional activated sludge reactor. Novel media used in this fixed-film biofilm bioreactor, provided a high surface area-to-volume ratio (600m2/m3). Reactor biodegradability for COD and TPH was evaluated for different hydraulic retention time (HRT) and oil pollution concentration. In optimum condition (T= 27 ºC, pH= 7.5, DO= 4.1mg/l, recycle sludge ratio= 1 and COD/TPH= 2.5) the removal efficiency of HASBR for TPH and COD were 90% and over 95% respectively which showed a significant difference in comparison with the conventional activated sludge reactor in the same conditions. Therefore, existing conventional activated sludge plants could be upgraded and improved by changing the reactor configuration and introducing support media into aeration tank.فرایند لجن فعال یکی از گستردهترین فرایندهای تصفیه بیولوژیکی پسابهای نفتی در پالایشگاههای کشور است. استفاده از این فرایند مشکلاتی مانند عدم تصفیه مناسب در غلظتهای بالای هیدروکربن، افزایش حجم لجن، تولید بالای لجن و ناپایداری در برابر شوک را بههمراه خواهد داشت. ایده اصلی این تحقیق استفاده همزمان از رشد چسبیده و معلق برای بهبود بخشیدن فرایند لجن فعال بود. به این منظور کارایی بیوراکتور بافلدار هیبریدی با حجم 34/5 لیتر در تصفیه مصنوعی پساب حاوی آلاینده نفتی با راکتور لجن فعال مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. حامل بستر ثابت سطح ویژه بالایی (m<sup>2</sup>/m<sup>3</sup>600) را برای رشد میکروارگانیسمهای چسبیده فراهم میکند. میزان تصفیهپذیری در زمانهای ماند،COD و غلظت و آلایندههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط بهینه برای بیوراکتور هیبریدی (دمای 27 درجه سلسیوس، pH برابر 7/5، DO برابر 4/1 میلیگرم در لیتر، نسبت واحد برای جریان برگشتی و COD/TPH برابر 2/5) متوسط درصد حذف آلاینده نفتی و COD بهترتیب به بیش از 92 و 83 درصد رسید که با مقایسه با شرایط یکسان در راکتور لجن فعال افزایش قابل توجهی را نشان داد، بنابراین فرایند مرسوم تصفیه پساب نفتی را میتوان با تغییر در شکل تانک هوادهی و استفاده از بیوفیلم بهبود بخشید.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Effective Parameters on Increasing Filamentous Bacteria and Their Effects on Membrane Fouling in MBRعوامل مؤثر بر افزایش باکتریهای رشتهای و تأثیر آن در گرفتگی غشای MBR53602340FAحسین حضرتیدانشجوی دکترای شیمی- محیط زیست، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانجلال شایگاناستاد، دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانJournal Article20120110Over 90 percent of the wastewater treatment plants in Iran use activated sludge process. Due to increase in organic loading rates, most of these plants do not have appropriate performance. For upgrading these systems and decreasing production of the excess sludge, a UASB reactor can be used as pretreatment for decreasing the organic loading prior to the activated sludge system. Also for improving the effluent quality, a membrane can be replaced for secondary sedimentation tank, i.e. changing activated sludge to membrane bioreactor. In this study, the effect of significant changes in feed composition, due to the introduction of UASB reactor; have been investigated on the population of filamentous bacteria, COD and TS removal efficiency and membrane fouling. The results showed that the population of filamentous bacteria increased rapidly from 5 to 100 Count/µL. However, this increase does not have considerable effect on membrane fouling. With increasing MLSS concentration, the number of filamentous bacteria increased from 100 to 400Count/µL. As a result, the trans membrane pressure was raised from 1.5 to 3kpa and overall membrane resistance was increased against the effluent flux. For reducing the filamentous bacteria, a dose of 20 g Cl<sub>2</sub> /Kg MLSS was added in few intervals for two days. It was also found the number of filamentous bacteria decreased from 400 to 100 after 5 days without decreasing the other microorganisms’ population significantly. The trans membrane pressure was also retained without any further increase. بیش از 90 درصد تصفیهخانه فاضلاب شهرهای کشور از سیستم لجن فعال استفاده میکنند که در حال حاضر بهدلیل بار ورودی زیاد، کارایی مناسبی ندارند. بهمنظور ارتقای عملکرد این سیستمها و همچنین کاهش میزان لجن مازاد تولیدی، میتوان از یک سیستم UASB بهعنوان پیش تصفیه برای کاهش بار آلی ورودی به سیستم لجن فعال و برای افزایش کیفیت فاضلاب تصفیه شده خروجی بهجای استفاده از حوض تهنشینی از غشا (تبدیل لجن فعال به بیوراکتور غشایی) استفاده کرد. در این مطالعه اثر تغییر شرایط خوراک بهدلیل استفاده از راکتور UASB به تانک هوادهی در تغییر جمعیت و نوع ریزاندامها، تغییر مقدار باکتریهای رشتهای، COD و TS پساب خروجی و گرفتگی غشا در سیستم MBR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که در اثر تغییر قابل توجه ماهیت فاضلاب اولیه (ایجاد یون سولفید و استات) به ورودی سیستم MBR، جمعیت باکتریهای رشتهای از 5 به Count/µL 100 افزایش پیدا کرد. اگر چه این افزایش تأثیر چندانی بر روی گرفتگی غشا نشان نداد. بر اثر افزایش غلظت MLSS و در نتیجه کاهش اکسیژن محلول به زیر 1 میلیگرم در لیتر، تعداد باکتریهای رشتهای از 100 به Count/µL 400 افزایش یافت. با افزایش باکتریهای رشتهای، فشار انتقالی غشا از1/5 به 3/5 کیلو پاسکال رسید و در نتیجه مقاومت کلی در مقابل شار خروجی دچار افزایش شدیدی گردید. برای کاهش تعداد باکتریهای رشتهای از هیپوکلریت کلسیم با دز g Cl<sub>2</sub>/Kg MLSS day 10 استفاد شد، بهطوریکه بعد از 5 روز میزان باکتریهای رشتهای بدون اینکه جمعیت دیگر ریزاندامها کاهش چشمگیری یابند، از 400 به Count/µL 100 کاهش یافت و بههمین ترتیب روند افزایشی فشار انتقالی غشا نیز متوقف شد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301The Effect of Different Concentrations of Phenol on Anaerobic Stabilization Pond Performance in Treating Petroleum Refinery Wastewaterبررسی تأثیر غلظتهای مختلف فنل بر کارایی برکه تثبیت بیهوازی در تصفیه فاضلاب پالایشگاه نفت کرمانشاه61682334FAعلی الماسیدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاهعبداله درگاهیدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه0000-0003-2929-2556مقداد پیرصاحبدانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاهJournal Article20101202In this study the efficiency of anaerobic stabilization pond for treating oil refinery wastewater at different concentrations of phenol is investigated. The anaerobic stabilization pond (ASP) was built from fiberglass plats (0.2m×1m×1m and 6mm thickness). The experimental apparatus was performed at HRT (2d) with hydraulic loading rate 95L/day. After inoculation of the biomass, reactor was run at different concentrations of phenol (100, 200, 300, and 400 mg/L). Sampling is carried out from effluent after achievement of steady state condition at all experimental tests. The samples for the determination of NH<sub>3</sub>, PO<sub>4</sub> and Phenol, were analyzed using a spectrophotometer (Varian, UV-120-02). In addition, other parameters such as TCOD, SCOD, TBOD, SBOD, and pH were determined using standard methods. The results showed that the efficiency of system reduced at phenol concentrations of 100, 200, 300, 400 mg/L. The maximum and minimum removal rates of BOD and COD were 71.75±8.14; 76.07± 10.94 and 53.5±6.03, 55.63±3.47 by the system respectively at phenol concentrations of 100 and 400 mg/l. The optimum condition for phenol removal (89.82% and 55.86%) was determined with phenol concentrations of 100 mg/L and 400 mg/L, respectively. This study showed a comprehensive efficiency of anaerobic stabilization pond as a promising system to eliminate different concentrations of Phenol, COD and BOD, however increase of Phenol concentration to 400 mg/L was decreasing of system efficiency due to phenol toxicity for biomass.هدف از این تحقیق بررسی تأثیر غلظتهای مختلف فنل بر کارایی برکه تثبیت بیهوازی در تصفیه فاضلاب نفت بود. این مطالعه از نوع تجربی تحلیلی بود. برکه تثبیت بیهوازی در مقیاس آزمایشگاهی با ابعاد 1×1×2/0 متر با استفاده از ورقه فایبرگلاس با ضخامت 6 میلیمتر طراحی، ساخته و راهاندازی گردید. زمان ماند هیدرولیکی برکه بیهوازی در این مطالعه 2 روز و بار هیدرولیکی آن 95 لیتر در روز منظور گردید. پس از راهاندازی و بذرپاشی و تثبیت بیولوژیکی، نمونه برداشت شد. در این مطالعه فنل با غلظتهای مختلف 100، 200، 300 و 400 میلیگرم در لیتر ورودی پایلوت اضافه شد، سپس پارامترهای NH<sub>3</sub>، PO<sub>4</sub>، فنل بهترتیب در طول موج 425، 690، 500 نانومتر توسط دستگاه اسپکتروفتومتر برای هریک از نمونهها اندازهگیری شدند و همچنین TCOD،SCOD ، TBOD، SBOD و pH نمونهها نیز اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت فنل در برکه بیهوازی میزان حذف BOD در غلظتهای100، 200، 300 و 400 میلیگرم در لیتر فنل از فاضلاب پالایشگاه نفت بهترتیب 8/14±71/75، 7/09±67/02، 4/43±61/69 و 6/03±53/5 و برای COD 10/94±76/07، 6/12±68/95، 4/37±62/83 و 3/47±55/63 کاهش یافت. میتوان گفت این مسئله بهدلیل سمّیت بالای فنل برای باکتریهای تصفیهکننده فاضلاب نفت است. بیشترین و کمترین راندمان حذف فنل توسط این سیستم برای غلظت 100 میلیگرم در لیتر، 89/82 درصد و برای غلظت 400 میلیگرم در لیتر 55/86 درصد بهدست آمد. نتیجه بررسی نشان داد که برکه تثبیت بیهوازی در مقیاس پایلوت، در صورت راهبری مناسب، کارایی بالایی در حذف ترکیبات آلی همراه با غلظتهای مختلف فنل دارد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Absorption of Mercury from Polluted Soil by Rice Plant(Case Study: Farms of Amol Industrial Suburban Area)جذب جیوه از خاک آلوده توسط بوته برنج، مطالعه موردی: مزارع شهرک صنعتی آمل69742338FAفاطمه احمدی پوردانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نورسید محمود قاسمپوریعضو هیئت علمی گروه مهندسی محیط زیست،دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی،دانشگاه تربیت مدرس، نورنادر بهرامیفراستادیار گروه شیمی، دانشگاه پیام نور تهرانJournal Article20110417Mercury has recognized as one of the most toxic heavy metals, which many industries generate and dispose to the environment. Few studies are done about mercury accumulation in soil and bioconcentration and transfer factor of mercury in rice plant cultivated in industrial areas. In this study samples were taken randomly from 10 farms in vicinity of Amol industrial suburban area with three replications. Samples were measured by the LECO AMA 254 Advanced Mercury Analyzer according to ASTM D-6733method. Also the parameters related to the quality of the soil were measured. The mean of mercury concentration in soil, root, stem and grain were found 0.031 ±0.012 mg/kg, 0.074 ±0.0163 mg/kg, 0.058 ±0.008 mg/kg and 0.051 ±0.0083 mg/kg respectively. The calculated transfer factor of mercury to various organs and bioconcentration factor were < 1 and 2.46 respectively. Pearson correlation test showed a positive correlation between mercury concentration in soil with mercury concentration in grain and also a negative correlation between pH with mercury concentration in root and soil. It is concluded that rice plant have high potential for phytoremediation of mercury from soil. جیوه یکی از سمّیترین عناصر سنگینی است که در بسیاری از صنایع تولید و به محیط دفع میشود. مطالعات اندکی در رابطه با تجمع جیوه در خاک و ضریب تجمع زیستی و انتقال آن به گیاه برنج کشت شده در مناطق صنعتی صورت گرفته است. لذا با این هدف در این تحقیق بهطور تصادفی از 10 مزرعه برنج اطراف شهرک صنعتی آمل که چندین سال با فاضلاب این شهرک آبیاری میشدند، نمونهبرداری با سه تکرار صورت گرفت. غلظت جیوه در نمونههای خاک و گیاه با استفاده از دستگاه آنالیز جیوه پیشرفته LECO مدل 254AMA مطابق روش استاندارد ASTM D-6733 سنجش شد و پارامترهای کیفی خاک اندازهگیری شدند. متوسط غلظت جیوه در خاک مزارع 0/012± 0/031 میلیگرم در کیلوگرمبهدست آمد. میانگین غلظت جیوه در ریشه، ساقه و دانه بهترتیب 0/0163±0/074، 0/008±0/058 و 0/0083±0/051 میلیگرم در کیلوگرماندازهگیری شد. همچنین ضرایب انتقال و تجمع زیستی جیوه بهترتیب کمتر از 1 و 2/46 محاسبه شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معنیداری بین غلظت جیوه درخاک با دانه و ارتباط منفی و معنیدار بین pH و غلظت جیوه در خاک و ریشه وجود دارد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان گفت که گیاه برنج قابلیت بالایی برای جذب جیوه از خاک دارد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Investigating on the Oil Emulsion Compounds Discharged from a Complex Recovered Oil Plant to Arvand Riverبررسی میزان امولسیون نفتی حاصل از تخلیه پساب واحد چربیگیری یک مجتمع نفتی بر رودخانه اروند75812346FAامیر حسام حسنیاستادیار دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهرانامیر حسین جاویداستادیار دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهرانفرامرز معطراستادیار دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهرانبهناز ایرجی لرگاندانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست، دانشکده محیط زیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهرانJournal Article20110111Oil, gas and petrochemical projects are implemented to achieve the industrial development and economic benefits. The human welfare is one of the main anticipated aims for these projects. However, these projects result in vast environmental impacts. In this research, the rate of petroleum emulsion in Arvand River receiving a petroleum complex wastewater treatment effluent was investigated. Results showed that, the maximum concentrations of DO, COD and BOD were 7.2, 95.8 and 48.4 mg/L and the minimum concentrations were 1.64, 21mg/L and 4 mg/L respectively. The maximum concentration of oil and grease was 18.5 mg/L. Oil and grease content have not been observed in Arvand River during research period. It was also found the maximum concentrations of TSS, TDS and Hardness were 56, 8400 and 3762 mg/L and the minimum were 21 mg/L, 1740 mg/L and 680 mg/L respectively. The results revealed that the effluent quality from this complex does not meet the discharge standard to surface waters and the exiting treatment process is not sufficient. Therefore, a more advanced process is required and recommended.پروژههای نفت و گاز و پتروشیمی که در جهت رشد صنعتی و اقتصادی کشور هستند، بدون شک در سطوح بزرگ با اثرات منفی محیط زیستی همراه خواهند بود. در این تحقیق به بررسی میزان امولسیون نفتی در رودخانه اروند پرداخته شد که بهواسطه تخلیه پساب این مجتمع نفتی ایجاد میشود. بر اساس نتایج بهدست آمده، بیشترین میزان DO ، COD و BOD 7/2 ، 1/64 و 95/8 میلیگرم در لیتر و کمترین میزان آن 21 ، 48/4 و 4 میلیگرم در لیتر بود. بیشترین میزان نفت و چربی O 18/5 میلیگرم در لیتر بود و در رودخانه اروند در بهمن ماه نفت و چربی دیده نشد. بیشترین و کمترین میزانTDS بهترتیب 56 و 21 میلیگرم در لیتر، بیشترین و کمترین میزان TSS بهترتیب 8400 و 1740 میلیگرم در لیتر و بیشترین و کمترین میزان سختی بهترتیب 3762 و 680 میلیگرم در لیتر بود. با توجه به مقایسه نتایج آنالیز پسابهای خروجی مجتمع نفتی در رودخانه اروند با استاندارد سازمان محیط زیست برای تخلیه پساب به آبهای سطحی مشخص شد که واحد چربیگیری بهتنهایی قادر به تصفیه درست پسابها نبوده و این پساب نیاز جدی به تصفیه مناسب و کارامد قبل از تخلیه به رودخانه اروند دارد و لازم است یک روش تصفیه مناسبتر با توجه به شرایط منطقه، جایگزین این روش شود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Recognition and Spatial Mapping of Multivariate Groundwater Quality Index using Combined Fuzzy Methodتشخیص و پهنهبندی مکانی شاخص کیفی چند متغیره آب زیرزمینی با استفاده از ترکیب روش فازی82932337FAمحسن ناصریدانشجوی دکترای منابع آب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهرانمسعود تجریشیدانشیار مهندسی عمران، دانشکده عمران، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانمحمدرضا نیکودانشآموخته دکترای عمران- آب، دانشکده فنی، دانشگاه تهرانجمال ظاهرپورکارشناس ارشد مدیریت منابع آب، شرکت آب منطقهای تهرانJournal Article20110101Methods for evaluatingthe quality of groundwater resources and recognition of appropriate locations for urban and agricultural water demand has been known as an important item in water resources planning. The main focus of this paper has been addressed a new water quality mapping based on coupling of fuzzy approximation and water quality indexing. In this paper, after indexing water quality in each monitoring well, based on fuzzy reasoning a new global fuzzy indexing has been presented. In this regard, 12 water quality parameters for 217 monitoring wells in the province of Ghazvin in the north have been used. In the final step, map of fuzzy evaluation over the area of interest has been provided based on an optimized new spatial approximation via Genetic Algorithm (GA). The results showed the capability of the proposed methodology for groundwater quality mapping. The most important contribution of this paper is successful combination of fuzzy reasoning and water quality indexing as a continuous function for evaluating groundwater quality mapping.روشهای ارزیابی کیفیت منابع آب زیرزمینی و تشخیص موقعیتهای مناسب برداشت برای شرب و استفاده کشاورزی، از مسائلی است که بهلحاظ کاربردی بودن، استفاده فراوانی دارد. ارائه یک روش پهنهبندی کیفی جدید با تعیین حدود و شاخص کیفی مناسب از اهم اهداف تحقیق حاضر بود. در این مطالعه پس از ارزیابی متغیرهای کیفی آب در هر چاه پایش، روشی کارا بهمنظور استنتاج شاخص کلی کیفیت آب با بهکارگیری ساختار تشخیص و ارزیابی فازی بهکار برده شد. در ادامه، اطلاعات 217 چاه برداشت آب در دشت قزوین که شامل 12 پارامتر شیمیایی کیفیت آب بود، بهمنظور ارزیابی شاخص کیفی پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، شاخص کیفی فازی جدید با استفاده از یکی از جدیدترین رویکردهای تخمین مکانی بهینه شده توسط الگوریتم ژنتیک به کل منطقه دشت قزوین تعمیم یافت. نتایج نشاندهنده کارایی روش پیشنهادی در پهنهبندی کیفی آب زیرزمینی بود. یکی از نقاط قوت روش پیشنهادی، پرهیز از تجمیع قطعیتگرایانه کیفیت و ارائه شاخصی پیوسته بهمنظور ارزیابی کیفی آب زیرزمینی بود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Spatial-temporal Prediction of Groundwater Level in Birjand Region Using Kriging Methodپیشبینی تغییرات مکانی- زمانی سطح آب زیرزمینی در دشت بیرجند بهروش کریجینگ941002343FAآزاده صاقیانکارشناس ارشد آمار، دانشکده علوم، دانشگاه بیرجندیدالله واقعیاستادیار گروه آمار، دانشکده علوم، دانشگاه بیرجندمحسن محمدزادهاستاد گروه آمار، دانشکده علوم ریاضی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانJournal Article20100911The water resources are limited and the groundwater levels decrease due to water abuse. This causes the lack of water problem in some regions of Iran. Therefore the hydrological and statistical methods needed for prediction of the water levels at a given location, region or times. The groundwater levels are variables changing by space and time, and their data can be considered as a spatial-temporal data set. Modeling of the correlation structures of such data is a major tool, for the prediction of unknown water level at some specified locations and times. This correlation structure is specified by fitting suitable variogram or covariogrammodels to the data. In this article some nonseparable covariance models were briefly reviewed. Then the spatial-temporal variogram of underground water levels were estimated as product and sum-product models. Finally the underground water levels of Birjand region was predicted using the universal kriging and give the contour map at the selected time. Moreover the prediction precision of different models were compared numerically.با توجه به محدودیت منابع آبی و خطر بحران آب در ایران و اینکه سالانه مقدار زیادی از ذخایر منابع آبی کشور بهدلیل برداشت بیش از حد کاهش یافته و منجر به بحرانی شدن دشتها و در نتیجه ایجاد بیلان منفی میشود، یافتن راههایی برای پیشبینی مقدار سطح آّب قبل از حفر چاهها ضروری است. سطح آبهای زیرزمینی متغیری است که در طول زمان و مکان تغییر میکند بنابراین میتوان آن را بهعنوان یک مجموعه دادهی فضایی- زمانی در نظر گرفت. در تحلیل این نوع دادهها، مدلسازی ساختار وابستگی فضایی- زمانی ابزاری مهم برای پیشبینی متغیر مورد مطالعه در مکانها و زمانهای دلخواه است. ساختار وابستگی فضایی- زمانی دادههای فضایی- زمانی بهکمک تابع همتغییرنگار یا تغییرنگار مشخص میشود. در حالت کلی تعیین همتغییرنگار فضایی- زمانی دادهها بسیار پیچیده است اما تحت فرض تفکیکپذیری همتغییرنگار، مدلبندی ساختار وابستگی فضایی- زمانی را میتوان با ترکیبی از همتغییرنگار صرفاً فضایی و صرفاً زمانی انجام داد. در این تحقیق ضمن شرح مختصری در خصوص انواع همتغییرنگار فضایی- زمانی تفکیکپذیر و نحوه برآورد و مدلسازی آنها، ساختار همبستگی فضایی- زمانی دادههای مربوط به سطح آبهای زیرزمینی مدلسازی شد. سپس منحنی تراز پیشبینی سطح آبهای زیرزمینی بهروش کریجینگ عام تحت مدلهای ضربی و جمعی- ضربی ارائه شده و دقت این مدلها برای پیشبینی فضایی- زمانی سطح آبهای زیرزمینی مورد ارزیابی قرار گرفت. با آنکه مدل جمعی- ضربی پیچیدهتر از مدل ضربی است، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که مدل ضربی با دقت بسیار مطلوبی میتواند برای پیشبینی سطح آبهای زیرزمینی در ناحیه مورد مطالعه مورد استفاده قرار گیرد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Calibration of Water Supply Systems Based on Ant Colony Optimizationکالیبراسیون مدلهای شبکه توزیع آب شهری بااستفاده ازروش بهینهیابی کلونی مورچهها1011112344FAمحمود فغفور مغربیاستاد گروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهدیوسف حسن زادهاستادگروه مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه تبریزسیاوش یزدانیکارشناس ارشد مهندسی عمران- آب، دانشکده عمران، دانشگاه تبریزJournal Article20110131Leakage is one of the main problems in the water supply systems and due to the limitations in water supply and its costly process, reduction of leak in water distribution networks can be considered as one of the main goals of the water supply authorities. One of the leak detection techniques in water distribution system is the usage of the recorded node pressures at some locations to calibrate the whole system node pressures. Calibration process is accomplished by the optimization of a constrained objective function. Therefore, in addition to performing a hydraulic analysis of the network, application of an optimization technique is needed. In the current paper, a comparsion between the ant colony and genetic algorithm methodes, in calibration of the node pressures and leak detections was investigated. To examine the workability and the way of leak detection, analysis of the network with an assumed leak was carried out. The results showed that the effectiveness of the ant colony optimization in the detection of the position and magnitude of leak in a water network.نشت آب یکی از معضلات اصلی شبکههای توزیع است و با توجه به محدودیتهای موجود در منابع تأمین آب و هزینه بالای آن، کاهش میزان نشت در شبکههای توزیع آب را میتوان یکی از اهداف عمده سازمانهای تأمین کننده آب دانست. یکی از روشهای نشتیابی در شبکه توزیع آب، استفاده از کالیبراسیون فشارهای گرهای با برداشت فشار در چند نقطه از شبکه است. فرایند کالیبراسیون بهصورت انجام بهینهسازی یک تابع هدف با قیودی مطرح میگردد. از اینرو علاوه بر تحلیل هیدرولیکی شبکه، نیاز به استفاده از الگوریتمهای بهینهیابی نیزاست. در این مقاله به مقایسه دو روش بهینهیابی الگوریتم ژنتیک و کلونی مورچهها در کالیبراسیون فشارهای گرهای و یافتن نشت پرداخته شد. بهمنظور بررسی کارایی و نحوه عمل این دو روش در شناسایی نشت، تحلیلها روی شبکه با ایجاد نشت فرضی صورت گرفت که نتایج بهدست آمده، کارآمدی روش بهینهیابی کلونی مورچهها را در شناسایی موقعیت و مقدار نشت درگرههای شبکه نشان میدهد.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301The Stream Flow Prediction Model Using Fuzzy Inference System and Particle Swarm Optimizationمدل پیشبینی جریان رودخانه با استفاده از سیستم فازی FIS و الگوریتم بهینهسازی PSO1121242339FAمحمود محمد رضاپور طبریاستادیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شهرکردجابر سلطانیاستادیار گروه مهندسی و آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانJournal Article20100428The aim of this study is the spatial prediction runoff using hydrometric and meteorological stations data. The research shows that usually there is a certain communication between the meteorological and hydrometric data of upstream basin and runoff rates in output basin. So, if can be extracted the rules related to historical data that recorded at stations, can be easily predicted runoff amount based on data measured. Accordingly, among the tools available, the fuzzy theory (with flexibility in developing fuzzy rules) can be provide the knowledge lies in the observed data to parameters prediction in real time. So, in this research the fuzzy inference system has been used for estimating runoff rates at stations located in the Taleghan river downstream using rain gage stations and hydrometric stations upstream. Because the inappropriate values associated with membership functions, the fuzzy system model can not provide correct value for the prediction. In this study, a combination of intelligence-based optimization algorithm and fuzzy theory developed to accelerate and improve modeling. The result of proposed model, optimum values to each membership function that related to dependent and independent variable extracted and based on it’s the runoff rates in rivers downstream predicted. The results of this study were shown that the high accuracy of proposed model compared with fuzzy inference system. Also based on proposed model can be more accurately the rate of runoff estimated for future conditions.هدف از این مطالعه پیشبینی رواناب بهصورت مکانی با استفاده از اطلاعات ایستگاههای هیدرومتری و هواشناسی بود. بررسیها نشان میدهد که معمولاً ارتباطات مشخصی بین دادههای هواشناسی و هیدرومتری بالادست حوضه با میزان رواناب تولیدی در خروجی حوضه وجود دارد و چنانچه بتوان قوانین نهفته در سابقه تاریخی دادههای ثبت شده در این ایستگاهها را استخراج نمود، میتوان به آسانی بر پایه اطلاعات اندازهگیری شده به پیشبینی میزان رواناب پرداخت. بر این اساس از بین ابزارهای موجود، تئوری فازی میتواند با انعطافپذیری خود در تدوین قوانین فازی، دانش نهفته در دادههای مشاهدهای را بهنحوه مطلوبی بهمنظور پیشبینی پارامترها در زمان واقعی ارائه نماید. لذا در این تحقیق سیستم استنتاج فازی بهمنظور برآورد میزان رواناب در ایستگاهی واقع در پاییندست رودخانه طالقانرود با استفاده از آمار ایستگاههای بارانسنجی و هیدرومتری بالادست رودخانه بهکار گرفته شد. اجرای سیستم فازی معمولی نشاندهنده عدم کارایی مناسب این ابزار در ارائه مقادیر صحیح پیشبینی است که علت آن را میتوان در نامناسب بودن مقادیر بازهای مرتبط با توابع عضویت هر یک از پارامترهای مؤثر در فرایند مدلسازی جستجو نمود. با توجه به زمانبر بودن ساخت تابع عضویت متناسب با هر یک از پارامترها بهدلیل تعدد حالات مختلف توابع عضویت، اقدام به استفاده ترکیبی از الگوریتم بهینهسازی مبتنی بر هوش جمعی بهمنظور تسریع و بهبود وضعیت مدلسازی گردید. با اجرای مدل ترکیبی، مقادیر بهینه مرتبط با هر یک از توابع عضویت متغیرهای وابسته و مستقل، استخراج شده و بر پایه آن و با استفاده از سیستم فازی اقدام به پیشبینی رواناب در ایستگاه پاییندست رودخانه گردید. نتایج نشاندهنده دقت بالای استفاده از روش ترکیبی پیشنهادی در مقایسه با روشهای کاربرد منفرد استنتاج فازی است بهطوری که با استفاده از این مدل پیشنهادی میتوان میزان دقیقتری از رواناب را برای شرایط آینده برآورد نمود.مهندسین مشاور طرح و تحقیقات آب و فاضلاب اصفهانمجله آب و فاضلاب1024-593624120130301Application of Nanofiltration Technology in Heavy Metals (Ni, Cu and Zn) Removal from Wastewaterبررسی کارایی فناوری نانو فیلتراسیون در حذف فلزات سنگین از فاضلاب1251312442FAسید مجید داعی نیاکیکارشناس ارشد مهندسی محیط زیست- اب و فاضلاب، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر عباسافشین تکدستانعضو مرکز تحقیقات فناورهای زیست محیطی و استادیار گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهواز0000000204191698محمد علی ززولیدانشیار گروه علوم پزشکی، دانشکده بهداشت و مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران ، ساری، ایرانمحمد صدیق مرتضویاستادیار دانشکده محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندعباسJournal Article20101110One of the main sources of environment pollution is the industrial wastewater which contains heavy metals and can be found in many industries such as plating industry. If these heavy metals enter in the human body, would cause many health problems. The aim of this study was to investigate the possible application of nanofiltration technology in removal of three heavy metals (nickel, zinc, and cupper) as the most representatives of heavy metals in plating effluents. The effects of different pressure, concentration, and time of filtration on removal of these elements were evaluated. Two concentrations levels of heavy metals (25 and 50 mg/L) were studied under three different pressures of 4, 6 and 8 bar. pH and temperature were considered constant in all experiments. The results showed that increasing of pressure resulted in increased in removal. This was more significant for Cu (100% removal) than Zn and Ni under 8 bar of pressure. Also, it was found increasing of concentration resulted in decreased removal of heavy metals. The results showed that Zn removal decreased from 99% in 25 mg/L to 97. 07% in 50 mg/L .Finally, the filtration time caused a positive effect in the heavy metals removalیکی از مهمترین عوامل آلودگی محیط زیست, فاضلابهای صنعتی حاوی فلزات سنگین است که در پساب بسیاری از صنایع از جمله صنعت آبکاری وجود دارند. این فلزات در صورت ورود به بدن انسان باعث بروز انواع بیماریها از جمله سرطان و همچنین آلودگی منابع آب و خاک و مرگ آبزیان میگردند. در این تحقیق میزان کارایی فناوری نانو فیلتراسیون در حذف سه فلز نیکل, روی و مس بهعنوان شاخص فلزات سنگین در فاضلاب آبکاری مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تأثیر سه عامل فشار, غلظت و زمان بر حذف فلزات سنگین مذکور با استفاده از یک غشای نانو فیلتراسیون بود. در بررسی اثر غلظت بر میزان حذف از دو غلظت ۲۵ و ۵۰ میلیگرم در لیتر نمکهای سولفات مس, نیترات نیکل و سولفات روی استفاده شد و همچنین اثر فشارهای ۸ ,۶ و ۴ بار مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین عوامل pH و دما در طول آزمایشها ثابت در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که با افزایش فشار، میزان حذف افزایش یافت که تأثیر آن در فشار ۸ بار برای فلز مس بیشتر از بقیه بود و موجب حذف 100 درصد آن گردید. در خصوص تأثیر غلظت, نتایج نشان دهنده کاهش میزان حذف با افزایش غلظت بود بهطوری که در مورد فلز روی از ۹۹ درصد در غلظت ۲۵ میلیگرم در لیتر به 7/۹۷ درصد در غلظت۵۰ میلیگرم در لیتر رسید. همچنین فاکتور گذشت زمان نیز عامل مثبتی در افزایش میزان حذف ارزیابی شد.